گلایه های «مائده طهماسبی» از وضعیت روز سینما و تلویزیون

 مائده طهماسبی این روزها سریال خاطره‌انگیز «مرگ تدریجی یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی را از شبکه آی‌فیلم روی آنتن دارد و از 10 آبان‌ نیز با فصل سوم « از سرنوشت » در شبکه دو دیده خواهد شد.

سریال «برف آهسته می‌بارد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی نیز از جدیدترین آثاری‌ است که این بازیگر در آن ایفای نقش کرده است. او در این مجموعه پس از سال‌ها بار دیگر در یک سریال تلویزیونی با همسرش فرهاد آئیش همبازی شده است.

 به بهانه بازپخش سریال «مرگ تدریجی یک رویا» و در آستانه پخش «از سرنوشت 3» گفت‌وگویی با این بازیگر داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

با توجه به این که «برف آهسته می‌بارد» حدود 250 قسمت است، به نظرتان می‌تواند مورد استقبال مخاطب قرار بگیرد؟

قبلا سریال 110 قسمتی «کیمیا» را هم داشتیم، تهیه‌کننده‌ای که جرئت می‌کند 110 قسمت سریال بسازد، جرئت می‌کند 110 قسمت را هم به سمت 250 قسمت ببرد. اگر آن سریال موفق بوده است این مجموعه هم قطعا موفق خواهد بود.

تجربه همبازی شدن با همسرتان فرهاد آئیش در این سریال چطور بود؟

فکر می‌کنم 17 یا 18 سال پیش بود که در سریالی نقش یک زوج را ایفا کردیم، در این سریال هم پس از سال‌ها نقش زن و شوهر را بازی کردیم، تجربه بسیار خوبی بود و خیلی بهمان خوش گذشت.

این همکاری باعث نمی‌شود روی کار یکدیگر تمرکز و یکدیگر را نقد کنید؟

نه، توجه ما بیشتر به سمت کارگردان است و منتظر واکنش کارگردان می‌شویم نه یکدیگر.

بعضی از همکاران‌تان معتقدند بازیگر بودن یک زوج باعث می‌شود زندگی شان تحت تاثیر قرار بگیرد، باتوجه به این که شما و آقای آئیش سابقه زیادی در سینما و تلویزیون دارید نظر شما چیست؟

نه ما مشکلی نداریم.

سریال «از سرنوشت 3» را هم در نوبت پخش دارید.

بله، چقدر حیف که این فصل با فاصله زیاد از فصل قبلی حدود یک سال بعد پخش می‌شود، اما خوشحالم چون آن سریال هم تجربه ای بسیار خوب و کار جذابی برای من بود.

از همان ابتدا چه چیزی باعث شد بازی در این سریال را بپذیرید؟

چندین عامل برای قبول یک نقش وجود دارد، اول فیلمنامه بعد کارگردان، تهیه‌کننده و عوامل کار خیلی مهم هستند. آقای تحویلیان تهیه‌کننده خوش نامی هستند، من را دعوت به کار کردند، فیلمنامه این سه فصل را خواندم و برایم جالب بود که دو کارگردان آن را می‌سازند. نقش هم برایم شیرین و جذاب بود، همراه شدن «خاله پوری» با این دو بچه «هاشم» و «سهراب» تا آینده، کار را جذاب می‌کند.

عده‌ای از افراد معتقد بودند بازی دارا حیایی در سریال «از سرنوشت» شباهت زیادی به بازی امین حیایی دارد، نظر شما چیست؟

به هر حال ژن است دیگر، اگر به ژن اعتقاد داشته باشید، ژن پدر حتما در پسر خواهد بود. در بازی نه، ولی اصولا دارا از پدر ژنش را گرفته، اگرچه که تفاوت‎های زیادی با امین حیایی دارد، اما در حرف زدن و رفتارش ژن امین را دارد و پسر بسیار باشعور، بافرهنگ و نازنینی است.

درباره معیارهای انتخاب نقش صحبت کردید، معیار کوتاه یا بلند بودن نقش چقدر برایتان مهم است؟

خودِ نقش موضوع مهم‌تری است. من نقش‌های کوتاه زیادی بازی کردم، یک نقش کوتاه و خاص برای من خیلی بهتر از یک نقش خنثی اما طولانی است.

