روایتی خواندنی از شفاعت امام حسین(ع) بر نفرین یک مادر

به گزارش افکارنیوز ، روایتی خواندنی از شفاعت امام حسین(ع) بر نفرین مادر از زبان حجت الاسلام والمسلمین علیرضا توحیدلو را در ادامه می خوانید.

اخبار مذهبی - در روایتی آمده است: روزی پیغمبر خدا حضرت محمد (صلى الله علیه واله وسلم) از یه قبرستانی داشت عبور میکرد یه وقت دیدند از داخل یکی از قبرها صدای نعره ای  میامد آمدند بالای سر قبر پای مبارکشان رو محکم زدند رو زمین و فرمودند:

یا عبدالله قُم باذن الله فی الفور

ای بنده ی خدا پاشو وایسا.

قبر شکافته شد یه جوانی از تو قبر آمد بیرون

از تمام بدن این جوان آتش میزد بیرون،

رسول خدا(ص) فرمودند:ای جوان تو از امت کدام پیامبری که اینقدر عذاب میکشی؟

عرض کرد یا رسوالله(صلى الله علیه واله وسلم) از امت شما

پیامبر خیلی دلش به حال جوان سوخت

پیامبر(ص) فرمود:تارک الصلات بودی؟

جوان گفت:نه یارسولله(ص) من پنج وعده نمازم رو به شما اقتدا میکردم

پیامبر: روزه نگرفتی؟

جوان: یارسول الله(ص) نه فقط رمضان بلکه رجب و شعبان و رمضان رو هم روزه میگرفتم.

پیامبر فرمودند:ای جوان حج نرفتی؟

گفت: مستطیع نشدم

پیامبر فرمود:جهاد نکردی؟

جوان گفت: چرا جانباز یکی از جنگ ها هستم

پیامبر اکرم(صلى الله علیه واله وسلم) سرشو بالا گرفتند و فرمودند: خدایا من نمیتونم عذاب کشیدن امتم را ببینم به من بفرمائید این جوان چرا اینقدر عذاب میکشه؟!!!

خطاب رسید یا رسول الله(ص) حقت سلام میرساند و میفرماید این جوان آق مادر شده تا مادرش رضایت نده عذاب همینه.

پیامبر به سلمان، ابوذر و مقداد میفرماید بروید مادر این جوان رو پیدا کنید.

رفتند مادرشو پیدا کردند. یه پیرزن ضعیف و رنجور ومریض احوال بودند.

رسول خدا(صلى الله علیه واله وسلم) باز امر کرد قبر شکافته شد جوان از قبر بیرون آمد.

پیامبر فرمودند: مادر ببین پسرت چطور داره عذاب میکشه. بیا از سر تقصیر پسرت بگذر و حلالش کن.

مادر جوان: سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا اگر حق مادری بر گردن این پسر دارم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن!!!

تمام بدن این جوان آتش گرفت

رسول خدا فرمودند: آخه زن این بچه مگه در حق تو چه بدی کرده که تو لحظه به لحظه داری نفرینش میکنی؟

عرض کرد یا رسول الله(ص) من با زنش یه روز تو خونه مشاجره کردم، دعوامون شد،از راه رسید از من نپرسید همینجوری منو هل داد تو تنور آتش سینه ام سوخت، موهام سوخت، قسمتی از بدنم سوخت، زن ها منو از تو آتش کشیدن بیرون لباسهام رو عوض کردند.

همون سینه سوختمو در دست گرفتم در حق پسرم نفرین کردم سه روز بعد مرد.

رسول خدا فرمودند: ای زن میدونی که من پیغمبر رحمتم به خاطر من بیا از تقصیر جوانت بگذر.

سرشو بالا گرفت و گفت: ای خدا به حق این پیغمبر رحمتت قسم میدهم که لحظه به لحظه عذاب پسرم رو زیاد کن که کم نکن!!!

رسول خدا به سلمان فرمودند: سلمان برو به فاطمه ام بگو تنها نه ، علی(ع)، حسن و حسین رو هم بیاره.

سلمان رفت درخانه به فاطمه(س) گفت: پیامبر پیغام داده سریع بیائید.

مادر ما زهرا(س) آمد، علی(ع) ،حسن(ع) و حسین(ع) هم آمدند.

اول مادر ما حضرت زهرا(س) رفت جلو فرمودند: ای  زن میدانی من فاطمه حبیبه ی خدا هستم

گفت:آره

فرمود:ای زن به خاطر من فاطمه بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.

زن سرشو گرفت بالا صدا زد:خدایا به حق حبیبه ات فاطمه قسم میدهم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.

دوباره آتش از بدن جوان زد بیرون.

این بار امیرالمومنین علی(ع) رفت جلو و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.

زن گفت: خدایا به حق علی(ع) قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرم را زیاد کن……….

