افکارنیوز: از قدیم گفته اند که آزموده را آزمودن خطاست ولی خب این هم یکجور است دیگر. بارها و باره از برنامه های گفت و گو محور روی آنتن (موفق و ناموفقش مهم نیست)، به دلایلی (بگو و مگویش هم مهم نیست)، مجری (ستاره و تنها نماد برنامه) را حذف کرده باشی و برنامه با مغز به زمین خورده باشد و دیگر هیچ نشانی از آن یافت می نشود و باز هم این چرخه را تکرار کرده باشی و ...!

این، داستان چندین و چند سال برنامه سازی و تجربه نیاموزی(!) در تلویزیون ماست. اعتمادهایی که مدام سلب می شوند و برنامه هایی که عمرشان به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسد. ۹۰ و عادل فردوسی پور تنها نمونه استثنای این پروسه است و «ماه عسل»، تنها برنامه ای که در این هیاهوی مدام، شش سال دوام آورده و هنوز پابرجاست(شاید به دلیل مناسبتی بودن آن).

تغییر تیم و حفظ این برنامه به جا مانده، بهانه ای شد تا نمونه های گل درشت تاک شوهای ایرانی را ورق بزنیم وتجربه های تکراری تلویزیون را مرور کنیم و به این تئوری[اثبات شده] برسیم که تغییر مجری، یعنی پایان یک تاک شو. برنامه هایی که گاه دست تهیه کنندگان(و نه مجریان) کارنابلد سپرده می شوند و نتیجه ای جز شکست ندارند.

جزر و مد / رمضان ۱۳۸۴
طرح نو در انداخته شده



علی زاهدی – تهیه کننده کوله پشتی ها – و فرزاد حسنی نبض مخاطبشان را پیدا کرده بودند، سلیقه دستشان آمده بود و فهمیده بودند فرمول مهمان هایی با ویژگی های خاص به علاوه مجری جسور و خوش زبان، خیلی ها را پای تلویزیون می نشاند.

«جزر و مد» بعد از کوله پشتی که از سال ۸۳ شروع شده بود، با فرزاد حسنی که پخته تر اجرا می کرد، روی آنتن رفت و می خواست با زوج های جوان، درست دم افطار «الگوسازی» کند. حسنی جزر و مد البته بیشتر از جسارت، یک جور تندزبانی داشت. تندزبانی که شبیه پررویی بود و می رفت که صدای خیلی ها را درآورد.

اولین نفری که تنها ۶ روز بعد از پخش برنامه، تاب این تندزبانی را نیاورد، تهیه کننده برنامه یعنی علی زاهدی بقود. حسنی خیلی مستقیم و جلوی دوربین به تصمیم گیری تهیه کننده ایراد گرفت و برایش شرط گذاشت. همین هم باعثشد حسنی جایش را به احسان علیخانی بدهد. علیخانی بعد از حسنی به تیم مجری های جوان با اجراهای متفاوت رسید. گزینه ای که انتخاب درستی به نظر می آمد و توانست با ظرافت های دوست داشتنی در اجرایش، زود بیننده ها را جذب کند و جزر ومد با کمترین آسیب، با احسان علیخانی ادامه پیدا کرد، سر زبان ها افتاد و سال بعد هم با استقبال دوباره روی آنتن رفت.


کوله پشتی / تابستان ۱۳۸۶
نوآوری جسوران

اولین شب بلندی که تیتراژ برنامه روی آنتن رفت، با اولین «سلام» فرزاد حسنی تقریبا همه آنهایی که پای تلویزیون نشسته بودند، مطمئن شدند با یک برنامه متفاوت روبرو هستند. برنامه ای که بارزترین تفاوتش در اجرای مجری اش بود. اجرایی خیلی خودمانی تر از حد معمول آن زمان.

فرزاد حسنی مهمان های برنامه را «مهمان من» و بیننده هایش را با عبارت مستقیم خطاب می کرد، به راحتی با عوامل پشت صحنه حرف می زد، اعتماد به نفسش – که گاهی به جسارت و بی ادبی پهلو می زد – در برخورد با مهمان های برنامه های تلویزیون بی سابقه بود، او جسورانه حرف می زد و گاهی آنقدر پیش می رفت که خیلی ها حس می کردند او به زودی همه خط قرمزها را می شکند.

کاری که در سری چهارم برنامه انجام داد. همین نزدیک شدن به خط قرمزها هم باعثشد بعد از «آن» اجرا و دو شب تحمل اجباری اش، بیننده های کوله پشتی، امیر حسین مدرس را جای او در دکور برنامه ببینند.

مدرس نقطه مقابل حسنی بود، آرام با اجرایی کلاسیک و در چارچوب. همین تغییر کافی بود تا برای بیننده ها، کوله پشتی دیگر کوله پشتی نباشد. برنامه ای که به مهمان های ویژه و سوال ها و چالش های خاص مجری اش با مهمان ها معروف و پربیننده شد، در مدت کوتاهی همه انرژی اش را از دست داد و خیلی دوام نیاورد و بالاخره کاملا به خاطره ها پیوست.