سریال «مرگ تدریجی یک رویا» در زمان خودش پربیننده بود و امروز که بازپخش آن روی آنتن است، باز هم دیده می‌شود.

بله، آی‌فیلم کلا سریال‌های قدیمی را نشان می‌دهد و «مرگ تدریجی یک رویا» را هم مانند بسیاری از سریال‌ها چندین بار پخش کرده است. طبیعتا وقتی این سریال در زمان خودش همراه مخاطب بود، امروز هم مخاطب پای آن می‌نشیند و تماشا می‌کند. البته که سریال «مرگ تدریجی یک رویا» بسیار خوش‌ساخت، جذاب و پرهیجان بود، اما برای من به عنوان مخاطب خیلی سیاه و سفید بود، یعنی آدم‌های بد و آدم‌های خوب فاصله زیادی از یکدیگر داشتند و این از نظر من مورد انتقاد بود.

تجربه همکاری با آقای فریدون جیرانی در این سریال چطور بود؟

فوق‌العاده بود. پیش از این مجموعه با ایشان کار کرده بودم، در فیلم «پارک‌وی» نقش یک خانم ناشنوا به نام «آفاق مشرقی» را بازی کرده بودم. آقای جیرانی یکی از کارگردان‌های خوش‌اخلاق، خوش‌خنده و با آرامش هستند که من افتخار می‌کنم با ایشان کار کردم.

به نظر شما چرا این روزها کمتر سریال‌های محبوب و پرمخاطبی مانند «مرگ تدریجی یک رویا» و امثال آن ساخته می‌شود؟ به علت کوچ کارگردان‌های باسابقه به سینما و نمایش خانگی؟

فکر می‌کنم بحث اصلی، مسئله اقتصادی است. من هم تجربه داشتم سریالی کار کردم که پولم را پرداخت نکردند! صداوسیما در پرداخت قسط تعلل می‌کند و پول نمی‌دهد. باید بسیار گزیده‌کار، با تهیه‌کننده‌های خاصی کار کنیم که مطمئن باشیم حق‌الزحمه ما داده می‌شود، چون صداوسیما درخصوص پرداخت هیچ مسئولیتی قبول نمی‌کند و همیشه تهیه‌کننده‌ها از این موضوع در عذاب هستند. برای بازیگری که مدت‌ها کار می‌کند، اما اقساط حقوقش عقب می‌افتد و معمولا قسط آخر داده نمی‌شود، تجربه بسیار بدی می‌شود. غیر از این که شبکه نمایش خانگی فضای بازتری دارد، یکی از دلایلی که کارگردان‌ها به سوی نمایش خانگی سوق یافته اند، این است که سرمایه‌گذار دارد و قراردادهای بهتری نوشته می‌شود.

چرا در سال‌های اخیر حضور کمرنگی در سینما داشتید؟

سینما در هر دوره‌ای به دلیل گیشه، روی تعداد به خصوصی از بازیگران مانور می‌دهد و این اصلا مورد انتقاد هم نیست، چون سینما همین طور است. از 30 سال قبل تا امروز هر دوره یک سری بازیگر بولد شدند، چون گیشه داشتند. طبیعتا در میان سالی پیشنهادهای کمتری وجود دارد و ما اصولا سناریوی درست و حسابی برای افراد میان سال نداریم و در عالم سینما بیشتر جوان‌محور هستیم. چون معضلات اجتماعی ما امروز جوان‌محور است، طبیعتا فیلم‌هایی که ساخته می‌شود هم روی بازیگران جوان مانور می‌دهد. برای ما بازیگران میان سال نقش‌های کلیدی درست و حسابی نوشته نمی‌شود و برای زنان نقش‌های دم‌دستی مادر، مادربزرگ، همسایه، خاله و امثال این‌ها نوشته می‌شود. من سعی می‌کنم هر از گاهی فقط یکی از پیشنهادهای این‌چنینی را بازی کنم، چون از این روتین و کلیشه این نقش‌ها بیزارم. بنابراین پیشنهادهای سینمایی خیلی جذابیت ندارد و اگر هم داشته باشد برای بازیگرانی است که در صدر جدول فروش گیشه هستند که به نظرم کاملا قابل قبول است و مورد انتقاد نیست، چون سینما صنعت است و باید پول دربیاورد، به همین دلیل به این بُعد اقتصادی توجه زیادی می‌کند.