ارزانی و گرانی در فوتبال ایران

به گزارشافکارنیوز،برخلاف همیشه که وقتی موضوع قیمت ها در فوتبال باز می شود همه از قیمت نامعقول فوتبالیست های ایرانی سخن می گویند و دم از گرانی های موجود در آن می زنند، این بار با وجود در جریان بودن نقل و انتقالات نیم فصل لیگ برتر قصد نداریم به موضوع گرانی قیمت بازیکنان ورود کنیم. بلکه سعی داریم از ارزانی هایی بگوییم که البته بسیاری از آنها برای فوتبال و فوتبالدوستان ناخوشایند هستند.

به طور مثال در یک سمت بازیکنان گران قیمت تیم های بزرگ را داریم که لباس این تیم ها را ارزان به دست آورده اند و طبیعی هم هست که قدر و منزلت لباس گران قدر تنشان را ندانند و مدام(خواسته یا نادانسته) بدان بی حرمتی کنند. و در سمت دیگر بازیکنان و مربیان ارزان قیمت و کم نام و نشانی هستند که بازیشان در حد تیم های بزرگ لیگ برتر، با همان کیفیت فنی و حتی شیوه های گلزنی شاید با اندک تفاوت در شرایط بدنی قرار دارند البته با قیمتی بسیار ارزان تر.

مصداق بارز این قضیه رقابت های امسال جام حذفی است که تیم های لیگ برتری به زحمت از پس تیم های رده پائین تر بر آمدند و خیلی وقت ها صرفاً چاشنی شانس بخت بردنشان را باز کرد در حالی که تیم هایی که در سطوح بالا فوتبال بازی می کنند باید به مراتب از کیفیت فنی بالاتری برخوردار باشند و در حالی که با تمام قوا روبروی رقبای دسته پائین تر می ایستند خیلی ساده تر از ضربات پنالتی از پس شان برآیند.

اگر بخواهیم بیشتر از بحثشیرین ارزانی ها بگوییم به نکات تلخ و تأمل برانگیز بیشتری هم خواهیم رسید. تیم ملی امیدهای فوتبال کشورمان که حسرتی ۴۰ ساله را برای رسیدن به بازی های المپیک پشت سر گذاشته و عن قریب در این وانفسای نامید کننده ۴ سال دیگر به این حسرت(به نظر) تمام نشدنی اضافه خواهد کرد، پس از شناختن همگروهی هایش در راه المپیک ریو، هنوز در گیر انتخاب سرمربی است. سوژه ای که نخ نما شده و حالا دیگر همه می دانند سیاست های ریاضت اقتصادی وزارت ورزش در فوتبال باعثشده مربیان گران قیمت یا به هر نحوی از کار برکنار شوند(علی دایی) یا برای کم کردن هزینه ها، چند ماهی با آنها دیرتر قرارداد امضا کنند(کی روش) و یا اصلاً از عقد قرارداد با آنها جلوگیری شود(کرانچار).

ریاضت اقتصادی به خودی خود نمی تواند چیزی باشد که اگر جلوی ریخت و پاش ها را بگیرد بسیار هم با ارزش و قابل دفاع است اما اینکه به بهانه های واهی، با آبروی انسانی بازی شود کاری بس ناپسند است. اینکه زلاتکو کرانچار پس از چند سال فعالیت در تیم های باشگاهی ایران و رو کردن جوان های خوش استعدادی چون مهدی شریفی به انواع و اقسام اعمال نامشروع متهم شود، نشان از ارزانی ارزش آبروی افراد در فوتبال کشور است. پدیده ای زشت و مذموم که در هیچ دین و شریعتی جایز نیست.

ذوب آهن نمونه شیرین ارزانی های فوتبال ماست. تیمی که با عبور از سرخابی های پر مدعا، در حالی که قطع به یقین هزینه ای کمتر از استقلال، پرسپولیس، تراکتور و سپاهان داشته، حالا یک پای فینالی است که در سمت دیگر هم تیم متمولی را نمی بیند. اینکه در فوتبالی که فوتبالیست هایش گران تر از سطح توقعات اند، فینال پدیده یا نفت - ذوب آهن، زبان گویای هزاران حرف نگفته است. داشتن تیمی که به فینال رقابت های حذفی راه یابد چندان گران در نمی آید. به عبارتی باید از این اتفاق درس گرفت که برای موفقیت در فوتبال حتماً لازم نیست بیش از رقبا خرج کرد.

جالب آنکه ارزان ترین بخش این فوتبال گران، گران ترین قسمت فوتبال روز دنیاست. تماشای مسابقات که چه در موضوع حق پخش بسیار ارزان تر از منافعی است که به وجود می آورد و چه در جدالی به حساسی نیمه نهایی جام حذفی که در هر جای دیگر دنیا می تواند منبع درآمد بسیار خوبی برای باشگاه های حاضر در آن مسابقه مهم باشد در حالی که اینجا برای کشاندن تماشاچی به ورزشگاه حتی هزینه بلیت مسابقه هم حذف می شود به رایگان می شود یک مسابقه حساس را با هر کیفیتی از نزدیک دید. با این وجود تماشای مسابقات داخلی احتمالاً مثل معروف «وقت طلاست» را نقض می کند، چرا که باید وقت با ارزشتان را برای دیدن مسابقاتی با کیفیت پائین بگذارید و آن را هم ارزان از دست دهید. چیز با ارزشی چون زمان که چندان جدی گرفته نمی شود، درست مثل تصمیم گیری ها و هدف گذاری های مسئولان و مدیران فوتبالی که فرصت ها را مفت از دست می دهند.

در فوتبالی که نه گرانی هایش پایه و اساس درست و بجایی دارد و نه ارزانی هایش، خدا کند این ارزانی ها برای فوتبال کشورمان گران تمام نشود!