مدیران هزینه، بلای ۲ دهه اخیر باشگاه‌های دولتی

 هنوز مدت زیادی از رفع بلای "پرو پئیچ" از سر استقلالی‌ها نگذشته است؛ بلایی که استقلال را تا پای چوبه دار برد اما تبرئه لحظه آخری، باعث نجات آبی‌های پایتخت شد. بلایی که ریشه‌اش به دلیل حضور "مدیران هزینه" در استقلال بود که می‌توانست دست این تیم را دوباره در پوست گردو بگذارد.

اخبار ورزشی- در یکی دو دهه اخیر، از این مدیران هزینه در راس باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس کم نداشته‌ایم. مدیرانی که تنها با جذب بازیکن‌ها و مربیان مختلف به فکر خودنمایی خود به هوادار بوده‌اند و راهکاری برای درآمدزایی تیمشان نداشته‌اند. مدیرانی که هر وقت چرخ حساب و کتابشان نمی‌چرخید، دست به دامن فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش می‌شدند و انتظار پر شدن جیب‌هایشان را از این دو نهاد داشته‌اند. البته هنوز هم چنین مدیرانی در راس باشگاه‌های دولتی هستند و به نظر می‌رسد با اصول باشگاه‌داری حرفه‌ای غریبه‌اند و فقط برای " اسم در کردن" به فوتبال آمده‌اند.

یک نگاه ساده به باشگاه‌های دولتی نشان می‌دهد که تقریبا هیچ‌کدام از این باشگاه‌ها درآمد معینی به صورت مستقل ندارند و اصلا معاونتی به نام "اقتصادی" در این باشگاه‌ها وجود ندارد. اوج کار اقتصادی آن‌ها، قرارداد بستن با یک شرکت واسطه است تا این شرکت با سوءاستفاده از نام باشگاه، جیب هوادار را با پیامک‌های تبلیغاتی و به درد نخور خالی کند، آن هم بدون ارائه دادن خدمات. باشگاه‌هایی که خود از راه انداختن یک نرم‌افزار ساده عاجزند و علی رغم حضور افراد مختلف در هیات مدیره باشگاه یا در پست مشاور مدیرعامل، هیچ حرکت اقتصادی از آن‌ها دیده نمی‌شود.

کار اقتصادی بر خلاف باشگاه‌های دولتی لیگ برتر، در دو باشگاه تقریبا خصوصی یعنی تراکتور و شهرخودرو دیده می‌شود. باشگاه تراکتور قرار است به زودی نرم‌افزاری را برای هوادارانش راه‌اندازی کند که ضمن ارائه خدمات مختلف مثل خرید اینترنتی بلیت بازی‌های این تیم، خرید اینترنتی بلیت حمل و نقل عمومی یا رزرو هتل، به‌گونه‌ای از هوادارانش درآمدزایی کند که پول به صورت مستقیم به جیب باشگاه برود. باشگاه شهرخودرو نیز در حال آماده کردن مجموعه‌ای مستقل از نهادهای دولتی برای این باشگاه است و به زودی باشگاهی متفاوت در مشهد را خواهیم دید.

این دو باشگاه در حال حرفه‌ای شدن هستند و بالاترین سطح فوتبال ایران یعنی لیگ برتر روزهاست که به دلیل "غیرحرفه‌ای" بودن آغاز نمی‌شود. مهم نیست دلیل این تاخیر، چالش حضور زنان در ورزشگاه‌ها است یا کلا ناآماده بودن ورزشگاه‌ها بلکه کار از پایه ایراد دارد. شاید اگر در همان ابتدا، یکی از شرطهای حضور تیم‌ها در لیگ برتر را داشتن ورزشگاه اختصاصی می‌گذاشتند، حداقل باشگاه‌ها خیالشان از بابت درآمدهایی مانند بلیت فروشی، حق پخش و تبلیغات محیطی راحت بود. البته این اختصاصی نبودن این ورزشگاه‌ها، بهانه خوبی برای سازمان لیگ و فدراسیون شده تا دلیل تاخیر انداختن لیگ برتر را چیز دیگری جلوه دهند.

در سال‌های اخیر، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس که هواداران زیادی هم دارند مدیران عامل زیادی را به خود دیده‌اند اما کدام از این مدیران پر ادعا برای ساختن ورزشگاهی اختصاصی دست به کار شده است؟ چند سال پیش هم دو زمین تمرین به این دو باشگاه داده شد که آن هم هدیه شهرداری به استقلال و پرسپولیس بود. البته این موضوع را ‌می‌توان از زاویه دیگری هم نگاه کرد. اگر این مدیران هزینه می‌دانستند که بیش از دو یا سه سال، بر مسند مدیریت هستند شاید چنین ایده‌هایی هم به ذهنشان می‌رسید.

تفاوت باشگاه‌هایی مثل تراکتور و پدیده با تیم‌های دولتی همین است. تراکتور، ورزشگاه یادگار امام و دو زمین تمرین برای بازیکنانش دارد و مجموعه کاملی را در اختیار تیمش قرار داده است. شهرخودرو هم در فکر در اختیار گرفتن یکی از دو ورزشگاه ثامن یا امام رضا (ع) است و در حال ساخت زمین تمرین اختصاصی است.

امروز فوتبال به قدری در زندگی مردم رسوخ کرده که حتی اقتصاد کشورها را تحت تاثیر قرار داده و این در حالی است که هواداران باشگاه‌های دولتی دست به دعا هستند تا با جابجایی یک "مدیر هزینه"، مدیر بعدی کمتر و اصولی‌تر خرج کند تا در آینده تهدیدی این تیم را تمرین نکند. معلوم نیست چه زمانی این روند در باشگاه‌های دولتی ادامه داشته باشد اما به نظر می‌رسد که تنها راه حل آزادی این باشگاه‌ها از دست مدیران دست نشانده دولت، خصوصی‌سازی باشد؛ خصوصی‌سازی که هر سال و به دلایل مختلف، جلوی آن گرفته می‌شود و به نظر می‌رسد بسیاری از افراد پشت پرده فوتبال دلشان نمی‌خواهد این تیم‌ها خصوصی شوند تا مبادا درآمدی که از راه این دو باشگاه در می‌آورند، ناگهان از بین برود.