به اذعان بسیاری از کارشناسان و حتی بنا بر اعلام محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان، کاروان ایران تنها شانس 6 مدال در المپیک 2016 برزیل را دارد که حاکی از رویکرد نا امیدانه و شاید واقع بینانه در این زمینه است و در میان رشته‌های پر امید، کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو شرایط مناسبی ندارند.

مشکل اصلی این رشته در این میان بی پولی است، مسئله حادی که صدای رشته‌های المپیکی را درآورده است و عده‌ای مانند افراد حاضر در فدراسیون کشتی صدای اعتراضشان بلند می‌شود و برخی مانند تکواندو و وزنه‌برداری که اخیرا با حواشی روبه‌رو بوده‌اند، ترجیح می‌دهند با بیان نکردن بی پولی، مشکلی به مشکلات خود نیفزایند.

اما در این میان سیاست وزارت ورزشی‌ها بسیار جالب است؛ از اعلام حضور در اردوها گرفته تا برگزاری نشست جهت اعلام پرداخت بودجه در سال المپیک و البته در نهایت وعده پرداخت 300 سکه به مدال آوران طلایی برزیل.

المپیک یک رویداد ورزشی صرف نیست بلکه جنبه سیاسی بسیار بالایی نیز دارد و کسب مقام و جایگاه در این رقابت‌ها حاکی از جایگاه یک کشور در بین دیگر کشورهای دنیاست و خودش به تنهایی می‌تواند یک دیپلماسی مستقل داشته باشد، اما در این میان انگار این موضوع از سوی دولتمردان جدی گرفته نمی‌شود و وزارت ورزشی‌ها نیز با بیان اینکه امیدواریم با حل مشکلات اقتصادی کمک بیشتری جذب نماییم تمام پاسخ‌ها را به این موضوع منتهی کرده‌اند.

 

ورزش ایران قطعا با این دیدگاه در المپیک کار سختی پیش رو دارد. در تمام دنیا برای کسب مدال در المپیک سرمایه‌گذاری کلانی می‌شود به طوری‌که پوتین، رئیس جمهور روسیه به دیدار روسای فدراسیون‌های المپیکی این کشور می‌رود و به اردوی تیم‌های پر امید خود سرکشی می‌کند. نخست وزیر ایتالیا نشان ویژه به کشتی‌گیر کوبایی‌الاصل خود اهداء می‌کند یا رئیس جمهور آذربایجان با حساسیت امور رشته‌های پر امید خود را دنبال می‌کند و بسیاری از سران کشورهای دنیا کسب مدال در المپیک را به خوبی درک کرده‌اند، اما در این میان سه رشته پرامید ایران در کسب مدال درد بی پولی دارند.

نکته جالب اینجاست که بر اساس مستندات موجود، فوتبال، رشته‌ای که خود چندین میلیارد درآمدزایی دارد از کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو آن هم در سال المپیک بیشتر بودجه دریافت کرده است و از سوی دیگر پرداخت مبلغ 80 درصد بودجه به یک فدراسیون المپیکی آن هم با گذشت 9 ماه از سال یک اتفاق مهم تلقی شده و این موضوع فراموش شده که کمتر از 8 ماه به المپیک باقی مانده و پول و فضای المپیکی شاید در سال 95 چاره ساز کار نباشد.

آیا براستی پرداخت مبلغی در حدود 10 درصد بودجه سالیانه فدراسیونی مانند کشتی که به گفته متولیانش تاکنون 70 میلیارد تومان هزینه کرد مالی داشته است مسئله‌ای است که نیاز به بیان کردن دارد؟! آیا واقعا مسئولان ما به دنبال خواست و مطالبات مردم هستند؟ آیا شادی دل 70 میلیون ایرانی با کسب مدال‌های رنگارنگ در المپیک اهمیتی ندارد؟ آیا ایجاد شور و انگیزه در میان نوجوانان و جوانان کشور کار نادرستی است و ده‌ها سوال دیگر که در این مقال نمی‌گنجد دلیل منطقی بر حمایت مالی از نمایندگان ایران در المپیک نیست.

 

به راستی درخشش جوانان ایرانی از چندین رشته ورزشی در المپیک مهم‌تر است یا قرارداد میلیاردی با سرمربی یک تیم فوتبال؟ المپیک نزدیک است و قطعا پس از این رویداد تشکیل کمیته بررسی شکست‌ها یا متهم کردن ورزشکار، سرمربی یا رئیس فدراسیون به کم کاری، چاره کار نیست!

چاره کار این است که شخص رئیس جمهور و معاونان وی به ویژه مسئولان در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برای اعتلای نام کشورمان و ترنم سرود جمهوری اسلامی ایران دست به کار شده و حداقل به فکر حل بخشی از مشکلات رشته‌های المپیکی باشند و گمان نمی‌رود به عنوان مثال پرداخت مبلغی در حدود 30 میلیارد تومان به چند رشته المپیکی کار دشواری باشد و وزارت ورزشی‌ها هم فراموش نکنند ناکامی در المپیک در کنار ناکامان همیشگی و کمیته ملی المپیک، به پای آنها نیز نوشته می‌شود.