نوبت رسید به اقامون امام حسن(ع).آمد جلو وفرمودند: ای زن بخاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر.

زن گفت: خدایا به این غریب مدینه تورو قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن.

نوبت رسید به آقای ما حسین(ع)

آمد مقابل این زن ایستاد،ایشان خردسال بود چون دامن زن رو گرفته بود و سرشو گرفته بود بالا و فرمودند: ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر جوانت بگذر.

زن سرشو گرفت بالا یهو دیدند رنگ از رخسار این زن پرید به دست وپای حسین(ع) افتاد و عرض کرد:خدایا پسرمو به اباعبدالله الحسین(ع) بخشیده ام.

پیغمبر خدا(ص)فرمودند: که ای زن چی شد؟ من،فاطمه ،علی،حسن خواستیم قبول نکردی چی شد که حسین؟

عرض کرد:یا رسوالله سرمو گرفتم بالا در حق جوانم نفرین بکنم، دیدم درهای آسمان باز شده است، ملائکه در دست حربه های آتشین گرفته می گویند: شفاعت حسین را قبول کن والّا با حربه های آتشین تو را می زنیم، من قبول کردم. و از نفرینم گذشتم.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

تحفة الواعظین، ج۱،ص۱۳۱، نقل از تفسیر منهج الصادقین. در سایه اولیاء خدا،ص۳۴۲

روز ۸ذی الحجه ۶۰ هجری قمری

به علت تعدد رویدادهایی که مورخان برای این روز نقل کرده اند، فهرست وار عنوان نمودم

۱- ایراد خطبه توسط امام حسین (ع) در مکه 

۲- ورود " عمر بن سعید " به مکه 

۳- گفت و گوی " ابن زُبیر " و امام حسین (ع) در مکه

۴- تبدیل حج به عمره مفرده از سوی امام حسین (ع)

۵- خروج امام حسین (ع) از شهر مکه

۶- گفت و گوی مجدد " محمد بن حنفیه " با امام حسین (ع) 

۷- نامه امام به بنی هاشم 

۸و۹- دیدار و گفت و گوی ملائک و جنیان با امام حسین(ع)

۱۰- درگیری " یحیی بن سعید " با امام (ع) 

۱۱- قیام مسلم بن عقیل (ع) در کوفه

 مراقبات روز عرفه 

۱- روزه (برای کسی که برای دعا خواندن ضعف پیدا نکند)

۲– غسل قبل از ظهر

 ۳- زیارت حضرت سید الشّهداء علیه السّلام که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد و بلکه افضل از این است

 ۴ - پس از آنکه نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو بجا آورد، دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول پس از حمد سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون را بخواند، پس از ان چهار رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید را بخواند، که  همان نماز حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام است.

 ۵- خواندن تسبیحات، تهلیلات و تکبیرات زیر:

سُبْحَانَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ عَرْشُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْأَرْضِ حُکْمُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضَاؤُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبِیلُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی النَّارِ سُلْطَانُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقِیَامَةِ عَدْلُهُ سُبْحَانَ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ سُبْحَانَ الَّذِی بَسَطَ الْأَرْضَ سُبْحَانَ الَّذِی لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَیْهِ

 سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ (صد مرتبه) 

سوره توحید، آیت الکرسی، صلوات بر محمد و آل محمد ( هر کدام صد مرتبه)

لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ یُمِیتُ وَ یُحْیِی وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ  (ده مرتبه)

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ (ده مرتبه)

اذکار زیر هرکدام ده مرتبه:

یَا اللَّهُ

یَا رَحْمَنُ

یَا رَحِیمُ

یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا ذَاالْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ

یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ

یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ

یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ

آمِینَ

سپس بگوید:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ یَا مَنْ هُوَ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى یَا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

و حاجت خود را بخواهد که به خواست خدا برآورده خواهد شد.

 ۶- خواندن صلواتى که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است. (مفاتیح‌الجنان)

 ۷- خواندن دعای ام داود

 ۸- خواندن تسبیحی که در مفاتیح الجنان آمده است: سُبْحَانَ اللَّهِ قَبلَ کُلِّ اَحَدٍ...

 ۹- خواندن دعای اللّهُمَّ  مَنْ  تَعَبَّاَ  وَ  تَهَیَّاَ....

 ۱۰- خواندن دعای امام حسین  علیه السّلام در روز عرفه

 ۱۱- خواندن دعای امام سجّاد علیه السّلام در روز عرفه

 ۱۲- خواندن زیارت جامعه (زیارت سوم)

 ۱۳- در آخر روز عرفه بخواند :

یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّکَ، وَاِنَّ مَغْفِرَتَکَ لی لا تَنْقُصُکَ، فَاَعْطِنی ما لا یَنْقُصُکَ، وَاغْفِرْ لی ما لایَضُرُّکَ

و همچنین بخواند:

اَللَّـهُمَّ لا تَحْرِمْنی خَیْرَ ما عِنْدَکَ لِشَرِّ ما عِنْدی، فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنی بِتَعَبی وَنَصَبی، فَلاتَحْرِمْنی اَجْرَ الْمُصابِ عَلی مُصیبَتِهِ.

