سرمربی تیم‌ملی برایم دلالی نکرد

به گزارش افکارنیوز، با ۲ متر و ۱۸ سانتی متر قد و با توانایی‌هایی که دارد می‌توان گفت یکی از نعمت هایی است که خداوند به بسکتبال ایران هدیه داده است. بازیکنی که خیلی از تیم های آسیایی شاید آرزو داشتن چنین بازیکنی را دارند.

چندین بار ارزشمندترین بازیکن آسیا شده و یکی از شوخ ترین بسکتبالیست های ایران محسوب می‌شود. «کوکا» ی بسکتبال ایران دو سه روز پیش با هک شدن صفحه اینستاگرامش در شوک عجیبی قرار گرفت و خیلی‌ها را برای چندین ساعت هم که شده نگران کرد.

حامد حدادی با فیزیکی که دارد چهره‌ای کاملا شناخته شده است و خیلی‌ها منتظرند که او دوباره به معتبرترین لیگ جهان یعنی NBA بازگردد. خودش هم امسال چنین قصدی را دارد.

در ۱۸ سالگی که دستش آسیب دید می‌گوید خیلی‌ها اعلام کردند او دیگر نمی‌تواند بازی کند و برای رسیدن به این جایگاه خیلی خودش را مدیون سعید فتحی می‌داند که به او اعتماد کرد.

مشروح گفت‌وگوی خبرگزاری فارس با حامد حدادی را در زیر می‌‌خوانید:

از هک شدن اینستاگرامت آغاز کنیم. چه اتفاقی افتاد؟

با خانواده‌ام به شمال رفته بودم. در خانه نشسته بودم و تلفن همراهم در شارژ بود و کمی استراحت کردم. دیدم که گوشی برادرم زنگ خورد و پشت خط اوشین ساهاکیان بود. به من زنگ زده بود اما جواب نداده بودم به همین دلیل به او زنگ زد. کاملا نگران شده بود و صدایش می‌لرزید. با او صحبت کردم و گفتم که خوب هستم و مشکلی ندارم. پس از آن گوشی را که برداشتم متوجه شدم تعداد زیادی پیام و تماس دارم. هر کاری کردم که وارد صفحه اینستاگرام شوم نمی‌شد و اعلام می‌کرد رمز شما اشتباه است. اینترنت هم در آنجا ضعیف بود و مجبور شدم از گوشی برادرم ببینم چه کاری کرده‌اند که متوجه شدم یک مطلبی دروغین نوشته اند که من تصادف کرده و به کما رفته‌ام که همین شایعه خیلی از مردم را ناراحت کرد.

پس از آن چه کار کردید؟

نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه طول کشید تا بتوانم این مشکل را حل کنم و مردم و دوستانم را با گذاشتن مطلبی که حاکی از سلامتی‌ام بود از نگرانی در بیاورم. فکر می‌کنم حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ تماس داشتم. پیام‌های اینستاگرام و تلفن همراه هم بماند. مجبور بودم هر کسی زنگ می‌زد پاسخ او را بدهم تا از نگرانی در بیاید. هر کسی تماس می‌گرفت فقط یک کلام می‌گفتم که خوب هستم.

شکایتی در این رابطه نکردید؟

نمی‌دانم از چه طریق باید پیگیری کنم. البته برای خیلی از افراد مشهور و سرشناس این اتفاق افتاده است و متاسفانه این مسائل وجود دارد. این اولین بار بود که برای من این اتفاق افتاده بود و شوکه شدم. خداروشکر که تایم زیادی از این اتفاق نگذشته بود که متوجه شدم.

هفته گذشته در جشن خیریه با حضور هنرمندان و بازیگران شرکت کردی، چطور بود؟

جشنی بود که خانم لیلا بلوکات تدارک دیده بود. سال گذشته هم شرکت کردم. خودم دوست دارم در این مراسم‌های خیریه شرکت کنم. خیلی مراسم خوبی بود و تعداد زیادی از هنرمند، ورزشکار و افراد خیر حضور داشتند.

ظاهرا کُری‌خوانی‌های سرخابی در این مراسم زیاد بود.

امیر جعفری با علی کریمی کُری‌خوانی داشتند. البته علی کریمی زیاد کری نمی‌خواند. کریمی گفت هیچ گاه من عدد ۶ را نشان ندادم اما آن روز نشان داد. من هم استقلال را دوست دارم و همیشه پیگیر این تیم بودم اما در یکی دو سال گذشته نتایج خوبی نگرفته است.

