به نقل از ماهنامه «آلبوم ورزش»، صبح پنجشنبه، خود را آماده یک روز کمخبر دیگر میکردیم. نهم مهر ماه؛ تازه 7 هفته از لیگ برتر گذشته بود و بازیها کم کم داغ میشد که دو دیدار تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی، مسابقات را تعطیل کرد.
پرسپولیس پس از شروع کابوسوارش در لیگ برتر پانزدهم و تجربه قعرنشینی، تراکتورسازی را در تبریز شکست داده بود و کمی خود را در جدول بالا کشیده بود اما نه برانکو، نه بازیکنان پرسپولیس و نه هواداران تیفوسی سکوهای قرمز فکرش را هم نمیکردند سرخپوشان در دیدار بعدی تیمشان سیاهپوش شوند.
صبح پنجشنبه نهم مهرماه خبری دهان به دهان چرخید... "شنیدین؟ هادی نوروزی... شوخی میکنی، نه؟ بیخیال..." خبرگزاریها و سایتهای خبری را به این امید ورق میزدیم تا بلکه این بار خبرنگاری اشتباه کرده باشد... آرزو میکردیم این بار خبری دروغ باشد اما...
قلب کاپیتان محجوب پرسپولیس در نیمههای شب برای همیشه ایستاده بود... هادی نوروزی، فوتبال ایران را در شوک فرو برد و ستارهها و پیشکسوتها را بهتزده کرد... پنجشنبه نهم مهرماه به یکی ار پرخبرترین و البته سیاهترین روزهای ورزش کشورمان تبدیل شد... «خستهام مثل صبح پنجشنبه/ تیترهایی که غم خبر دارد/ کاپیتانی که مرگ را بوسید/ پرسپولیسی که ده نفر دارد» پرسپولیس 10 نفره شده بود و کاپیتان شماره 24 ابدی.
پرسپولیسیها مقابل بیمارستان آتیه جمع شده بودند... محسن بنگر و کمال کامیابینیا روی زمین نشسته بودند... نگرانی در چهره برانکو، مرد آرام و خونسرد کروات موج میزد... تیمش تازه جان گرفته بود که کاپیتانش در حال رفتن بود... جواد کاظمیان، علی انصاریان و بسیاری دیگر از قدیمیهای پرسپولیس هم آمده بودند اما... «پرسپولیس برای همیشه 10 نفره شد»، «24 ابدی» تیتر مشترک تمام روزنامههای ورزشی شنبه یازدهم مهر بود تا به همه ثابت شود غم کاپیتان حقیقی است...
پرسپولیسی و استقلالی فرقی نداشت... از پرسپولیسیها علی پروینی تا سرخهای عشق جادوگر و قرمزهای طرفدار علی دایی تا آبیترین استقلالیها زیر تابوت هادی را گرفتند. از علی کریمی و احمدرضا عابدزاده تا مهدی رحمتی و فرهاد مجیدی برای هادی نوشتند و در مراسم تشییع باشکوهش شرکت کردند.... هنوز 5 ماه هم از تولد 30 سالگی کاپیتان نگذشته بود... کاپیتانی که نه در روزهای نیمکتنشینی طغیان کرد و نه به عدم دریافت مطالباتش اعتراض. هادی محبوب بود... تا جایی که مهدی رحمتی، کاپیتان استقلال عکس او را روی بازوبندش چاپ کرد و هر بازی با تصویر کاپیتان تیم رقیب وارد زمین شد. در میان همتیمیهایش هم محسن بنگر، دوست و هماتاقیاش حال و هوای دیگری داشت. تصور اشک ریختن مدافع باتجربه پرسپولیسیها با آن چهره جدی کار آسانی نبود اما بنگر هنوز هم عکس هادی را با خود به همراه دارد...
معصومه ابراهیمپور حالا دیگر نامی آشنا حداقل برای پرسپولیسیها است... تصاویر تأثربرانگیز او در ورزشگاه آزادی... اشکهایی که میریخت و نالههای دلخراشش در ذهن فوتبالدوستان نقش بسته است... همسر هادی نوروزی روزهای سختی را سپری کرد... هر چند در آن روزها بسیاری به فکر هادی افتاده بودند، بازیهای یادبود برایش برگزار میکردند و خانوادهاش را به مراسم مختلف میبردند... هانی (یادگار هادی نوروزی) پای ثابت بازیهای پرسپولیس شده بود... هانی میدانست چه اتفاقی افتاده اما از حضور در کنار همبازیهای پدرش خوشحال بود تا اینکه علی پروین توصیه کرد دیگر او راه به آزادی نبرند... چون سلطان معتقد بود مدتی بعد که یاد هادی فراموش شود، هانی ناگهان تنها خواهد شد.. هانی میدانست چه اتفاقی افتاده اما هانا نه، دختر خردسال هادی روی تابوت پدر قدم میزد و با روبان عکس کاپیتان بازی میکرد.