۱۴- خواندن دعای عشرات نزدیک غروب آفتاب 

در صدر همه دعاها دعای فرج مولایمان حضرت بقیه اللّه الاعظم ارواحنافداه که اگر اجابت شود، سایر دعاها هم داخل آن دعا اجابت می شود، ان شاءالله

روز عرفه؛ روز شناخت امام حسین(ع)

نهم ذیحجه روز عرفه. خداوند متعال در این روز به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ویژه دارد:

۱- کربلا و زائران امام حسین (ع).

۲- صحرای عرفات (در نزدیکی مکه) و حجاج بیت الله.

۳- هر جا از دنیا که دستی به سوی او بلند شود و دلی بشکند.

چرا «عرفه»؟

ـ آنگاه که جبرئیل (ع) مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت : «عرفت؟» یعنی «یاد گرفتی؟» و او پاسخ داد آری. لذا به این نام خوانده شد.

ـ وجه دیگر اینکه مردم از این جایگاه و در این سرزمین به گناه خود اعتراف می کنند.

ـ بعضی دیگر هم آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد ؛ چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. (۱)

حضرت آدم (ع) در عرفات

مطابق روایتی از امام صادق(ع)، وقتی جد اعلای ما حضرت آدم (ع) از باغ بهشتی به زمین فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجده بود. جبرئیل (ع)، فرود آمد و پرسید:

ـ چرا می گریی، ای آدم؟

ـ چرا نگریم در حالیکه از جوار خداوند به این دنیا فرود آمده ام؟

ـ به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.

ـ چگونه ؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحرای عرفات شد. جبرئیل هنگام خروج از مکه، احرام بستن و لبیک گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسید، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در عرفات دعوت کرد و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:

سبحانک اللهم و بحمدک

لا اله الا انت

علمت و ظلمت نفسی

واعترفت بذنبی

اغفر لی انک انت الغفور الرحیم

یعنی:

جز تو خدایی نیست

کار بدی کردم و بر خود ظلم نمودم

اینک به گناه خود اعتراف می کنم

مرا ببخش که تو بخشنده و مهربانی.

آدم (ع) تا غروب آفتاب همچنان دعا میکرد و با تضرع اشک می ریخت. وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداخت... تا اینکه سرانجام بخشیده شد ...

حضرت ابراهیم (ع) در عرفات

جبرئیل(ع) در صحرای عرفات، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).

پیامبر خاتم (ص) در عرفات

دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام، کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته برخی مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر آنرا به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.

رسول گرامی اسلام (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماع عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:

... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این مکان ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی می شود. به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست به صاحبش برگرداند.

ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام ، حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنها امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.

... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینکه آنرا به رضایت به دست آورده باشد...

تسبیحات حضرت رسول (ص) در روز عرفه :

سُبْحانَ الَّذی فِی السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الاَْرْضِ حُکْمُهُ

منزه است خدایی که عرش او در آسمان و فرمان و حکمش در زمین است

سُبْحانَ الَّذی فِی الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الْبَحْرِ سَبیلُهُ

منزه است خدایی که در گورها قضا و فرمانش جاری است منزه است خدایی که در دریا راه دارد

سُبْحانَ الَّذی فِی النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذی فِی الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدایی که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایی که در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذی فِی الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذی رَفَعَ السَّمآءَ 

منزه است خدایی که در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایی که آسمان را بالا برد 

سُبْحانَ الَّذی بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذی لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ 

منزه است خدایی که زمین را گسترد منزه است خدایی که ملجا و پناهی از او نیست جز بسوی خودش 

پس بگو

سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ صد مرتبه 

منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر از توصیف است

و بخوان توحید صد مرتبه و آیة الکرسی صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه و بگو

لااِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمیتُ

معبودی جز خدا نیست یگانه ای که شریک ندارد پادشاهی خاص او است و از آن او است حمد زنده کند و بمیراند

وَیُمیتُ وَیُحْیی وَهُوَ حَیُّ لا یَموُتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ

و بمیراند و زنده کند و او است زنده ای که نمیرد هرچه خیر است بدست او است و او بر هر چیز

قَدیرٌ ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَاَتوُبُ اِلَیْهِ ده مرتبه

توانا است آمرزش خواهم از خدایی که معبود بحقی جز او نیست که زنده و پاینده است و بسویش توبه کنم

یا اَللّهُ ده مرتبه یا رَحْمنُ ده مرتبه یا رَحیمُ ده مرتبه یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاْرْضِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ده مرتبه یا حَیُّ یا قَیُّومُ ده مرتبه یا حَنّانُ یا مَنّانُ ده مرتبه یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ ده مرتبه آمینَ ده مرتبه

برخی از اعمال شب و روز عرفه:

۱- احیا و نماز و عبادت در شب عرفه

۲- دعا در شب عرفه (که گفته شده است مستجاب می گردد) .