به بسکتبال برسیم. امسال به هدفت که قهرمانی در لیگ ایران بود، رسیدی.

از مرحله پلی‌آف به جمع مهرام اضافه شدم. سال گذشته دوست داشتم در کنار صمد نیک‌خواه و با بازیکنان تماما ایرانی قهرمان شوم اما این اتفاق نیفتاد و بدشانسی آوردیم اما امسال بازیکنان جوان ما مانند فرید اصلانی با تجربه‌تر شده بودند. من با آنها صحبت زیادی می‌کردم که اعتماد به نفس داشته باشند و خودشان هم حرکت کنند. فقط به من یا بازیکن خارجی پاس ندهند. هر کاری می‌توانید انجام دهید و هر جا که دیدید نمی‌توانید به من یا فرد دیگری پاس بدهید.

در فینال امسال امتیازهای زیادی از دانشگاه‌ آزاد پیش بودید، اما در وقت‌های اضافه مساوی شدید و کم مانده بود بازنده شوید.

خوشبختانه بسکتبال همین است. بازی لحظه‌ها است. خیلی‌ها از آن مسابقه لذت بردند. ۸ دقیقه مانده بود ۲۱ امتیاز جلو بودیم اما بازی برمی‌گردد و در ثانیه‌های آخر حتی کم مانده است بازنده شوید. بچه‌های ما امسال خیلی خوب بازی کردند. من به آنها می‌گفتم حیف است که این تیم قهرمان نشود. همه یک دل بودیم و با هم دفاع و حمله می‌کردیم. از بقیه تیم‌ها می‌شنیدیم که مشکل دارند اما در مورد ما اصلا اینطور نبود. هر بازیکنی اگر مشکل داشت کمک می کردیم تا مشکل او حل شود. خدا را شکر می‌کنم که همه چیز با خوبی تمام شد. ۱۵،۱۶ سال است بسکتبال بازی می‌کنم و یکبار هم قهرمانی نداشتم که خوشبختانه این اتفاق امسال افتاد.

دانشگاه‌ آزاد هم حریف قدرتمندی بود و ۷ بازی با شما جنگید.

آنها هم تیم بسیار خوبی بودند. هرچند یک مقدار بازیکنان آنها مغلطه داشتند اما هفت بازی خیلی خوب را با یکدیگر برگزار کردیم. این اولین بار بود که فینال در هفت بازی تمام شد. ما دو بر صفر عقب افتادیم و پس از آن هم‌قسم شدیم که جبران کنیم و به قهرمانی برسیم.



در مجموع این فصل برایت خوب بود؟

خدا را شکر این اتفاق افتاد و امیدوارم تا پایان سال نیز همین‌طور باشد و با تیم ملی بتوانیم به قهرمانی آسیا برسیم اما هنوز شرایط تیم ملی فراهم نیست. ۸۰ روز تا برگزاری مسابقات قهرمانی آسیا باقی مانده اما هنوز شرایط تیم ملی ما فراهم نیست.

شما در لیگ ملی نبودید اما خیلی از بازیکنان و مربیان به برگزاری آن اعتراض داشتند.

فکر نمی‌کنم لیگ بدی باشد. به بازیکنان یک مقدار ظلم شد چون پول یک لیگ را به آنها دادند اما در دو لیگ بازی کردند. حداقل باید ۲۰ تا ۳۰ درصد به قرارداد آنها اضافه می‌کردند. خیلی از بازیکنان هستند مشکل مالی دارند و ۹ ماه درگیر لیگ بودند حتی باشگاه‌های اروپایی نیز که لیگشان طولانی است از ما زودتر تمام کردند. همه می‌گفتند NBA لیگشان خیلی طولانی است اما آنها هم زودتر از ما تمام کردند. این لیگ را برگزار کنند اما به فکر بازیکنان هم باشند و اجازه ندهند که آنها فرسوده شوند.

ظاهرا لیگ ملی را به لیگ جوانان تغییر نام دادند و بازیکنان جوان‌تر بازی خواهند کرد.

