اینجا جای یک «ظریف» خالی است!

به گزارش افکارنیوز، کرسی‌های بین‌المللی ورزش ایران یکی پس از دیگری از دست می‌رود و مقامات عالی ورزش فقط و فقط نقش تماشاچی را دنبال می‌کنند و چه بسا که برای بدرقه دستی هم تکان بدهند! علی

مرادی، دبیر کل اسبق کنفدراسیون وزنه برداری آسیا مدعی است که خودش را از پیش بازنده انتخابات جدید این کنفدراسیون می‌دانسته و به همین دلیل از حضور در انتخابات دبیرکلی انصراف داده است. اتفاقی که باعثشد تا فاتحه مهم‌ترین کرسی بین‌المللی ورزش ایران نیز خوانده شود و به آسانی و راحتی هرچه تمام‌تر در اختیار یک عراقی قرار بگیرد. اگرچه علی مرادی مدعی شده دلارهای اعراب و زد و بندهای پشت پرده عامل ناکامی تعمدی او در انتخابات کنفدراسیون وزنه برداری آسیا بوده اما قطع به یقین باید با دیدی وسیع و البته واقع بینانه‌تر به این اتفاق تلخ نگریست و دنبال دلایل از دست دادن این کرسی ارزشمند بین‌المللی گشت.

اگرچه نمی‌توان خرج شدن دلارهای پشت پرده را در تمامی عرصه‌های ورزش و مجامع بین‌المللی رد کرد اما نباید نقش مهم و تاثیرگذار ارتباط دیپلماتیک با مجامع بین‌المللی ورزش را نادیده گرفت. ارتباطاتی که در اکثر کشورهای دنیا از سوی عالی‌ترین مقام ورزش صورت بگیرد و لابی‌های متعارفی را در مباحثمختلف ورزش رقم می‌زند. موضوعی که متاسفانه ورزش ما به شدت در آن لنگ می‌زند و حتی از کمترین حدممکن آن نیز برخوردار نیست. متاسفانه برخلاف عرصه سیاست که به لطف تلاش و البته توانایی‌های دیپلماتیک محمد جواد ظریف پنجره‌ جدیدی را در فضای بین‌المللی به روی ایران گشود، متاسفانه در عرصه ورزش نه تنها شاهد حتی بازشدن روزنه‌های امید هم به سمت‌وسوی عرصه‌های بین‌المللی نبودیم بلکه اندک بقایای ارتباطات و کرسی‌های بین‌المللی را نیز از دست دادیم. درست به مانند آنچه ظرف چند روز گذشته بر سر پست دبیرکلی کنفدراسیون وزنه برداری آسیا آمد و کاملا دست بسته نظاره‌گر وداع تلخ علی مرادی بودیم.

محمود گودرزی ظرف یکسال و اندی که از عمر مدیریتی‌اش در وزارت ورزش و جوانان می‌گذرد، به جز دیدارهای نسبتا بی‌خاصیت و فرمالیته‌ای که با مقامات رده چندم ورزش برخی کشور‌ها داشته، قدم مثبت دیگری برای گشایش باب مذاکرات و فراهم کردن زمینه لازم برای ارتباطات بین‌المللی بر نداشته است و در جریان
مصاحبه‌های سریالی‌اش که بعضا با موضوعات پیش پا افتاده صورت گرفته، حتی اشاره چندانی به نقش مهم ارتباطات بین‌المللی نکرده است.

این در حالی است که قطع به یقین محمود گودرزی به عنوان فردی تحصیلکرده و علمی در شاخه ورزش، به خوبی از نقش مهم ارتباطات بین‌المللی در کسب کرسی‌ها، میزبانی‌ها، جانبداری از تیم‌ها و خیلی مسائل مهم مرتبط دیگر، آگاهی دارد و با دیدگاهی منصفانه و نقد پذیر، ضعف چشمگیر و عمیق خود و وزارت متبوعش را پذیرا می‌شود. بدون شک ورزش ایران برای فرار از عرصه بایر بین‌المللی که در آن قرار گرفته، نیازمند نسخه‌ای جادویی است که ارتباطات ضعیف و کمرنگ امروزی را پررنگ و پررنگ‌تر کند. نسخه‌ای که تجویزش برای بعد بین‌المللی ورزش ایران ضروری و لازم به نظر می‌رسد و مکتوب شدنش قطع به یقین نیازمند طبیبی حاذق و کاربلد چون دکتر ظریف است.

بدون شک با رویه فعلی که وزارت ورزش در پیش گرفته و عدم داشتن برنامهای مدون و دقیق برای عرصههای بینالمللی، در آیندهای نهچندان نزدیک شاهد بسیاری از اتفاقات تلخ دیگر در عرصههای بینالمللی خواهیم بود. از جمله از دست دادن فرصت میزبانی جام ملتهای آسیا در رشته فوتبال یا میزبانی مسابقات بینالمللی والیبال که مهمترین آنها مرحله لیگ جهانی این رشته ورزشی خواهد بود. در بحث کرسیهای بینالمللی نیز قطع به یقین ادامه این کاستیها، مرثیهای تلختر از آنچه بر کرسی بینالمللی صفایی فراهانی گذشت را برای ورزش ایران میسراید و نمایندگان ایران تا سالیان سال دیگر رنگ و روی نازلترین کرسیها را هم نخواهند دید