واکنش خداداد به اینکه چرا سرمربی لیگ برتری نشده!

به گزارش افکارنیوز، همیشه صحبت با غزال تیزپای آسیا لذت‌بخش است. خداداد عزیزی همیشه حرف برای گفتن دارد و در مقابل اتفاقات مختلف واکنش‌هایی دارد که بسیار جذاب و خواندنی است. او بدون هیچ رودربایستی خیلی رک و روراست حرف‌هایش را می‌زند و به قول خودش ابایی هم از شخصی ندارد. در روزهای پایانی سال ۹۳ با حماسه‌ساز ملبورن هم‌کلام شدیم تا در مورد سالی که برای او گذشت و اتفاقات فوتبالی نظر او را جویا شویم. مصاحبه فارس با خداداد عزیزی را در زیر می‌خوانید.

سال ۹۳ برایت چگونه گذشت؟
سال خوبی داشتم. بیشتر سال در کنار خانواده ام و با آرامش کارم را دنبال می‌کردم.

از اینکه از فوتبال دور بودی خوشحال بودی؟
صد در صد این گونه است.

چرا؟!
فوتبال ما چیزی ندارد که بخواهیم به آن دل ببندیم. نمی‌توان به چیزی از فوتبال علاقه داشت. هیچ حسی دیگر به این رشته وجود ندارد. چیزی نمی‌بینم که بخواهم به خاطر بیرون ماندن از فوتبال ناراحت باشم. همه از مسئولین تا مردم گرفته نسبت به این رشته می‌نالند. ورزش ما همه‌اش حاشیه شده است و متاسفانه چیزی نمی‌بینیم.

علت این حاشیه‌ها را چه می‌دانی؟ مقصر مردم هستند یا مسئولین؟
همه در این مسئله دخیل هستند. از مدیران گرفته تا تماشاگران و رسانه‌ها همه تاثیرگذار هستند. چیز جالبی در فوتبال وجود ندارد و این واقعا باعثتاسف ماست.

فوتبال ملی ایران را در سالی که گذشت چگونه ارزیابی می‌کنی؟
من تغییر و تحولی در فوتبال ندیدم. در جام ملت‌ها در مرحله یک هشتم نهایی حذف شدیم. هر ۸ سال یکبار هم که در جام جهانی حاضر می‌شویم دیگر نیازی به حضور کی‌روش و امثال او نیست. آقایان پس از بازی با آرژانتین و حتی در جام ملت‌های آسیا دست به شلوغ‌کاری زدند. به نظر من ما درجام جهانی ضعیف‌ترین تیم آسیایی بودیم. ژاپن حداقل تهاجمی بازی کرد و حذف شد اما ما دفاعی بازی کردیم و حذف شدیم. در مورد جام جهانی هم که اصلا نباید حرف بزنیم زیرا ما باید در این رقابت‌ها شرکت کنیم که حذف شویم. به شخصه اعتقاد داشتم که باید شرایط بهتری را کی‌روش به وجود می‌آورد.

اکثرا شکست در جام ملت‌ها را گردن داور انداختند.
من نمی‌دانم علت این کار چه بود. هنوز تیم ملی به عراق نباخته بود که یکسری از آقایان در رسانه ملی جوی راه انداختند که معتقد بودند تیم ملی قهرمان جام ملت‌ها شده است. با افکار عمومی بازی کردند و هنوز گزارشگر در حال گزارش بازی بود که می‌گفت تیم ملی اگر حذف هم شود آبرومندانه حذف شده است. اگر ما مقابل عراق ۱۰ نفره باختیم دلیلی نمی‌شود که بگوییم قهرمان شده‌ایم اما این جوی بود که برخی از آقایان راه انداختند. تنها موضوع مثبتی که از سمت کی‌روش در این چند سال دیدم حضور بازیکنانی چون سردار آزمون، پورعلی‌گنجی و علیرضا جهانبخش بود. اتفاق خوشایند دیگری نیفتاد.

