بازگشت عادل فردوسی‌پور به شبکه ۳ یا باز هم یک سال سکوت؟!

برنامه‌های عیدانه صدا‌و‌سیما که هایلایت‌های آن در فضای مجازی هم منتشر می‌شود، با یک نیم‌نگاه ساده قابل بررسی است.

اخبار ورزشیهمه سرجای خود هستند، ولو شده با محدودیت و سانسور؛ از پایتختی‌ها بگیرید که مردم بسیار دوست‌شان دارند تا مهران مدیری عزیز در دورهمی. احسان علیخانی با عصر جدید و خیلی‌های دیگر که هر از چندی برنامه‌های خود را اجرا می‌کنند؛ مثل رضا رشیدپور و علی ضیا و ... که مناسبتی و غیرمناسبتی با تلویزیون کار می‌کنند. در واقع همه دور هم هستند، منهای یک نفر!

عادل فردوسی‌پور که تلویزیون هم از میزان محبوبیت و مقبولیت برنامه‌اش بهتر از بقیه باخبر است، میان اعضای باشگاه صدا‌و‌سیما غایب است و هرگز در این باره هیچ توضیحی داده نشده؛ فقط شاهد سکوتی تلخ بودیم از سوی هر کدام از طرفین دعوا! سکوتی که می‌تواند، هم نشانه‌ای برای حل مناقشه در آینده باشد و هم به مثابه گره‌ای باشد که هیچ‌وقت باز نشود.

یک سال از حذف کامل برنامه ۹۰ و عادل فردوسی‌پور گذشته و این سوالی است که لازم بود مدیران عالی رتبه صدا‌و‌سیما، زودتر به آن پاسخ می‌دادند. حذف چهره‌ای محبوب مثل فردوسی‌پور جدا از تبعات ویرانگرش، نشانه کبریت کشیدن بر سرمایه‌ای است که تلویزیون، او را به خانه‌های مردم آورد. یک مجری جوان در ۲۰ سالگی، آنقدر تجربه ندارد که برنامه‌ای فوتبال محور را با موفقیت کامل و جذب مخاطب کافی همراه کند اما نه تنها این اتفاق در ۹۰ رخ داد که همان مجری در اوج پختگی در اجرا کنار گذاشته شد.

این که فردوسی‌پور باید برنامه‌ای در تلویزیون داشته باشد یا نه در حیطه اختیارات سازمان است و بی‌تردید صدا‌و‌سیما در این باره تصمیم می‌گیرد؛ تصمیم هم امروز بر آن است که فردوسی‌پور نباشد. این مسئله در عین حال که اثری از منطق و استدلال در آن به چشم نمی‌خورد اما به صورت جبری پذیرفتنی است؛ فقط می‌ماند بخش مردمی قضیه که عده‌ای سال‌ها با برنامه ۹۰ و مجری‌اش زندگی کرده‌اند، شب‌های فوتبالی خود را ساخته‌اند و خیلی‌ها که حتی علاقه‌ای به فوتبال نداشتند با ۹۰، لحظه‌های فوق‌العاده‌ای را سپری کرده‌اند. اینها آنقدر احترام و عزت دارند به که به خاطرشان بابت این وضعیت، پس از یک سال توضیح داده شود؛ حتی شده توضیح واضحات!