روزگار نه چندان خوشِ «شبنم مقدمی»/ عکس

شبنم مقدمی ، شعری از مولانا را در صفحه اختصاصی‌اش در فضای مجازی منتشر کرد. 

مقدمی در این مطلب با آرزوی فردا‌های بهتر برای همه نوشت:

"تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی

تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی

من همه در حکم توام تو همه در خون منی

گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی

با همه‌ای رشک پری، چون سوی من برگذری

باش چنین تیز مران تا که بدانم که تویی

دوش گذشتی ز درم بوی نبردم ز تو من

کرد خبر گوش مرا جان و روانم که تویی.

چون همه جان روید و دل همچو گیاه خاک درت

جان و دلی را چه محل‌ای دل و جانم که تویی‌ای نظرت ناظر ما‌ای چو خرد حاضر ما

لیک مرا زهره کجا تا به جهانم که تویی.

چون تو مرا گوش کشان بردی از آن جا که منم

بر سر آن منظره‌ها هم بنشانم که تویی

مستم و تو مست ز من سهو و خطا جست ز من

من نرسم لیک بدان هم تو رسانم که تویی

زین همه خاموش کنم صبر و صبر نوش کنم

عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی.

سروده‌ای از اشعار حضرت مولانا، زینت بخش ِ عکسی که امروز انداختم و دلم گفت بگذارمش اینجا که بماند به یادگار از روزگاری که چندان خوش نبود. به امید ِ فردا‌های بهتر، خوش‌تر، شیرین تر... با هوای پاک و بی این بیماری ِ منحوس. امروز چهارمْ روز از زمستان، که به روایتی روز ِ درگذشت ِ حضرت مولانا نیز هست. روزگار به کام و سلامتی برقرار."

 

بسته هنرمندان