با خواندن این سوره از چشم زخم در امان بمانید

 قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمت‌هایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم می‌پرداختند. به دلیل آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم می‌پردازیم.

اخبار مذهبی - رسول خدا  (ص) فرمودند: هر کسی (سوره‌های توحید و ناس و فلق) را هر شب ۱۰ مرتبه بخواند، مانند این است که تمام قرآن را قرائت کرده، و از گناهانش خارج می‌شود مانند روزی که از مادر متولد شده است، و اگر در آن روز یا شب بمیرد به مرگ شهادت مرده است.

همچنین در کتاب خواص القرآن آمده است: هر کس سوره فلق را در هر شب و در هنگام خواب تلاوت کند، اجرش همچون پاداش کسی است که حج کرده یا عمره به جا آورده و روزه گرفته است. سوره فلق از ناراحتی‌ها و چشم زخم انسان را در امان می‌دارد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿۱﴾

بگو پناه مى برم به پروردگار سپیده دم (۱)

مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿۲﴾

از شر آنچه آفریده (۲)

وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿۳﴾

و از شر تاریکى، چون فراگیرد (۳)

وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿۴﴾

و از شر دمندگان افسون در گره ‌ها (۴)

وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿۵﴾

و از شر [هر]حسود آنگاه که حسد ورزد (۵)

کلمه «فلق» مثل «فجر» به معنای شکافتن است، شکافتن سیاهی شب یا سپیده صبح: «فالِقُ الْإِصْباحِ؛ شکافتن دانه درون خاک. «فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی»

مراد از «غاسِقٍ» آغاز شب است که تاریکی را به همراه می‌آورد. چنانکه در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیْلِ»

شاید مراد از «غاسق» هر موجود ظلمت آور باشد که تاریکی‌های معنوی را به همراه خود می‌آورد و گسترش می‌دهد.

از آنجا که افراد شرور، برای حمله و هجوم و یا توطئه چینی از تاریکی شب استفاده می‌کنند، لذا به خدا پناه می‌بریم از شروری که در شب واقع می‌شود.

«نفاثات» از «نفث» به معنای دمیدن و «عقد» جمع «عقد» به معنای گره است.

در هر چیزی احتمال بروز شرّ وجود دارد، حتی کمالاتی مثل علم و احسان، شجاعت و عبادت نیز آفاتی دارند. آفت علم، غرور؛ آفت احسان، منّت گذاردن؛ آفت عبادت، عُجب و آفت شجاعت، ظلم و تهوّر است.

در آسیب پذیری سه اصل وجود دارد آمادگی هجوم از سوی دشمن فرصت‌های مناسب برای هجوم نظیر تاریکی‌ها وجود حفره‌ها و نقطه ضعف‌ها آری دشمن به دنبال تاریکی‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف است.

تبلیغات سوء، جوسازی ها، سخن چینی ها، جاسوسی‌ها و شایعه پراکنی ها، نمونه‌هایی از «النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ» است، یعنی می‌دمند تا محکمات را سست کنند. چنانکه کسانی با وسوسه و شک میان همسران فتنه گری می‌کنند «ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ»

با اینکه هرچه خدا آفریده، خیر است: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ»؛ لیکن هر چیزی اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد، شرّ می‌شود. چنانکه آهن خیر است، ولی اگر چاقو شد، امکانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»

«شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی شرّ از سوی مخلوقات است، نه از سوی خالق و نه ناشی از خلقت.

پناه بردن به خدا از خطرات، تنها با گفتن «اعوذ» حاصل نمی‌شود، بلکه علاوه بر گفتن، عمل نیز لازم است. چنانکه اهل بیت پیامبر (ع) وقتی مسکین و یتیم و اسیر، اطعام را کردند، گفتند: «إِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً» ما از روز قیامت می‌ترسیم که اطعام کردیم. قرآن می‌فرماید: «فَوَقاهُمُ اللّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ» خداوند نیز آنان را از شرّ آن روز نجات داد. پس گفتن «إِنّا نَخافُ» به تنهایی کارساز نیست، بلکه باید همراه با عمل باشد.

زشت صورتی نزد رسول خدا از زشتی چهره خود شکایت کرد که جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آن مرد زشت رساند و گفت که خدا می‌فرماید: «اما ترضی ان احشرت علی جمال جبرییل» آیا دوست داری که در قیامت تو به زیبایی جبرئیل باشی؟ مرد شادمان شد و تصمیم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام دهد.

شرّ مطلق وجود ندارد و خداوند نیافریده است، بلکه چه بسیار اموری که از یک زاویه، شرّ دیده می‌شوند و زاویه‌ای دیگر خیر. بعضی از سختی‌ها و فشارها، شرّ نیست، بلکه رمز تکامل است.

در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است:

- شرور پنهان و در تاریکی ها. «مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ»

- شرور زبان‌های ناپاک. «مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»

- شرور حسادت‌ها و رقابت‌های منفی. «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»

در سوره فلق، در برابر سه شرّ بیرونی، به یک صفتِ الهی پناه می‌بریم. (از شرّ غاسق و نفّاثات و حاسد، به صفتِ «بِرَبِّ الْفَلَقِ» پناه بردیم.)، اما در سوره ناس به عکس است. در برابر یک خطر درونی، به سه صفت الهی پناهنده می‌شویم. (از شرّ وسوسه قلب، به صفاتِ «بِرَبِّ النّاسِ»، «مَلِکِ النّاسِ» و «إِلهِ النّاسِ» پناه می‌بریم.)