با این کار کمک می‌شود تا بازیکنانی که بیرون ماندند به بازی گرفته شوند. شنیده‌ام سهمیه‌های لیگ دسته اول نیز برداشته شده است. فصل قبل خیلی از بازیکنان که حق‌شان بازی بود، بیرون ماندند. در مجموع باید بگویم که شرایط بسکتبال ما مناسب نیست.

در لیگ فصل آینده هم سهمیه‌ها وجود دارد. همیشه اعتراض به این کار وجود داشته امسال هم این اتفاق می‌افتد. نظرتان چیست؟

خوشبختانه من درگیر این مسائل نبودم اما می‌دانم که بازیکنان دیگر چه می‌کشند و ناراحت هستند. قانونی است که گذاشته‌اند و کاری‌اش هم نمی‌توان کرد. این کار را می‌کنند تا توازن برقرار شود اما می‌بینیم که تیم‌های پایین جدول و یا آنها را نمی‌گیرند یا اگر بگیرند با مبلغ بسیار پایین‌تر این اتفاق می‌افتد. متاسفانه این تیم‌ها تمرین درست و حسابی هم ندارند.

شما تجربه حضور در ملی حفاری را داشتید. آنجا هم همین شرایط را داشت.

من به خاطر شهرم به این تیم پیوستم. دوستانم در این تیم بودند و می‌خواستم کنار آنها بازی کنم.

اما آخر کار از این تیم و مسئولان آن دلخور شدی.

بله، هنوز هم بخشی از قرارداد من را ندادند. به آنها گفتم پولی که قرار است به من بدهند را روی یک تیم در رده جوانان یا لیگ دسته اول سرمایه‌گذاری کنند اما این اتفاق نیفتاد. کلا دو سال در بسکتبال حضور داشتم اما آنقدر حاشیه داشتند و زیراب یکدیگر را می‌زدند که نمی‌دانم چه بگویم. همه با هم همدل نیستند. انتخابات خوزستان در راه است اما می‌بینیم که همه علیه همدیگر حرف می‌زدند. حالا با این وضعیت تیم هم داشته باشید دیگر نمی‌توان کنترل کرد. سالی که من آنجا بودم اتفاقات زیاد افتاد و پول بازیکنان را هم ندادند.

همین اتفاقات باعثشد که به پتروشیمی نروی یا مشکلات دیگری در میان بود؟

هم سال گذشته و هم لیگ امسال دوست داشتم به پتروشیمی بروم اما اتفاقاتی افتاد که نشد.

نخواستی بروی یا نخواستند؟

بیشترش آنها نخواستند. هواداران هم از این موضوع اطلاع نداشتند و به من توهین کردند. از دست آنها ناراحت شدم.

خودت گفتی تا آخرین لحظه منتظر پتروشیمی می‌مانم. چه اتفاقاتی افتاد که به این تیم نرفتی؟

قبل از بازی‌های آسیایی شاپور یاوری و مهران حاتمی مدیر و مربی پتروشیمی با من تماس گرفتند و ابراز تمایل کردند. من هم به آنها گفتم هنوز زود است هنوز می‌خواهم روی لیگ چین تمرکز کنم.

بازی‌های آسیایی تمام شد و لیگ چین هم به اواخرش رسید اما هیچ خبری از مسئولان پتروشیمی نشد. مسئولان مهرام هم با من تماس گرفتند اما به آنها گفتم اولویت اول من پتروشیمی است و دوست دارم آنجا بازی کنم. یک ماه به پایان سال مانده بود که دوستانم از ماهشهر پیام می‌دادند که چرا به پتروشیمی نمی‌آیی که به آنها گفتم قراردادی به من نفرستادند که بخواهم امضا کنم. این مسائل گذشت تا اینکه یاوری با من تماس گرفت و من پیشنهادم را به آنها گفتم و قرار شد پس از بررسی اطلاع دهند اما باز هم یک ماه هیچ خبری از آنها نشد.