گویا شما هم با واژه اجنبی‌پرستی موافقید؟!
من چنین حرفی نمی‌زنم و اعتقادی به این مسئله ندارم اما می‌گویم موج عجیبی پس از بازی با عراق راه افتاد. هنوز بازی برگزار می‌شد که گفتند اگر ما حذف شویم غیرتمندانه، شجاعانه و دلیرانه خواهد بود. گفتند داور سر ما را بریده است. جالب است کی‌روش به داور اعتراض می‌کرد؛ گزارشگر می‌گفت چه اعتراض زیبا و قشنگی! کی‌روش داور را تحت تاثیر قرار داده است. حالا اگر این اتفاق را در ایران مربیانی چون امیر قلعه‌نویی، حمید درخشان، علی دایی و خداداد عزیزی انجام بدهند می‌شود کار زشت و بد و گزارشگر می‌گوید که سرمربی نباید چنین کار زشتی را انجام بدهد. چگونه است که برای ما کار زشت می‌شود اما برای کی‌روش کار زیبا و قشنگ؟! کی‌روش اگر بطری آب را به زمین می‌کوبد کار پسندیده‌ای است اما اگر ما این کار را کنیم واویلا می شود و یاغی‌ترین انسان روی زمین می‌شویم! هنوز بالای سر من ۴۰ علامت سوال وجود دارد که چرا پس از جام ملت‌های آسیا گفتند تیم ملی قهرمان شده و در مقابل اعتراضات کی‌روش هم این گونه حرف زدند! هنوز ۳۰۰ تا گنجشک بالای سر من می‌چرخد که چرا این اتفاقات در فوتبال ما رخ می‌دهد و چنین جوی را راه‌ انداختند.


کی‌روش روز گذشته اعلام کرد که دیگر شرایط مهیا نیست و اجازه بدهند او از تیم ملی برود.
چرا باید چنین صحبتی صورت بگیرد، مگر قرارداد ترکنمچای امضا شده است؟! سرمربی تیم ملی بگوید که اجازه بدهید بروم و اخراجم کنید؟! چرا چنین اتفاقاتی در فوتبال ما رخ می‌دهد؟! برخی از آقایان هر روز اعلام می‌کنند کی‌روش از عربستان، ژاپن و تیم‌های گوناگون پیشنهاد دارد. دمشان گرم بازی رسانه‌ای است که برخی آقایان راه انداختند. خیلی هم عالی است. عده‌ای از مربیان ایرانی دست کشیدند و از او حمایت می‌کنند.

اخیرا بحثحضور سردار آزمون و جهانبخش در تیم ملی به وجود آمده است. با وجود اینکه فدراسیون تصمیمش بر حضور آنها در تیم امید است اما کی‌روش اصرار دارد که آنها باید در تیم ملی بزرگسالان برای بازی دوستانه به میدان بروند.
از روز اول ما به او همه جور باج دادیم. به او سواری داریم. گاف دادیم. حالا هم هر کاری دلش می‌خواهد انجام می‌ دهد. ما از روز اول به او همه‌جوره توجه کردیم و حالا اگر کوچک‌ترین انتقادی صورت می گیرد او ناراحت می‌شود. متاسفانه یک نفر هم که در فدراسیون فوتبال پیدا می شود که حرف حق را می‌زند چنین برخوردی با او می‌شود.

کی‌روش هم از اینکه با برانکو مقایسه شده است ناراحت شد.
اینکه بخواهیم کی‌روش را با برانکو مقایسه کنیم کار غلطی است زیرا برانکو توانست تیم ملی را در جام ملت‌ها به مقام سومی برساند و رزومه و کارنامه او به مراتب بهتر از کی‌روش است. آن هم با آن امکانات، بازیکنان و اردوها اما کی‌روش چه کاری انجام داد. او با این امکانات و اردوها در مرحله یک هشتم نهایی حذف شد. به هیچ عنوان نمی‌توان این دو را با هم مقایسه کرد.

