شبی که غم عالم بر سر مجری محبوب آوار شد/ عکس

داریوش فرضیایی با انتشار این عکس نوشت: چه شبی بود اون شب !!

یک ساعت قبل از حرکت به سمت استودیو حال مادر خراب شد ، فشارش بالا رفت ، سرگیجه گرفت ، حالت تهوع داشت ، چه استرسی بهم وارد شد با دکترش تماس گرفتم و خلاصه با قرص و گرفتن فشار و‌ سفارشهایی که داده بود تونستم حالشو کمی بهتر کنم ، الهی بمیرم بهش گفتم میخوای برنامه رو کنسل کنم ؟ گفت نه به همکارات و مردم قول دادی بریم ، توکل بخدا بهتر میشم!!

بدتر از اون عمل جراحی سنگین خواهرم بود که چند روز توی بیمارستان بستری بود و دقیقا همون شب باید انجام میشد ، نمیتونستم به مادر بگم چون میدونستم حالش بدتر میشه و غصه میخوره ، خلاصه نزدیک جام جم بودیم که برادرم تماس گرفت و خبر بستری شدن غیرمنتظره فرزندش رو داد در حالیکه مضطرب و نگران بود ازم میخواست آشنایی براش پیدا کنم یا شخصا برم بیمارستان تا بلکه در درمان و رسیدگی بچه اش کمکی کرده باشم .. در حالیکه خودمو خونسرد نشون میدادم تا مادر متوجه نشه یواشکی با تلفن تونستم یکی از دوستانم در اون بیمارستان رو پیدا کنم و‌ازش بخوام به برادرزاده ام کمک کنه !!!

آره این بود قصه پشت صحنه تمام خنده ها و شوخی های اون شب !!

همون شبی که خیلی ها نوشتید خوش بحالت هیچ غمی نداری و همیشه شادی و عین خیالت نیست.......

 

داریوش فرضیایی