پس از آن با مهرام وارد مذاکره شدی؟

من به صمدزاده و گنجی و مدیران مهرام گفتم که باید صبر کنند. از چین به ایران بازگشتم و مهرامی‌ها به من گفتند که باید مذاکره کنیم. من هم روی قیمت و شرایط با آنها مذاکره کردم اما باز هم امضا نکردم. پس از آن یاوری مدیر پتروشیمی به منزل ما آمد و رقمی را به من پیشنهاد داد که مغزم سوت کشید. خیلی پایین‌تر از مبلغی که مهرام قرار بود به من بدهند پیشنهاد دادند. خلاصه بعد از این اتفاقات و بعد از سفری که به چین داشتم و برگشتم در عرض یک ساعت با مهرام به توافق رسیدم. امسال واقعا پول برای من مهم نبود اما دوست نداشتم آن رفتار را با من بکنند. از مهرامی‌ها هم اگر بپرسید قرارداد من بعد از ۶ بازی امضا شد. من به مدیران پتروشیمی گفتم خوزستانی هستم اما دینم را به این استان ادا کردم. اگر در حال حاضر نتوانم درآمد کسب کنم چند سال دیگر که نتوانم بازی کنم چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر مصدوم شوم مطمئنا هیچ کس سراغی از من نخواهد گرفت چون تجربه آن را دارم که زمانی که دستم را عمل کردم یک نفر هم حالم را نپرسید و تنها سعید فتحی بود که دنبالم آمد و گفت تو را دوباره به بسکتبال بازمی‌گردانم.

پس بازگشت دوباره‌ات به بسکتبال را مدیون سعید فتحی هستی.

بله. کدام مربی به یک بازیکن با یک دست بازی می‌دهد. او به من زمان و فرصت داد. دست راستم از کار افتاده بود و ۱۰ درصد کارایی داشت. درست است تیم او به نیمه نهایی نرسید اما به من اعتماد کرد. در آن زمان هیچ کس هوای مرا نداشت به غیر از سعید فتحی. به من گفته بودند بسکتبالت تمام شده است. حالا با این شرایط انتظار دارند من به خاطر یکسری مسائل پول کمتری بگیرم. چطور می‌توانند به فلان بازیکن و فلان بازیکن بدهند. به بازیکنان خارجی پول می‌دهید اما به من که می‌رسد پول ندارند. خبرها به گوشمان می‌رسد. من هم زندگی دارم. دکتر نیستم که تا آخر عمر جراحی کنم. تا یک زمان خاصی می‌توانم بازی کنم.



ضعف‌های لیگ امسال را چه بود؟

فکر می‌کنم مهم‌ترین ضعف، نبود اسپانسر باشد و تیم‌ها کم بودند. امسال به زور به ۹ تیم رسید.

چرا واقعا اسپانسر نمی‌آید؟

اسپانسرها آمدند اما رفتند. نمی‌دانم فراری دادیم یا فرار کردند. بانک سامان زمانی در بسکتبال بود اما حالا به والیبال رفته است یا به طور مثال نایب‌رئیس فدراسیون بسکتبال باشگاه کاله را دارد اما در لیگ برتر تیم‌داری نمی‌کند. برای والیبال در لیگ برتر میلیاردی هزینه می‌کنند. چرا واقعا اینطور است. این یک سوال اساسی است. خیلی تیم‌ها آمدند و رفتند. توزین الکتریک شرایط خوبی داشت و من تعریف زیادی از آنها شنیده بودم. صنام، پیکان، صباباتری کجا رفتند. آن زمان لیگ جذابیت بیشتری داشت.

فینال مسابقات کل مسابقات را جبران کرد لیگ خوبی را نداشتیم. اگر اسپانسر بیاید و سهمیه تیم ملی را بردارند بازی‌ها جذاب‌تر خواهند بود.

محمود مشحون برای ۴ سال دیگر رئیس فدراسیون شد تغییر و تحولاتی صورت گرفته چقدر خوشبین هستید بسکتبال از این روند خارج شود؟

مشحون مدیریت خیلی خوبی دارد و کارش را بلد است اینکه بگویم کارش را بلد نیست اشتباه است کار را بهتر از سایرین انجام می‌دهد افراد جوان تری وارد عرصه بسکتبال می شوند.

اگر چند سال پیش این اتفاق می‌افتاد بهتر نبود؟

نمی‌توان این طور بگوییم که مشحون حرف هیچ کس را قبول ندارد و برخی می‌گویند که تصمیم‌ها را فردی می‌گیرد. من به رضا مشحون برادر او گفتم که تنها مربی که در حال حاضر می‌تواند برای تیم ملی انتخاب شود حضور مجدد بچیروویچ است چون شناخت کافی از بسکتبال ما و بازیکنان دارد حالا مربی دیگر اگر بخواهد بیاید و جا بیفتد یک سال طول می‌کشد درست است که او سال گذشته نتوانست درست نتیجه بگیرد اما سال قبل ما در تمام مسابقات قهرمان شدیم.