به فکر حضور روی نیمکت تیم ملی هستی؟
خیر. به هیچ عنوان فوتبال ما کسی را بابت مسائل فنی انتخاب نمی‌کند بلکه دائم بحثفامیلی و خویشاوندی است که باعثمی‌شود شخصی انتخاب شود. باجناق فلان رئیس چندین سال در تیم‌های پایه کار می‌کرد و اگر نتیجه هم نمی‌گرفت باز هم می‌دانست که در تیم می‌ماند. برخی مربیان ما در یک سال سه تیم عوض می‌کنند با وجود اینکه در هیچ کدام از آنها نتیجه نگرفتند. من هنگامی که گزینه سرمربیگری تیم جوانان بودم در جلسه کمیته فنی حاضر شدم که سه نفر حضور داشتند. از بین آنها فقط معینی فوتبالی بود. بعد از من برنامه خواستند. حالا مانده بودم که چه برنامه‌ای به آنها بدهم؛ در نهایت که کمیته فنی در این باره تصمیم نمی‌گیرد. اگر قرار است نیمکت تیم ملی به اصلح داده شود هیچ وقت این اتفاق رخ نمی‌دهد زیرا تمام روابط بر ضوابط حاکم است.

روزی در فوتبال ما انواع و اقسام لقب‌ها داده می‌شد از جمله اینکه به شما لقب غزال تیزپای آسیا دادند و به علی کریمی جادوگر …
فوتبال ما دیگر چیزی ندارد. من هم به لقب‌های گذشته کاری ندارم. هم‌اکنون هم فقط لقب‌ها مانده است. در سالیان گذشته ببینید چه اتفاقی افتاده است که هنوز مردم یاد و خاطره حماسه ملبورن و بازی ایران و استرالیا را گرامی می‌دارند و درباره آن صحبت می‌کنند. فوتبال ما ضعیف شده است و چیزی ندارد که رو کند.

چرا خداداد عزیزی مانند سایر هم‌تیمی‌هایش در تیم‌های لیگ برتری مربیگری نمی‌کند؟
این بستگی به نظر مدیران دارد. به هر حال برخی هیات مدیران علی دایی را به عنوان سرمربی لیگ برتری انتخاب می‌کنند و این به نظر اعضا برمی‌گردد.

چه اتفاقی افتاد که به تبریز رفتی؟
ریسک بزرگی کردم اما به خاطر امکانات و شرایطش هدایت تیم شهرداری تبریز را برعهده گرفتم. هم‌اکنون هم شرایط خوبی داریم و در رتبه هشتم جدول قرار داریم. بازی‌های باقی مانده‌مان ۶ امتیازی هستند و باید تمام تلاش خود را کنیم تا به برتری برسیم. شرایط ما نسبت به تیم‌هایی که خطر سقوط تهدیدشان می‌کند بهتر است.

مربیگری در لیگ دسته اول دشوار نیست؟ آیا تغییر و تحولاتی نسبت به گذشته رخ داده است؟
کماکان مانند گذشته است و لیگ دسته اول پر از شک و شبهه است. هیچ حرفی هم فایده‌ای ندارد. اتفاقات عجیب و غریب در لیگ دسته اول رخ می‌دهد و هزاران بار هم حرف بزنیم اتفاقی نمی‌افتد زیرا نظارتی نیست. اگر حرفی هم بزنیم می‌گویند باید گزارش برسد. یکبار ندیدم داوری که در لیگ دسته اول قضاوت اشتباهی داشته محروم شود. از اتفاقاتی که در لیگ دسته اول رخ می‌دهد می‌توان یک سریال هزار قسمتی ساخت!

از اینکه حرف‌هایت را رک و روراست می‌زنی پشیمان نمی‌شوی؟
خیر. این گونه حرف زدن را دوست دارم. در همه جای دنیا میگویند حرف راست بزنید اما متاسفانه در فوتبال ما میگویند این گونه نباشیم. بارها شده که همتیمیهایم و پیشکسوتان گفتهاند راست باید گفت اما هر راست نشاید گفت مگر میشود که هر راستی را نگفت. من اخلاقم این گونه است و از این شرایط هم راضی هستم.