گلایه یحیی گل محمدی؛ عده ای «وطن فروشی» کردند

یحیی گل محمدی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس که این تیم را به فینال لیگ قهرمانان آسیا 2020 رساند، در استودیوی برنامه فوتبال برتر حضور یافت و در خصوص وضعیت تیمش به اظهار نظر پرداخت. این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* برگ برنده ما همبستگی بود

لطف خدا بود و ما انرژی مثبتی را از طریق فضای مجازی گرفتیم. اولین بار بود که در دنیا به این شکل برگزار می‌شد و در 20 روز 7 بازی به انجام می‌رسید. ما به این شرایط عادت نداشتیم و شرایط خیلی سخت بود، حدودیت هایی وجود داشت که از نظر روحی - روانی کار را سخت می‌‌کرد اما خیلی خوب با شرایط کنار آمدیم. قبل از آسیا فقط یک بازی دوستانه با شهرخودرو داشتیم اما جو داخل تیم عالی بود، بچه ها روحیه قوی داشتند و محیط انگیزشی حکم فرما بود. قدیمی های تیم خیلی خوب به جدیدها انگیزه داشتند و روحیه همبستگی  برگ برنده ما بود.

* دائم در حال آنالیز حریفان بودیم

ما در شروع بازی ها تیم آخر گروه بودیم، بازیرفت و برگشت با التعاون مرگ و زندگی بود و شاید حتی 4 امتیاز هم به دردمان نمی‌خورد. بازی اول را حامد لک با دو سیو نجات داد و بازی بعدی راحت تر کار کردیم. ما بازی به بازی بهتر شدیم و بچه ها باور داشتند که تا آخرین روز در قطر بمانند. استراحت، تغذیه و آنالیز هم خیلی خوب بود اما با این حال بازیکنان و کادر شرایط سختی داشتند. باید 5-6 بازی می‌دیدیم و دائم در حال آنالیز بودیم.

* بازی با شارجه مرگ و زندگی بود

شش امتیاز بازی با التعاون ما را صدرنشین کرد. ما انسجام تیمی خوبی داشتیم و موقعیت نمی‌دادیم. تلفیق بازیکنان جدید و قدیم ما خیلی خوب است، همه بچه ها عاشق پرسپولیس هستند و این اولین آیتم برای جذب بازیکن است؛ این که پرسپولیسی باشند. ما بازی با الدحیل را با یک پنالتی باختیم  که می‌توانست نگیرد. بازی آخر با شارجه هم مرگ و زندگی بود، گفتند که دو گل در امارات محاسبه نمی‌شود، از طرفی شارجه 10 گل در دو بازی زده بود. به بچه ها گفته بودم من بلد نیستم و برای مساوی بازی کنم و واقعا قاطی کرده بودم و وقتی فهمیدم حتما باید شارجه را ببریم، خوشحال شدم.

* النصر امید قهرمانی داشت

یحیی گل محمدی گفت: نبردها برای من یک حالت حماسی داشت. تنها انگیزه ما شاد کردن دل هواداران بود. بعد از سرگروهی، قلبا دوست داشتم با النصر بازی کنیم ولی وقتی در فینال با النصر روبرو شدیم فهمیدم که از السد قوی تر هستند. خط جلوی خیلی خوبی داشتند. حتی تعویضی های آنها هم عالی بودند. 

السد هم میزبان بود و هزینه زیادی کرده بود. مثلا بازیکن ۱۲ میلیون دلاری داشتند. اندازه ۶ سال بودجه ما. واقعا تیم خوبی بود و امید قهرمانی داشتند. ولی ما در این بازی ها به یک دفاع تیمی خوب رسیدیم. هر بازیکن حریف مستاصل بود جلوی تیم ما. بازیکنانی در تیم های حزیف بودند که اگر فضا به دست می آوردند، خطرناک بودند.

* گفتیم به گوشه و محکم بزنید

سرمربی پرسپولیس بیان داشت: ما فرصت هم برای تمرین پنالتی نداشتیم و بچه ها انقدر خسته بودند که ما باید دو روز ریکاوری می‌کردیم. سنگین ترین تمرین ما 5 دقیقه بود. بچه ها خیلی غیرت و شرف گذاشتند و انقدر انرژی گذاشته بودند که بعد از بازی نا نداشتند. نمی‌توانستند راه بروند و وقتی راه می‌رفتند، می‌افتادند. فکر نکنم هیچ وقت از یادها برود. در پنالتی ها هم بچه ها همانطوری زدند که در تمرین بود؛ می‌گفتیم به گوشه و محکم بزنید. آنالیزور ما مایکون را آنالیز کرده بود و ما گرا را دادیم.

* عده ای «وطن فروشی» کردند

10-15 دقیقه قبل از این که جلسه شروع شود، به ما گفتند عیسی نمی‌تواند بازی کند. ما آمدیم پایین و من در جلسه نشسته بودم که عیسی آمد و پچ پچ شنید و آمد پرسید می‌توانم بازی کنم؟ گفت امروز نمی‌توانی. جا دارد از او تشکر کنم قبل از بازی بی حسی می‌زد و در نیمه هم همینطور. جا دارد از مادرش بابت چنین فرزندی تشکر کنم. زبان آدم نمی‌چرخد که تشکر کند از چنین آدمی. اما خب از این مسئله توانستیم یک جور انگیزه برای بچه ها درست کنیم، گفتیم می‌خواهند نگذارند ما قهرمان شویم اما ما این لطف خدا و حمایت هواداران را پشت خود احساس می‌کردیم. همان کسی هم که رفت جای عیسی، گل زد و یک درس خوبی برای خیلی ها شد. بعد از بازی هم اتفاقات عجیبی در داخل ایران رخ داد و افرادی که «وطن فروش» که وجاهتی در فوتبال ندارند و حتی در باشگاه ها هم پست می‌گیرند، حرف هایی زدند که پرسپولیس به فینال نرود. خدا را شکر که این تیم انقدر بزرگ است خدا هم کمکش می‌کند. ما با تمام مشکلاتی که داشتیم، این تیم را با بدبختی و بدون تمرین بردیم و این غیرت بچه ها بود.

* مردم به این شادی نیاز داشتند.

یک حالتی بود که انگار رفتیم جنگ و پیروز برگشتیم. یک وضعیت خوبی بود و حتی خیلی از استقلالی ها هم به من پیغام می‌دادند چون یک بحث ملی بود. باتوجه به نامردی ها و اتفاقاتی که رخ داد، بحث کاملا ملی بود. مردم ما این شادی را باتوجه به بحث های اقتصادی نیاز داشتند.