به بچیروویچ اشاره کردی، مهدی کامرانی گفته بود او برای حدادی دلالی می‌کرد.

این حرفها واقعا درست نیست و من از مهدی کامرانی انتظار ندارم چنین صحبت‌هایی را انجام دهد. اگر با یک شخص ناراحت است و دعوا دارد نباید همه چیز را زیر سوال ببرد. من نمی‌گویم دلال سر تمرین آمد یا خیر شاید خودم از مربی کمک خواستم. پسر بچیروویچ یعنی سانی به من گفت مدیر برنامه‌های من پیشنهادهایی برای تو دارد. اصلا در این موضوع پای سرمربی تیم ملی در میان نبود. این مدیر برنامه تنها دوست او بود. کارهای اصلی را سانی انجام داد و تمام پیامهای او نیز موجود است. او به من گفت قراری بگذار تا وقتی به اسلوونی آمدی با هم صحبت کنیم. آن زمانی که تیم ملی به اسلوونی رفت سانی در کشورش نبود و من با پدرش یعنی سرمربی تیم ملی صحبت کردم. اینکه می‌گویند دلالی کرده و گفته است همه توپ‌ها را به حدادی بدهید اصلا درست نیست ما برای بازی سیستم و تاکتیک داشتیم. برای من فرقی نمی‌کند چه بازیکنی گل بزند. مهم برد تیم است. وقتی کامرانی یا صمد بیشتر از من امتیاز می‌آورند باید ناراحت شوم؟

پس صحبت‌های مهدی کامرانی حسابی شما را ناراحت کرده است؟

من مهدی کامرانی را واقعا دوست دارم در سال ۲۰۱۳ در مسابقات آسیایی به او گفتم که بهترین بازیکن شدن حق او بود و به خودش هم گفتم چون فداکاری کرد. حقش را خوردند. ما هم تیمی هستیم و مانند برادر برای یکدیگر می‌مانیم. ما مانند یک خانواده هستیم اما وقتی این طور صحبت می‌کند خوب نیست و باعثناراحتی می‌شود. یک باشگاه خصوصی به نام مهرام در بسکتبال هزینه می‌کند. من در سال‌های گذشته که مهرام قهرمان شده بود در این تیم حضور نداشتم. آیا قهرمانی در آسیا هم با عوامل خارجی بوده است. باشگاه سرمایه‌گذاری کرده است و حدود ۲۰۰-۳۰۰ بازیکن در آن بازی کردند. کامرانی با این صحبت‌ها نه فقط تلاش بازیکنان بلکه فدراسیون بسکتبال، تمام باشگاه‌ها و خودش را زیر سوال رفته است. من خودم به یاد دارم مهدی کامرانی وقتی بازی می‌کرد آنقدر می‌دوید که نفسش بالا نمی‌آمد. من در این دو سالی که در مهرام بودم چیزی جز احترام ندیدم. این چیزها خوب نیست که در بسکتبال بیاید.

ظاهرا برخی بازیکنان هم به گفته کامرانی از این کار ناراحت شده بودند.

چرا باید ناراحت باشند. من هم خیلی دوست دارم به جای اینکه بازیکنان عرب در چین بازی کنند ایرانی‌ها بیایند و حتی به مدیر برنامه‌هایم هم گفته‌ام که اگر شرایط فراهم است از ایرانی‌ها استفاده کنند.

بگذریم؛ به داوری‌ها زیاد اعتراض داری. در چین و آمریکا هم چنین رفتارهایی وجود دارد؟

حس می‌کنم داوران یک مقدار سخت‌گیر شده‌اند؛ البته این خوب است اما نباید مغرورانه قضاوت کنند. وقتی از آنها علت سوت زدنشان را می‌پرسیم با دست شما را به عقب می‌زنند و پاسخی نمی‌دهند. آنقدر خشن برخورد می‌کنند که بازیکن هم واکنش نشان می‌دهد. من داوران زیادی دیده ام که بعد از اعتراض به شما توضیح می‌دهند. این موضوع خیلی به آرام شدن بازی کمک می‌کند و یک کار روانشناسی است. داور باید روانشناس باشد. فشار روی داوران زیاد است اما این هم یکی از اشکالات آنها است. من هم کلا زیاد به داوری اعتراض می‌کنم و حتی یکی از داوران به من گفته بود وقتی دستهایت را باز می‌کنی خشن می‌شوی.

