همین لیگ نصف و نیمهای که به خاطر کمبودهایش نق میزنیم، از ساعت برگزاری بازیهایش گلایه داریم، کیفیت پایین برخی زمینهایش حرصمان را درمیآورد، تعداد بالای صفر- صفرهایش روی مغزمان است و برنامهریزی ضعیف و شلکن سفتکنهای زیاد و هیجان کم آن صدایمان را درآورده، تمام دلخوشی خورههای فوتبال است که از چند هفته پیش دلشان برای آغاز لیگ تنگ شده بود.
اخبار ورزشی- بله، همین لیگ نصف و نیمه، خیلیها را سرگرم میکند، آب و نانشان نمیشود، اما دلشان را که خوش میکند. خورههای فوتبال هرجا که باشند، عاشق لیگ هستند. فرقی هم ندارد در کوچهپسکوچههای قائمشهر بیتاب نساجی و صندلیهای جدید ورزشگاه قدیمی شهید وطنی باشند یا در سمبوسهفروشیهای اهواز و آبادان دلداده فولاد خوزستان یا نفت آبادان (ببخشید جناب برزیل ایران) یا در شهر متمدن تبریز دل و جانفاخته تراکتور محبوب و یا در نصف جهان مفتخر به سپاهان و یا در مشهد عاشق پدیدهای که حالا شهر خودرو است و یا در مسجدسلیمان و بوشهر و سیرجان و... تا همین تهران که فشار زندگی کمر فوتبالدوست و غیرفوتبالدوست را خم کرده، ولی خورههای فوتبال دلشان خوش است به شروع لیگ تا کری بخوانند و از هیجان فوتبال مرهمی بسازند برای التیام زخمهای زندگی!
لیگ امشب شروع میشود، شبِ شب که نه، غروب شروع میشود... آفتاب لیگ نوزدهم به وقت غروب آخرین روز مرداد داغ طلوع میکند و این تازه آغاز حرص خوردنهای ماست، آغاز بدو بدوها برای پوشش نتایج بازیها و به قول شخصیت سید در گوزنهای مسعود کیمیایی؛ «آغاز برنامههای ما هماکنون شروع شد!»
دوباره لیگ، دوباره رقابت... دوباره بهانههای تکراری، دوباره بیانیههای سرکاری و دوباره آدمهایی که دنبال توپ میدوند و ماییم که دنبال آنها خواهیم دوید.
شما باید حتماً یک خوره فوتبال باشید تا لذت بردن از این چرخه معیوب را درک کنید، فقط یک خوره فوتبال میفهمد فرق پنجشنبه و جمعهای که در آن لیگ برقرار است با آخر هفتهای که از لیگ خبری نیست، چیست؟ در واقع امشب سال تحویل خورههای فوتبال است، همانها که هنوز لابهلای گرانی و گرفتاری، غصه فوتبال را میخورند.