به گزارش افکار نیوز به نقل از مشرق، در برنامه نود دوشنبه مورخ ۱۷/۱۱/۹۰ تصوير انتقادات سخنگوي باشگاه صنعت نفت آبادان نسبت به عملکرد داوری دیدار برابر ملوان بندرانزلی پخش شد. پس از این بود که نظر سرمربي اين تيم را نشان دادند كه برخلاف سخنگو بود وتأثير داوران در نتيجه را منتفي دانست. اين تناقض حاوي ابهاماتی بود. به همين دليل به نحوه انتخاب و عملكرد سرمربي تيم فوتبال صنعت نفت آبادان مي پردازيم که می تواند قابل توجه باشد.

* وقتی مربی شش امتیازی، کمک می شود!

تیم فوتبال صنعت نفت آبادان فصل ۹۱-۹۰ را با غلامحسین پیروانی آغاز کرد. این همکاری درهفته چهاردهم و بعد از شکست در دیدار برابر شهرداری تبریز در آبادان و با عملکرد ۱۴ بازی، چهار پیروزی، پنج باخت(دو باخت در خانه)، پنج تساوی(یک تساوی در خانه و چهار تساوی خارج از خانه)، ۲۰ گل زده، ۲۱ گل خورده، تفاضل گل منفی یک و کسب هفده امتیاز(میانگین ۲۱/۱ امتیاز در هر بازی) به پایان رسید.


در ادامه، سیدمجتبی مرتضوی(همکار پیروانی) با کسب شش امتیاز از دو بازی بیرون از خانه مقابل دو تیم صدرنشین جدول یعنی استقلال و نفت تهران، هدایت تیم را به خوزه آلبرتو کاستای پرتغالی سپرد. البته این به معنای جدایی این مربی موفق نبود چرا که به عنوان همکار کاستا، کارش را در صنعت نفت آبادان ادامه داد. البته، این پرسش باقی است که چرا این مربی ایرانی با وجود کسب این امتیازهای با ارزش و برابر تیم هایی چنین قدرتمند، جایش را به یک خارجی می دهد.


البته، نیازی به این توضیح نیست که برای بازی مقابل استقلال در تهران، کاستا روی نیمکت نشسته بود؛ ولی حضور حدود دو روزه او در تیم و عدم شناختش از بازیکنان خودی(نام بازیکنان را هم نمی دانست) و حریف، کسب سه امتیاز را باید به نام مربی روزهای قبل زد. عملکرد این پرتغالی را باید از مسابقه با سایپا در دور برگشت مورد بررسی قرار داد.


* میراثکاستا در آبادان چیست؟

خوزه آلبرتو کاستا، نفت آبادان را هفتم جدول تحویل گرفت و دهم جدول تحویل داد. وی از هجده مسابقه برگزار شده، صاحب پنج برد در خانه، هشت شکست(چهار باخت در خانه)، پنج تساوی(چهار تساوی خارج از خانه و یک تساوی در خانه)، بیست و چهار گل زده(۱۵ گل در خانه و ۹ گل خارج از خانه)، ۳۴ گل خورده(۱۷ گل در خانه و ۱۷ گل خارج از خانه)، تفاضل گل منفی ۱۰ و کسب ۲۰ امتیاز(میانگین ۱۱/۱ امتیاز در هر بازی) شد و چنین نتیجه ای در کارنامه اش به ثبت رسید.
در این بین، اگر به پیروزی برابر تیم های پرسپولیس، داماش گیلان، راه آهن و نفت تهران نگاهی داشته باشیم، این تحلیل جامع تر می شود. کسب نتیجه برابر سرخ پوشان تهرانی ناشی از درخشش دو بازیکن به نام های میثاق معمارزاده(سنگربان میهمان) و فونیکه سی(مهاجم میزبان) بود. تیم داماش هم به دلیل بحران ناشی از اختلاس سه هزار میلیاردی در آن مقطع، اوضاع قابل توجهی نداشت و بیشتر امتیازاتش را به تیم های دیگر واگذار کرده بود. پیروزی در دیدار برابر راه آهن و نفت تهران نیز با حرف و حدیثهای زیادی از بابت قضاوت همراه بود که در آن دوره مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.