دو سال در لیگ چین حضور داشتید، شرایط آنها چقدر با ما متفاوت است؟

از لحاظ امکاناتی و برنامه‌ریزی آنها ۱۰۰ هستند و ما یک. NBA هزار است و آنها ۱۰۰ و ما یک. حالا با این اعداد تفاوت‌ها را باید احساس کنید. آنها هم از لیگ آمریکا الگوبرداری کردند. اسپانسر دارند و سرمایه‌گذاری می‌کنند ما چه کار می‌کنیم. ما برای رسیدن به آن‌ها کار زیادی داریم و اجازه نمی‌دهند. آنها به جای سهمیه‌بندی قانون‌هایی می‌گذارند که به لیگشان کمک می‌کنند.

دعوای عجیبی هم در لیگ چین رخ داد و تیم شما یک طرف آن بود. چه اتفاقی افتاد؟

در آن بازی بازیکن حریف زیاد مرا می‌زد. من هم مجبور بودم در یکی دو صحنه تمارض کنم و او با این اتفاق عصبانی شد. یک ضربه آنچنان به شکم من زد که نفسم بالا نمی‌آمد اما داور ندید. آخر بازی که می‌خواستم به او خسته نباشید بگویم دست مرا زد و ظاهرا می‌خواست بیرون زمین هم دعوا کنم من خودم را کنار کشیدم چون اهل دعوا نیستم.

از حضور در لیگ چین راضی بودی؟

بله راضی بودم و به احتمال زیاد فصل آینده هم هستم.

پس با این شرایط دیگر نباید حدادی را در لیگ NBA ببینیم؟

من این فصل هم از NBA پیشنهاد داشتم. اما مهرام پتروشیمی که با من مذاکره کردند گفتم به ایران بروم و بتوانم برای اولین بار قهرمان شوم و پس از آن به تیم‌های دیگر فکر کنم. از بوستون و کلیولند و یکی دو تیم دیگر پیشنهاد داشتم که به من گفتند که دو دوره ده روزه باید به آنجا بیایید و با تیم تمرین کنید و من این را قبول نکردم. صد در صد امسال بعد از لیگ چین حتما به NBA خواهم رفت. البته وقتی از این لیگ بیرون می‌آییم بازگشت به آن خیلی سخت است.

می‌گفتند حامد حدادی در NBA در تمرینات تنبل بود. درست است؟

آنها که این طور می‌گویند تمرینات را ندیدند. من در سال اول زیاد بازی نکردم. در سال دوم و سوم بد نبود و خوب بازی کردم. سال پنجم اصلا بازی نکردم. در این ۵ سال بیش از اندازه تمرین کردم و وقت گذاشتم. به من می‌گفتند اولین نفر بیا و آخرین نفر برو. در این ۵ سال با یک مربی کار کردم که به من اعتقاد نداشت.

نمی‌توانستی در همان یکی دو سال اول تیمت را عوض کنی؟

می‌خواستم این کار را انجام دهم اما با مدیربرنامه‌هایم صحبت کرده بودم و گفته بود بیشتر بازی خواهد رسید. با وجود اینکه سنتر دوم تیم بودم اما باز هم بازی به من نمی‌رسید من واقعا تمریناتم را انجام دادم. من از ۸ صبح بلند می‌شدم و تمرین می‌کردم. روزی دو جلسه که یک جلسه آن با مربی خصوصی بود. در یک ماه حدود ۲۰ کیلو وزن کم کردم.

ندانستن زبان در آنجا اذیتت نکرد؟

مربی خصوصی گرفته بودم نه برای مدت زیاد چون رابطه خوبی با درس خواندن ندارم. به قول خودمان پررو بودم و با همه بازیکنان صحبت می‌کردم و اشکالاتم را برطرف می‌کردم. خوشبختانه هم‌تیمی‌هایم دوستم داشتند و کمکم می‌کردند اما بازی نکردن واقعا سخت بود. در آخر تصمیم گرفتم به تیم دیگری بروم و مدت کمی آنجا بازی کردم البته شانس آوردم بازیکن هم پستی من مصدوم شد

بعد از شما دیگر کسی نتوانسته بهNBA برسد.