۳- زیارت امام حسین (ع) در شب عرفه.

۴- غسل.

۵- روزه روز عرفه (اگر سبب ضعف و مانع از دعا و مناجات نشود).

۶- قرائت دعای عرفه امام حسین علیه السلام (که بهتر است بعد از نماز عصر باشد).

۷- قرائت دعای عرفه امام سجاد علیه السلام (که در صحیفه سجادیه موجود است).

۸- زیارت امام حسین (ع) در روز عرفه.

۹- زیارت حضرت اباالفضل العباس (س) در روز عرفه.

۱۰- اعتراف و اقرار به گناهان.

۱۱- دو رکعت نماز که در رکعت اوّل بعد از حمد، سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره کافرون خوانده می شود. سپس چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد،پنجاه مرتبه سوره توحید (این نماز در واقع همان نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است).

صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین (ع)

حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند و رو به دامن «کوه رحمت» نهادند و در سمت چپ کوه رو به کعبه همایشی تشکیل دادند که موضوع آن شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود.

رهیافت هایی از دعای عرفه امام حسین (ع)

۱- ستایش حق تعالی:

ستایش سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست که وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری بپای صنعت او نرسد. بخشنده بیدریغ است. اوست که بدایع خلقت را بسرشت و صنایع گوناگون وجود را با حکمت خویش استوار ساخت.......

 

۲- تجدید عهد و میثاق با خدا:

پروردگارا بسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف کنم که تو تربیت کننده و پرورنده منی. و بازگشتم بسوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از اینکه چیز قابل ذکری باشم.......

 

۳ـ خود شناسی:

و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریکیهای سه گانه جنینی سکونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچیک از امورم را بخودم وا نگذاشتی........

 

۴ـ راز آفرینش انسان:

ولی مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به کمال) موجودی کامل و سالم بدنیا آوردی. و در آن هنگام که کودکی خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ کردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را بجانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی........

 

۵ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی:

تا اینکه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیکرانت را بر من تمام کردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی.

تا اینکه فطرت و سرنوشتم، به کمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من تمام کردی که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.......

 

۶ـ نعمتهای خداوند:

آری این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم که نعمتی را از من دریغ داری. بلکه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی. با اقدام عظیم و مرحمت بیکرانت بر من. و باحسان عمیم خود نسبت به من، تا اینکه همه نعماتت را درباره من تکمیل فرمودی......

 

۷ـ شهادت به بیکرانی نعمت های الهی:

الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم

و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیده ام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است......

 

۸ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شکر الهی:

گواهی می دهم ای پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، که آن خود مزید نعمت و مستوجب شکر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد...........

 

۹ـ ستایش خدای یگانه:

معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. که وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم. و اظهار می دارم:

حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراث برش باشد. و در فرمانروایی نه شریکی دارد تا با وی در آفرینش بر ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی کمک دهد.....

 

۱۰ـ خواسته های یک انسان متعالی:

خداوندا، چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را می بینم و مرا با تقوایت رستگار کن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و برکت بمن عطا فرما!

 

۱۱ـ سپاس به تربیت های الهی:

خداوندا! ستایش از آن تست که مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار تست که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو بیاراستی. بخاطر لطفی که به من داشتی والا......

 

۱۲ـ نیازهای تربیتی از خدا:

و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن جهان نجات بده و از شر بدیهایی که ستمکاران در زمین می کنند نگاه بدار.............

 

۱۳ـ شکایت به پیشگاه خداوند:

خدایا! مرا به که وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی که پیوند خویشاوندی را خواهد گسست؟ یا به بیگانه که بر من بر آشفتد؟ یا به کسانیکه مرا به استضعاف و استثمار کشانند؟ در صورتیکه تو پروردگار من و مالک سرنوشت منی؟

 

۱۴ـ ای مربی پیامبران و فرستنده کتب آسمانی:

ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحق و یعقوب، و ای پروردگار جبرئیل، مکائیل و اسرائیل. و ای تربیت کننده محمد، خاتم پیامبران و فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و فرقان......

 

۱۵ـ تو پناهگاه منی:

تو پناهگاه منی، بهنگامی که راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز می داری. و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان بودم.(۲)

منابع؛

۱- فرهنگ دهخدا / ج ۱۰ جدید / ص ۱۵۸۱۸

۲- تفسیر دعای عرفه دکتر

عبدالکریم بی آزار شیرازی