*مربی یا مهندس و فعال در مدرسه فوتبال؟

این مربی پرتغالی در مصاحبه هایی که در ابتدای حضورش در آبادان داشت، عنوان کرد تمام تلاشش را برای حفظ تیم صنعت نفت آبادان در لیگ برتر خواهد کرد تا این تیم سقوط نکند! البته، آن دوره از توانایی های خود نیز گفته بود. در واقع، این پرسش مطرح است که مسئولان این باشگاه پرهوادار چه انتظاری از مربی خود داشته و عنوان کرده اند که چنین واکنش نشان داده است؛ عدم سقوط به لیگ پایین تر؟ این موضوع را هم فراموش نکنید درباره تیمی به نام صنعت نفت صحبت می کنیم که در شهری حضور دارد که به نوعی، منبع استعداد و نیروی انسانی است.

در این بین، بررسی کارنامه عملکرد کاستا نیز می تواند ما را یاری دهد. وقتی سایت ویکی پدیا مراجعه کنیم، سوابق طولانی در مربیگری با افراد سرشناس برای وی وجود دارد؛ اما در سایت ترانسفر آنلاین که امکان تغییر در سوابق افراد وجود ندارد، فعالیتی غیر از کار در آکادمی فوتبال و شغل مهندسی در سوابقشان نمی بینیم. در حقیقت، در این پایگاه خبری، اطلاعات معتبری درباره مربیان وجود دارد که مبنای شناخت بین المللی درباره آنها قرار می گیرد.

* چه کسی عامل نتایج ضعیف نفت است؟

با این کارنامه و نتایج از صنعت نفت با این مربی پرتغالی، واکنش سخنگوی باشگاه نفت بابت دلایل عدم نتیجه گیری ها جالب توجه است که آن را منتسب به قضاوت داوران می داند. شاید بتوان به جرات ادعا داشت سابقه نداشته این تیم محبوب آبادانی، در این شهر با اختلاف ۴ گل بازی را واگذار کند که این رکورد با حضور کاستا در دو بازی مقابل سایپا و سپاهان به ثبت رسید. البته این تیم مقابل تراکتورسازی در تبریز نیز این نتیجه را تکرار کرد. به راستی، مقصر این نتایج داوری است؟ اگر یک مربی ایرانی یا بومی روی نیمکت طلایی پوشان بود، مدیران چه واکنشی نشان می دادند؟
در فراز دیگری از سخنان این مقام باشگاه صنعت نفت در برنامه نود می بینیم که از کاستا به عنوان بهترین مربی ایران نام برده می شود. این در حالی است که وی فراموش کرده این مربی دارای تابعیت خارجی است و اساس اگر عنوانی هم بخواهیم به نامش زنیم، باید وی را بهترین مربی خارجی شاغل در این سرزمین بدانیم. اما به راستی، یک مربی با چنین نتایجی را می توان موفق دانست؟ اگر چنین است، کرانچار در سپاهان باید چه لقبی را به نام خود کند؟


* ابهام در تمدید قرارداد مربی ناکام خارجی

مروری بر نتایج کسب شده توسط این مرد پرتغالی در فصل به اتمام رسیده و بررسی سوابق وی در سایت معتبری چون ترانسفر آن لاین، تمدید قرارداد با وی را با تردیدهای جدی مواجه می کند. چه عاملی موجب این ادامه همکاری شده است که در نمودارها، نشانه مطلوبی ندارد / از سویی، وقتی با این مربی قرارداد بسته می شود، آیا غلامحسین پیروانی موفق نبوده است؟

در این بین صحبت های سخنگوی این باشگاه در رادیو ورزش، مانند شوکی فلج کننده است که وی از کاستا با عنوان " بهترین مربی تاریخ تیم فوتبال صنعت نفت آبادان " نام برده می شود تا این پرسش مطرح شود که آیا این مقام چه معنایی از تاریخ دریافت می کند. شاید هم وی تعریفش از صنعت نفت آبادان متفاوت است؟

در این بین، این نکته حایز اهمیت وجود دارد که وی چرا اصرار به بزرگ کردن مربی دارد که کارنامه اش ضعیف بوده و نتوانسته در آبادان کار خاصی انجام دهد؟ غیر از این است که این صحبت ها موجب بالا رفتن قرارداد این مربی پرتغالی می شود؟ آیا نباید پرسید که چرا سخنگوی باشگاه چنین اقدام تناقض آمیزی را انجام می دهد؟ و به راستی، این رفتارها نشان نمی دهد که چرا فوتبال این شهر بزرگ، چنین روزهایی را در تاریخ ثبت می کند؟