راهکار قرآن در مواجهه با عداوت دشمنان

یکی از مهم‎ترین هشدار‌های خداوند در آیات قرآن مراقبت نسبت به دشمنان اسلام و عدم سستی و ترس در مقابل آن‌هاست. در واقع برآورد و چکیده آموزه‌های اسلام درباره رفتار در قبال دشمنان حفظ عزت و سرافرازی مسلمانان است؛ حال چه در مسئله معاهدات و مذاکرات و چه در میدان نبرد تفاوتی در این مسئله وجود ندارد همچنان که در آیه ۵۸ سوره انفال خداوند درباره "خوف" از عهدشکنی دشمنان در معاهدات خود فرمود: «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ. إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ؛ و هر گاه (با ظهور نشانه‌هایی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته حمله غافلگیرانه کنند) مقابله به مثل کن و به آن‌ها اعلام کن (که پیمانشان لغو شده است)، زیرا خداوند خائنان را دوست نمی‌دارد.»

همچنین خداوند در آیه ۵۴ سوره مائده می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم‌؛ اى اهل ایمان، هر کس از شما از دینش برگردد [ زیانى به خدا نمى‌رساند]خدا به زودى گروهى را مى‌‌آورد که آنان را دوست دارد و آنان هم خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنانْ فروتن‌‌اند و در برابر کافرانْ سرسخت و قدرتمند. همواره در راه خدا جهاد مى‌‌کنند و از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌‌اى نمى‌‌ترسند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد مى‌‌دهد و خدا بسیار عطاکننده و داناست»

خداوند در این آیه خطاب به آن دسته از مؤمنان که از مواضع خود عقب‌نشینی می‌کنند و راه ارتداد و کج‌رفتاری را پیش می‌گیرد، تذکر می‌دهد که در آینده جای آن‌ها قومی را روی کار می‌آورد که از چهار ویژگی برخوردارند:

۱ ـ. در برابر مؤمنان فروتن‌‌اند؛ أذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ

۲ ـ. در برابر کافران سرسخت و قدرتمند؛ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ

۳ ـ. همواره در راه خدا جهاد می‌کنند؛ یُجاهِدُونَ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ

۴ ـ. از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌‌اى نمی‌ترسند؛ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ

بر این اساس می‌توان به راحتی شاخصه‌های رفتاری مسلمانان و مؤمنان درباره رفتار در قبال دشمنان را فهم کرد. پیامبر گرامی اسلام (ص) و امیر مؤمنان به عنوان بارزترین مصداق این آیات وحیانی، الگویی فرا روی متولیان و کارگزاران حکومت اسلامی هستند. همچنان که شاخصه بنیادین مفاد پیمان‌های رسول‌اکرم (ص) در انعقاد پیمان‌ها و بیعت‌ها در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، اقتصادی سرافرازی پرچم توحیدی اسلام و حفظ عزت مسلمانان بود. از سوی دیگر، بیعت‌ها و پیمان‌های زمان جاهلیت نیز در صورتی مورد پذیرش واقع می‌شد که با مبانی اسلام سازگار بود. همچنین خداوند در ابتدای آیه ۲۹ سوره فتح پیامبر (ص) و همراهان و تابعان ایشان را افرادی معرفی می‌کند که نسبت به کفار، سرسخت و نسبت به یکدیگر رحم‌دل هستند؛ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...»

امیر مؤمنان (ع) نیز همچون مربی خویش یعنی پیامبر (ص) در اوج این شاخصه‌های قرآنی قرار داشت. عقیل طی نامه‌ای از امیرالمؤمنین (ع) این پرسش را مطرح کرده بود: «فرزند مادرم! نظر خود را درباره جنگ با مخالفان صریحاً اظهار کن. اگر مى‌خواهى تا پاى مرگ بجنگى من و فرزندانم با تو هستیم و من هرگز دوست ندارم لحظه اى بعد از تو زنده بمانم»

امام (ع) در پاسخ وی نوشت: «اما آنچه را که از تداوم جنگ پرسیدى و رأى مرا خواستى بدانى، همانا رأى من پیکار با پیمان‌شکنان است تا آنگاه که خدا را ملاقات کنم؛ فَإِنَّ رَأْیِی قِتَالُ الْمُحِلِّینَ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ. نه فراوانى مردم مرا توانمند مى‌کند و نه پراکندگى آنان مرا هراسناک مى‌سازد. هرگز گمان نکنى که فرزند پدرت، اگر مردم او را رها کنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و یا در برابر ستم سست مى‌شود و یا مهار اختیار خود را به دست هر کسى مى‌سپارد و یا از دستور هر کسى اطاعت مى‌کند بلکه تصمیم من آنگونه است که آن شاعر قبیله بنى‌سلیم سروده: «اگر از من بپرسى چگونه‌اى؟ بدان که من در برابر مشکلات روزگار شکیبا هستم، بر من دشوار است که مرا با چهره‌اى اندوهناک بنگرند، تا دشمن سرزنش کند و دوست ناراحت شود» نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص. ۴۰۹، نامه ۳۶.