بحثی درباره حسادت

تلاش برای به دست آوردن کمالاتی که دیگران دارند، غبطه و ارزش است، ولی تلاش برای نابود کردن کمالات دیگران حسادت است. حسادت نشانه کم ظرفیّتی و تنگ نظری است. اولین قتلی که در زمین واقع شد به خاطر حسادت میان فرزندان آدم بود و اولین گناهی که در آسمان واقع شد، حسادت ابلیس به آدم بود. در حدیث می‌خوانیم:حسادت ایمان را می‌خورد آن گونه که آتش هیزم را.

حسادت در میان تمام شرور، برجسته‌ترین شرّ است. زیرا حسود نقشه‌ها می‌کشد و حیله‌ها می‌کند و مرتکب انواع شرور می‌شود تا به هدف برسد.

حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «الحسد داء عیاء لا یزال الا بهلک الحاسد او بموت المحسود» حسادت مرض خطرناکی است که جز با مرگ محسود یا هلاکت حسود از بین نمی‌رود.

حسود در واقع به خدا اعتراض دارد و در برابر اراده و حکمت او جهت می‌گیرد که چرا به او عطا کرده و به من نداده است.

حسود هرگز خیرخواهی و نصیحت نمی‌کند و به خاطر خوی حسادت، از رسیدن خیر خودش به دیگران جلوگیری می‌کند.

قرآن، ریشه بسیاری از گناهان را «بغیا» به معنای حسادت دانسته است و امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «ان الکفر اصله الحسد» ریشه کفر حسادت است. چنانکه در برابر پیامبران می‌گفتند: «أَ بَشَرٌ یَهْدُونَنا» آیا انسانی مثل ما پیامبر شود و ما را هدایت کند؟

حسود، اهل تواضع و تشکر نیست و هرگز به کمالات دیگران گواهی نمی‌دهد و قهراً مرتکب گناه کتمان حق می‌شود.

حسود معمولاً منافق است. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «الحاسد یظهر و ده فی اقواله و یخفی بغضه فی افعاله» در ظاهر اظهار علاقه می‌کند، ولی در باطن کینه و بغض دارد.

منشأحسادت چیست؟

گاهی تبعیض نابجا میان افراد، حسادت آنان را بر می‌انگیزد.

گاهی مردم توجیه نیستند و شرایط را یکسان می‌پندارند و همینکه یک برتری و امتیازی دیدند حسادت می‌ورزند. در حالی که اگر حکمت و دلیل تفاوت‌ها را بدانند آرام می‌شوند.

حسادت در خاندان نبوت نیز پیدا می‌شود، همان گونه که در خانه حضرت یعقوب، حسادت فرزندان، آنان را به چاه افکندن برادر وادار کرد.

دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت‌های مادی نیست، بلکه گاهی نسبت به ایمان افراد حسادت می‌شود و می‌خواهند آنان را به کفر برگردانند. «یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفّاراً حَسَدا

روشن است که حسادت، آرزوی نابودی نعمت دیگران است، وگرنه درخواست نعمت از خداوند، حسادت نیست. چنانکه سلیمان از خداوند حکومتی بی نظیر خواست: «مُلْکاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ» و حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل از خداوند می‌خواهد که نصیب او بیشتر باشد و قرب او به خداوند نیز بیشتر باشد؛ و اجعلنی من احسن عبیدک نصیبا عندک و اقربهم منزله منک...

برای درمان حسادت باید این‌گونه فکر کرد:

دنیا، کوتاه و کوچک است و غصه برای آن ارزشی ندارد.

ما نیز نعمت‌هایی داریم که دیگران ندارند.

نعمت‌ها بر اساس حکمت تقسیم شده است، گرچه ما حکمت آن را ندانیم.

آنکه نعمتش بیشتر است، مسئولیّتش بیشتر است.

بدانیم که حسادت ما بی نتیجه است و خداوند به خاطر اینکه بنده‌ی چشم دیدن نعمتی را ندارد، لطف خود را قطع نمی‌کند و فقط خودمان را رنج می‌دهیم.

پیام آیات سوره فلق

۱- پناه بردن به خدا را باید به زبان جاری کرد. «قُلْ أَعُوذُ»

۲- به خاطر زیادی خطرات و اهمیّت آن انبیا نیز باید به خدا پناه برند. «قُلْ أَعُوذُ»

۳- اصلاح خود و جامعه، بدون استمداد و پناهندگی به خداوند امکان ندارد. «قُلْأَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»

۴-، چون شرور بر قلب و فکر انسان قفل می‌زنند، باید به قدرتی پناه برد که شکافنده و شکننده قفل‌ها و موانع باشد. «بِرَبِّ الْفَلَقِ»

۵-در دعا با دید وسیع برخورد کنید. «شَرِّ ما خَلَقَ» (همه مخلوقات را در برمی گیرد.)

۶- در میان همه شرور، شر حسادت، تفرقه افکنی، عهد شکنی و توطئه‌های پنهان اهمیّت بیشتری دارد. مِنْ شَرِّ غاسِقٍ ... شَرِّ النَّفّاثاتِ ... شَرِّ حاسِدٍ

۷- دشمن آنقدر می‌دمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود. («نفاثات» جمع «نفاثه»، صیغه مبالغه است.)

۸-با وسوسه‌ها عقاید سست می‌شود و حرف اثر می‌کند. «مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»

۹- حسادت، دارویی جز پناه بردن به خدا ندارد. «قُلْ أَعُوذُ ... إِذا حَسَدَ»

۱۰- زمینه‌ها زمانی خطرناک است که به فعلیّت در آیند. «حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»

۱۱- حسادت، کم و بیش در افراد هست؛ اقدام عملی بر اساس آن گناه است. «إِذا حَسَدَ»