قصه ناتمام کپی کاری های رسانه ملی

گروه فرهنگ و هنر- همزمان با برخی مناسبت ها در کشورمان به طور ناخودآگاه میزان تمایل مردم به تماشای برنامه های مناسبتی از صدا و سیما افزایش می یابد که یکی از این مناسبت ها معمولا ماه رمضان است و برای این بازه زمانی کارگردانان سعی می کنند برنامه هایی بسازند تا نیاز و علایق مخاطبان را پاسخگو باشد و در این میان سهم برنامه های طنز و کمدی بیش از سایر برنامه است.

به گزارش افکارنیوز، در سال 93و همزمان با ماه رمضان سریال «هفت سنگ »از شبکه سوم سیما به کارگردانی «علیرضا بذرافشان» پخش شد و مجله تایم پس از پخش قسمت نخست این سریال در گزارشی نوشت که «هفت‌سنگ » کپی صحنه ‌به ‌صحنه سریال آمریکایی خانواده امروزی است و نسبت به عدم رعایت قانون حق تکثیر انتقاد کرد.

پس از بالا گرفتن انتقادات نسبت به ساخت این سریال، علیرضا بذرافشان در گفتگو با نشریات و خبرگزاری های مختلف، اتهام سرقت و کپی کاری مو به مو را رد کرد و آن را تنها یک اقتباس ساده نامید!

او عنوان کرد:  در هنگام ساخت این مجموعه نیز بر اقتباسی بودن آن تاکید کرده است تا جایی که در همان زمان یکی از نشریات تیر زده: مدرن فامیلی، ایرانی می شود!

این کارگردان ادامه داد: اقتباس و برداشت از آثار هنری در تمام کشورهای دنیا مسبوق به سابقه است و اصولاً همیشه آثار موفق هنری در معرض باز تولید و دوباره سازی بوده اند.

وی افزود: ما تنها ساختار کلی را از سریال خانواده مدرن الهام گرفتیم و در جزئیات، روابط و دیالوگ ها کاملاً متکی به نویسندگان خود بوده ایم، به گونه ای که حتی گاه نگارش یک قسمت تا سه هفته به طول می انجامید.

وی گفت: در آمریکا هم مسئله اقتباس امری معمول است و حتی سریال خانه پوشالی پس از 20 سال دوباره سازی می شود. اتفاقاً من امیدوارم فرهنگ اقتباس در کشور ما جا بیفتد و این ماجرا بستری شود برای آن که نویسندگان در کنار طرح مضامین تازه ، از توجه به آثار روز و مطرح دنیا در امر اقتباس و وجوه مختلف آن باز نمانند.

بذرافشان تاکید کرد: سازندگان این سریال قصد داشتند منبع اقتباس خود را در تیتراژ این مجموعه قید کنند اما با مخالفت مدیران سازمان صدا و سیما مواجه شده اند، چون از نظر آنها منبع خارجی، آن هم از نوع آمریکایی اش، خود نوعی خط قرمز محسوب می شود!

نکته جالب این است که آیا کپی برداری از یک سریال آمریکایی و پخش جزء به جزء آن برای مخاطب ایرانی خط قرمز نیست و ذکر کلمه اقتباس خط قرمز محسوب می شود؟

البته ماجرای کپی کاری از برنامه های معروف در رسانه ملی به اینجا ختم نمی شود بلکه یک سال بعد و در خرداد 94 مخاطبان ایرانی شاهد بازسازی یک کاراکتر معروف آمریکایی در سریال «جاده قدیم» بودند.

«جاده قدیم» به کارگردانی «بهرام بهرامیان» از کاراکتری رونمایی کرد که شباهت چهره و گریم وی با شخصیت اول سریال «برکینگ بد» یعنی «والتر وایت» با بازی «برایان کرنستون» برای مخاطبان بسیار عجیب بود.

 سازندگان سریال «جاده قدیم» نیز که از قبل منتظر واکنش مردم و رسانه ها بودند در مصاحبه های خود گفتند که از روی عمد خواستند با شخصیت اصلی این فیلم در سریالشان شوخی کنند و بدین گونه از کپی کاری خود با فرار رو به جلو، دفاع کردند.

قصه کپی رسانه ملی این بار در پاییز 94 حسابی پررنگ شد و مخاطبان با برنامه ای به نام «شب کوک » آشنا شدند.

برنامه ای که به اعتقاد بینندگان تنها برای رقابت با برنامه «آکادمی» شبکه من و تو روی انتن صدا و سیما رفت بدون اینکه کسی راجع به محتوای آن و چگونگی انتخاب شرکت کنندگان و آموزش آنها به خود زحمت فکر کردن بدداد.

«شب کوک» از ابتدای پاییز سال گذشته هرشب در شبکه نسیم شد و با دعوت از علاقمندان به خوانندگی آنها را روی استیج برنامه می‌آورد تا از بین چندین آهنگ مورد تائید شبکه یکی را تقلید و کارشناسان برنامه آن را ارزیابی ‌کنند.

به نظر می رسد  سازندگان این برنامه تنها با دیدن موفقیت برنامه آکادمی در جذب مخاطب ساخت آن را کلید زده اند و بدون توجه به اصول موسیقی و دانش مورد نیاز در این حوزه خوانندگان جوان و جویای نام را به روی صحنه برده و به مخاطب القا می کنند که در پی یافتن استعدادهای جوان هستند اما باید گفت این برنامه نیز کپی بوده و سازندگان هیچ خلاقیتی در ساخت ان به خرج نداده اند.

نکته جالب تر اینکه سازندگان شب کوک در نوروز 95 دکوری مملو از آیینه کاری در برنامه استفاده کردند که به گفته برخی از مخاطبان یادآور صحنه های خوانندگی و ... در فیلم های فارسی پیش از انقلاب است و هیچ حسی از پخش برنامه از رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران به بینندگان دست نمی دهد.

نوروز 95 را باید نقطه اوج کپی کاری سانه ملی دانست زیرا علاوه بر شب کوک، برنامه دورهمی توانست گوی سبقت را از سایر برنامه های کپی شده از سایر کشورها برباید و با اجرای مو به مو و جزء به جزء  حتی در اجرای دکور مخاطب ایرانی را دچار یاس کند که چرا اصلا باید برای برنامه هایی کپی شده که نسخه اصلی آن در ماهواره و اینترنت قابل دسترسی است وقت صرف کند و شاهد رفتاری باشد که به گفته معاون صدا و سیما شان میهمانان برنامه را نیز زیر سووال می برد؟

مدیران صدا و سیما باید پاسخ دهند که چطور هر روز از مضرات سریال ها و برنامه های ماهواره ای سخن می گویند در حالی که به راحتی به برنامه های صد در صد کپی شده مجال ساخت و دیده شدن می دهند؟

اگر قرار است در جنگ نرم به مبارزه با تهاجم فرهنگی سایر کشورها برویم آیا بهتر نیست کمی خلاقیت و نوآوری به خرج داده و با ساخت برنامه های جالب توجه، مخاطبان را جذب کنیم؟