رفتن به این لیگ سخت است و ماندن سخت‌تر. اگر بروید و بیرون بیایید و دوباره بخواهید دوباره در آنجا بازی کنید بسیار سخت است باید مدیر برنامه خوبی داشته باشید.

پیشنهادی که از NBA آمد آن زمان چه حس و حالی داشتید؟

المپیک ۲۰۰۸ پکن بود در هتل خوابیده بودم. ترومن سرمربی تیم اعلام کرد که از NBA پیشنهاد داری. نمی‌دانستم خواب هستم یا بیدار و شوکه شده بودم. خیلی خوشحال بودم. آرزویم بود و می‌خواستم به آنجا برسم. باز هم می‌گویم این موفقیت را مدیون سعید فتحی هستم چون به من شانس داد.

از اروپا هم پیشنهاد داشتی و پاسخ منفی دادی. علتش چه بود؟

چون در NBA کم بازی کرده بودم به همین دلیل اگر اروپا می‌رفتم و هر چقدر تمرین می‌کردم به من آنچنان که باید بازی نمی‌رسید. به همین خاطر انتخاب نکردم و از نظر مالی هم برایم خوب نبود.


سال گذشته در لیگ چین آمار بسیار خوبی را از خود به جای گذاشتید؟

شرایط بسیار خوبی داشتم و آماده بودم. آن باخت مقابل کره جنوبی انگیزه‌ام را زیاد کرده بود و می‌خواستم دوباره خودم را جمع و جور کنم.

از کره جنوبی گفتید؛ امسال سعی می‌کنید از آن‌ها انتقام بگیرید؟

بحثانتقام نیست ما در حال حاضر شرایط خوبی نداریم و هنوز سرمربی تیم ملی انتخاب نشده است چینی‌ها ۵ ماه است به اردو رفته اند و سه تورنمنت برگزار کرده‌اند. به غیر از چین لبنان، تایوان، کره جنوبی خیلی خوب هستند. لبنانی‌ها پس از تعلیقی که داشتند انگیزه زیادی داشته و تیم خوبی را جمع کرده‌اند.

والیبال مسابقات مهمی را در تهران برگزار کرد اما بسکتبال ایران چرا نمی‌تواند در چنین سطحی باشد؟

مهمترین موضوع نداشتن سالن است. ما حتی یک سالن خوب در تهران نداریم.

سالن آزادی که وجود دارد، چرا فدراسیون اقدام نمی کند؟

پارکت آنرا باید عوض کند و این هزینه می‌برد. اما پول ندارند. باید به فدراسیون بودجه بدهند که این کار را انجام دهد مطمئن باشید اگر میزبانی بگیریم و اسپانسر بیاید، هزینه کامل مسابقات جبران می‌شود و حتی چیزی هم برای فدراسیون می‌ماند.



سال گذشته گفتی می‌خواهی خداحافظی کنی، این حرف چقدر جدی است؟

هر بازیکنی باید یک روزی خداحافظی کند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم.

دلیل اصلی‌ات برای این کار چیست؟

من اگر تا ۳۶ سالگی هم بازی کنم بعدش چه اتفاقی می‌افتد بازیکنی وجود دارد که جایگزینم شود. تیم ملی حداقل یک یا دو سال بدون سنتر بازی کند تا جوانها رشد کنند. یکی دو سال ضربه می‌خوریم اما بعد از آن بازیکنانی جایگزین می‌شوند. مانند چین که دو سه سال تیم ملی اش را جوان کرد و حالا می‌خواهد نتیجه آن را ببیند. من سه چهار سال پیش بازیکنی را دیدم که دو متر و بیست سانتیمتر قد داشت اما چون لاغر بود به او بها ندادند و کنار رفت. من هم در ابتدای کارم به همین شکل بودم اما با من کار کردند. سعید فتحی شش ماه روی سرم کتاب می‌گذاشت و می‌گفت با همان روی خط باید راه بروم. به دلیل قد بلندم حرکات دست و پایم هماهنگ نبود اما او با کارهایی که کرد درست شدم.

