به گزارشافکارنیوز:
۱ - نامش انوشیروان بود. می‌گویند. تغییرش داد به محمد. سال ۱۳۶۱ وارد کمیته انقلاب اسلامی شهرستان نور شد. زادگاهش. وقتی کمیته و شهربانی ادغام شدند او هم حکمش را به عنوان فرمانده انتظامی شهرستان نور گرفت و کمی بعد فرمانده انتظامی استان شد.
قرار بود همین طور ترقی کند. کمی بعد با راه اندازی پلیس ۱۱۰ او اولین فرمانده این دایره لقب گرفت. خودش می‌گوید راه‌اندازی پلیس ۱۱۰ ایده‌ای بود که سالها آن را در سر می‌پروانده. عامه او را بیشتر با لباس سفید پلیس راهنمایی و رانندگی به یاد می‌آورند.
فرمانده خوش مشرب پلیس راهور کشور که از همانجا مزه شهرت را چشید. وقتی احمدی‌مقدم جای قالیباف را در ناجا گرفت او هم رفت. سال ۸۶ یعنی دو سال بعد از اینکه ریاست راهنمایی و رانندگی را تحویل داد، وارد دولت احمدی‌نژاد شد و ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت افتاد دستش.
رویانیان در ماجرای سهمیه بندی بنزین، وقتی روی وایت برد محاسبه سهمیه تاکسی داران را می‌کرد روی دیگر خود را نشان داد؛ حسابگر و منضبط آن صحنه روی آنتن رفت و تا مدتها در اذهان ماند. سال ۸۸ و در جریان ناآرامی‌ها، او از عنوان «آشغال» برای کسانی که قصد تغییر نظام را داشتند استفاده و تاکید کرد: «وای بر کسانی که نتوانند در این برهه حساس از ولی امر، سیدعلی خامنه‌ای تبعیت کنند.» دو سال بعد، درست در ۲۹ شهریور ۹۰، زمانی که روزنامه‌ها در حال ارسال صفحه اول خود به چاپخانه بودند خبر رسید او مدیرعامل پرسپولیس شده است…

۲ - امروز ۲۸ ماه تمام از مدیریت رویانیان در پرسپولیس گذشته است. مردی که برای چندمین بار گفت که می‌خواهد برود. دولت نمی‌خواهدش. پول ندارد. خسته شده و هزار دلیل دیگر برای این جدایی. می‌گوید می‌خواهد برود اما نمی‌رود. انگار نمی‌تواند دل بکند. انگار جاذبه فوتبال برای او قدرتی بیشتر از جاذبه زمین دارد. انگار از افعال معکوس استفاده می‌کند؛ رفتن به معنای ماندن! مدیریت پوپولیستی او گرچه توانسته هوادارانی بیابد اما انگار دیگر رنگ باخته. جذب ستاره‌ها که حالا بی پول مانده‌اند و معترض، آزادسازی زندانیان، ‌ تشکیل کانون پیشکسوتان، تقدیر از چهره‌های ماندگار، واگذاری سهام به پرسپولیسی‌ها و کشاندن پیرمردهای میلان به تهران، هیچکدام نتوانسته نگهش دارد. جلب حمایت عوام در کنار جلب حمایت خواص فعلا جواب نداده…

۳ - انوشیروان پادشاه ساسانی بود. فرزند قباد یکم. معروف به خسرو انوشیروان. می‌گویند دوران او با اصلاحات اقتصادی عظیمی همراه بود. به طوری که خزانه‌ را پر از پول کرد. انوشیروان رویانیان هم می‌خواست پرسپولیس پولدار بسازد، تیمی از طلا شاید! او پورتال باشگاه پرسپولیس را راه انداخت و سایت‌های پرسپولیسی دیگر را از کار انداخت. فکر می کرد می شود از این راه درآمدزایی کرد. کارت هواداری برای هواداران فرستاد و در ازایش پول گرفت، هولدینگ پرسپولیس را راه انداخت تا در ۴ کشور جهان فعالیت اقتصادی کند، سمت استعدادیابی رفت و سیم کارت پرسپولیس را نمایش داد و حتی از خیر نوشابه‌های انرژی‌زا نگذشت. استعدادیابی در ایران را تمام نکرده سمت استعدادیابی جهان رفت و با باشگاه «ترافیک» برزیل قرارداد همکاری بست و حتی پا توی کفش صدا و سیمای ضرغامی گذاشت و پرسپولیس تی وی را روی ماهواره فرستاد. همه اینها اما نتیجه‌ای جز اعتصاب پرسپولیسی‌ها دو روز قبل از داربی نداشت! انوشیروان پرسپولیس نه تنها خزانه این باشگاه را پر نکرد بلکه بدهی‌هایش را هم افزایش داد. این اواخر، خسته از به بن‌بست رسیدن طرح‌های اقتصادی‌اش، او به راه حلی رسید که خیلی‌ها زودتر از او به آن رسیده بودند، بدون طی کردن این مسیر دشوار و ابلاغ طرح‌های مختلف؛ او سمت مولتی میلیاردرهایی رفت که شهرتی ناب‌تر از شهرت فوتبال نصیبشان نمی‌شد اما نزد آنها هم چوب خطش پر شد…

۴ - می‌گویند چو عیبش گفتی، هنرش نیز بگوی… نمی‌دانیم آیا راه اندازی تیم‌های کشتی، دوومیدانی، گلبال، وزنه‌برداری، تیم ب پرسپولیس، دانشگاه پرسپولیس، رادیوی پرسپولیس، سامانه پیامکی پرسپولیس و هواپیمای پرسپولیس که نه قهرمانان استخدام شده‌اش پولشان را تمام و کمال دریافت کردند و نه دانشگاهش به سود دهی ‌رسید جزء هنرهایش هست یا نه اما همین که در مرداد سال ۹۱ زمینه‌ آزادی۵۰ زندانی در بند را فراهم کرد باید به او دست مریزاد گفت…

۵ - حالا که او اسم رئال مادرید را پیش کشیده و می‌خواهد کهکشانی‌ها را به ایران بیاورد به این فکر می‌کنیم که باید به کدام گزینه رای داد. به اینکه بعد از بازی پرسپولیس - گسترش فولاد، همان طور که خود گفته، می‌خواهد برود یا اینکه با آوردن رئال مادرید، قصد دارد خودی نشان دهد و بماند؟

بله، برای او افعال معنای دیگری دارند!