همسرش این روزها تمایلی به صحبت ندارد. دیگر نمیخواهد روزهای تلخ رفتن هادی را به خاطر بیاورد... از روز پرواز هادی، ایست قلبی، بازی هانا روی سینه پدر، اصرار هادی برای حضور در تمرین با وجود مصدومیت، آسانسور خراب و... زیاد گفته و تکرارش را آزار دهنده میداند.
هادی نوروزی را میتوان یکی از آرامترین و محجوبترین کاپیتانهای تاریخ پرسپولیس دانست. همسرش درباره بر بازو بستن بازوبند کاپیتان سرخپوشان پایتخت توسط هادی نوروزی توصیف جالبی داشت: «هادی هیچ وقت مغرور نشده بود. اتفاقا سعی میکرد بیشتر از قبل حواسش را جمع کند. هیچ وقت به روی ما یا دیگران نمیآورد که کاپیتان پرسپولیس شده. هادی خیلی صبور بود. این خصلتش به من هم سرایت کرده بود. حالا بیشتر از قبل سعی میکنم صبور باشم و بچههایمان، یادگارهای هادی را طوری تربیت کنم که بتوانند اسم پدرشان را زنده نگه دارند. هادی از نظر اخلاقی نمونه بود تا جایی که استقلالیها هم برایش سنگ تمام گذاشتند چون او به همه احترام میگذاشت.»
هانی... پرسپولیسیها همقسم شدهاند در پایان این فصل، طلسم 8 ساله قهرمانی لیگ برتر را بشکنند و پسر کاپیتان فقید تیمشان، جام را بالای سر ببرد. مادرش معتقد بود هانی هم مثل پدرش فوتبالیست بزرگی میشود: «هانی زیاد به همراه پدرش به تمرین پرسپولیس میرفت. هادی میگفت: "هانی از من هم بهتر میشود." میدانم که او جا پای پدرش خواهد گذاشت. مسئولان باشگاه پرسپولیس لطف داشتند و شماره 24 این باشگاه را به احترام هادی بایگانی کردند. امیدوارم هانی روزی پیراهن پدرش را بر تن کند و با تیم محبوب پدرش قهرمان شود. بازیکنان پرسپولیس هم که در حقم برادری کردند. امیدوارم در پایان فصل هانی جام قهرمانی پرسپولیس را بالای سر ببرد.»
شاید تا قبل از نهم مهرماه امسال، خیلی از ما نمیدانستیم کپورچال کجای نقشه ایران قرار دارد اما حالا همه میدانند این منطقه، زادگاه و البته آرامگاه کاپیتان ابدی پرسپولیس است: «مردم کپورچال و بابل همیشه ما را حمایت کردند بدون آنکه چشمداشت مالی داشته باشند. حتی طراح و نقاش آرامگاه هادی بدون اینکه توقعی داشته باشند تا اتمام ساخت مقبره او کنارمان بودند.»
ناصر حجازی، غلامحسین مظلومی، رضا احدی، همایون بهزادی و ... تیمی رویایی را در بهشت تشکیل دادهاند که حالا شماره 24 این تیم را هادی نوروزی بر تن میکند: «اطمینان دارم هادی جایش در بهشت است. بزرگان فقید فوتبال ما حواسشان به هادی است.»
معصومه ابراهیمپور از شایعات و اتفاقات پس از درگذشت همسرش هم گلایه داشت: «در آن روزها ما اصلا حال خوبی نداشتیم اما نقلقولهایی از من در خصوص علت مرگ منتشر میشد که واقعیت نداشت. اتفاقات تلخ دیگری هم رخ داد که دیگر نمیخواهم به آنها بپردازم.»
هواداران پرسپولیس هنوز هم کاپیتان را از یاد نبردهاند. بعد از گذشت 16 هفته از لیگ برتر بدون کاپیتان پرسپولیس، هنوز دقیقه 24 هر بازی به نام هادی نوروزی سند خورده و فارغ از نتیجه، «خداحافظ... هادی باتعصب» از سکوهای ورزشگاه آزادی شنیده میشود. هنوز هم جای او در فهرست پرسپولیس خالی است و کسی جایش را پر نکرده تا شاید روزی هانی بتواند جا پای پدرش بگذارد، پیراهن شماره 24 را بر تن کند و بازوبند کاپیتان پرسپولیس را بر بازو ببندد.