خیلی‌ها از نداشتن پشتوانه برای بسکتبال نگران هستند؟

من در آکادمی ملی المپیک تمرین می‌کردم که دیدم چند جوان قدبلند آنجا حضور دارند. اینها را باید چطور جذب کنیم. باید سرمایه‌گذاری صورت بگیرد. از مشحون رئیس فدراسیون می‌خواهم حتما این کار را در برنامه‌های خود قرار دهد. ۲-۳ سالی فراخوان برای جذب بازیکن زدم اما به یک باره متوقف شد. باید مربی کاربلد در رده‌های پایه استفاده کنیم. من حاضرم این کار را انجام دهم.

آیا حاضر هستی بعد از بازیگری همانند مهدوی‌کیا در فوتبال به شهرستان‌ها بروی و دنبال استعداد باشی؟

نمی‌دانم شاید. خیلی دوست دارم این کار را انجام دهم. حتی یک نکته جالب بگویم که چینی‌ها از حالا به من گفتند بعد از اتمام دوره بازی به آنجا بروم و به بازیکنان بلندقد آموزش دهم. ما در ایران جابر روزبهانی را داشتیم که متاسفانه برایش مشکلاتی پیش آمد و نتوانست آنطور که باید ادامه دهد. خیلی‌ها هم رهایش کردند اما چینی‌ها از بچگی روی یائومینگ سرمایه‌گذاری کردند.

چند سال پیش یک عدد کتانی به بازیکن هم‌قد خودت دادی، الان از او خبر داری؟

همان بازیکن لاغری بود که گفتم. متاسفانه رهایش کردند و الان نمی‌دام کجاست. نه تنها او بلکه بازیکنان زیادی وجود دارد. خیلی از روزهای سال را باید برای آنها اردو بگذارند. سعید فتحی همین کار را با من انجام داد. با ۳ رده نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هر روز تمرین می‌کردم. من یک مقدار روی دویدن تنبلی می‌کردم و سعید فتحی برای برطرف کردن این مشکل خودش با من می‌دوید.

بزرگ‌ترین آرزویت چیست؟

اینکه بتوانم به ۱۸ سالگی‌ام بازگردم. دستم آسیب نمی‌دید. الان هم از شرایطم راضی هستم و خدا را شکر می‌کنم. شاید اگر آن اتفاق نمی‌افتاد خیلی‌ها را نمی‌شناختم. خیلی‌ها بعد از آن اتفاق می‌گفتند حامد دیگر نمی‌تواند به بسکتبال ادامه دهد.

بهترین حرکتی که در بسکتبال دوست داری کدام است؟

پرتاب ۳ امتیازی

چند کلمه را می‌پرسیم. دوست داریم نظرتان را بدانیم.

حتما.

قدبلند: خیلی باحال است

شماره ۵۳: سایز پایم

صمد نیکخواه بهرامی: رفیق خوب و دوست‌داشتنی. مثل برادرم است

مشحون: مخالف زیاد دارد اما مدیر خوبی است و کارش را درست انجام می‌دهد

بسکتبال: نمی‌توانم جمله‌ای درباره آن بگویم. همه چیزم است

فارس: چند تصویر در زیر داریم. دوست داریم در مورد آنها توضیح بدهی.

حتما.



المپیک ۲۰۰۸ بود و عقب بودیم و به دلیل سردی سالن حوله روی دوشم و سرم انداخته بودم.



این عکس مربوط به فیلم مختارنامه است. وسط تابستان داغ آن لباس‌های گرم را پوشیده بودم. ریش و کلاه‌خود هم گذاشته بودم. ۱۷-۱۸ سالم بود که این فیلم را بازی کردم و اگر الان چنین پیشنهادی بدهند قبول نمی‌کنم چون واقعا شرایط سختی بود. البته مرا گول زدند گفتند بیا بازی کن مختار را می‌کشی اما یک تبر به سرم خورد و کشته شدم.



خوشحالی‌های بعد از گلم اینجوری است که همیشه آن را انجام می‌دهم.



این عکس مربوط به تمرین قبل از مسابقه در تیم ممفیس است که با کش گرم می‌کردیم.



این عکس مربوط به سالی است که در تیم پیکان بودم. حدودا سال ۸۱ یا ۸۲. همان سالی است که سعید فتحی به من اعتماد کرده و به من بازی داد.


این عکس مربوط به خیریه خانم بلوکات است که پارسال رفتم. بچه‌ها آدم قدبلند و دست بزرگ ندیده بودند و خوشحال شده بودند.

فارس: و صحبت پایانی؟

از همه کسانی که برایم زحمت کشیدند، تشکر میکنم.