ماه محبوب / رمضان ۱۳۸۷
جابجایی رمانتیک!



بعد از دلخوری که بین زاهدی و حسنی پیش آمد و بعد از موفقیت دو ساله جزر و مد، زاهدی و احسان علیخانی به یک تیم موفق بدل شدند. علیخانی هم جسور بود اما زبان نرم تری داشت و با احساسات متفاوت تری - نسبت به فرزاد حسنی و باقی مجری های تلویزیون – برنامه اش را اجرا می کرد. وقتی که «ماه عسل» جای «جزر و مد» را گرفت، انگار دیگر برنامه مال خود علیخانی شد.

او یک جوری با مهمان ها که داستان های متفاوتی داشتند، گرم می گرفت، یک جوری درباره گذشته شان حرف می زد که بیننده ها حس می کردند مهمان اویند. علیخانی هم بدون ایجاد کمترین حساسیت – به خصوص برای تهیه کننده – به این سبک ادامه داد. سال بعد اما، انگار که می خواستند قصه حسنی دوباره تکرار نشود، برنامه ماه رمضان را با تغییر نام و به نام «ماه محبوب» و با اجرای محسن افشانی روی آنتن فرستاند.

محسن افشانی – که با سریال «مهر مادری» محبوب شده بود – در حد و اندازه های اجرای برنامه رمضانی نشان نداد. ماه محبوب گرچه همه المان های برنامه سال قبل را داشت اما نبود علیخانی ونابلدی افشانی خیلی زود به چشم آمد. بیننده ها از همان شب اول و تهیه کننده و مدیران شبکه از شب ششم هفتم فهمیدند بدون علیخانی برنامه شکست خورده است.

پس در یک برنامه ویژه – که در ژانر خودش رمانتیک ترین و اشک آورترین برنامه زنده تلویزیون بود – افشانی از برنامه خداحافظی کرد و سکوی اجرا و تهیه کنندگی، با هم به علیخانی رسید. دوباره با نام ماه عسل و قبیله ماه عسلی ها به حیاتش ادامه داد و به پایان رسید. سال بعد هم ماه عسل بی حرف پیش به نام علیخانی سند خورد و قوام یافت؛ با مهمانان ستاره ای که هنوز خیلی ها به یادشان مانده.


گفت و گوی ویژه خبری / ۱۳۸۸
بدون «آن»، بدون هیجان



این یک اصل تغییر ناپذیر است؛ بزرگ ترین، موفق ترین و محبوب ترین برنامه های تاک شو دنیا به اجرای مجری هایشان وابسته و شناخته شده اند. مجری هایی که فقط اجراکننده نیستند و برنامه روی ذکاوت، حاضر جوابی و تسلطشان روی موضوع مورد بحثسوار است. این برنامه ها با مجری شان شروع می شوند، با خوبی و بدی حال مجری شان با قدرت یا ضعیف می شوند و اگر مجری شان را از دست بدهند، دیگر نمی توانند به برنامه شان ببالند. اتفاقی که در «گفت و گوی ویژه خبری» با مرتضی حیدری برای اولین بارها در حال رخ دادن بود. مرتضی حیدری هم باهوش بود و هم فن گفت و گو را – به خصوص با مردان سیاسی یا دولتی – می دانست. این «فن» و چهره محوری نکته ای بود که مسوولان تلویزیون نادیده گرفتند و حالا مدت هاست گفت و گوی ویژه خبری با مجری های متفاوت نتوانسته موفقیت روزهای درخشان حیدری را تکرار کند و تنها باکس بعد از خبر ۲۲:۳۰ را پر می کند.


ماه عسل / رمضان ۱۳۸۹
شکست کامل

ماجرای تغییر مجری های ماه عسل اما تمام نشد؛ سال ۸۹ دوباره شبکه سه همت ویژه به خرج داد و تجربه ناموفقش را تکرار کرد. این بار چهره معروف تر و شناخته شده تری جای علیخانی را گرفت که ابدا مجری نبود؛ حسن جوهرچی. با اجرایی خیلی معمولی و حتی ضعیف به استودیوی ۱۲ تلویزیون آمد.

جوهرچی نه ظرافت ها و طنازی های علیخانی را داشت نه انرژی اش را. گرچه همه ماه عسل ۸۹ با جوهرچی گذشت اما بیننده ها، مدیران و مسوولان را راضی نکرد. شکست سنگین و کامل ماه عسل ۸۹ باعثشد تا علیخانی با دست و توپ پر، اجرای سال ۹۰ را به دست بگیرد و با برنامه – به نسبت – کاملش هم روی جلد ما برودوهم بهترین برنامه ترکیبی سال ۹۰ تلویزیون انتخاب شود.


دیروز، امروز، فردا / ۱۳۸۹
پایان سیاست تلویزیونی



بعد از انتخابات ریاست جمهوری یک – تقریبا! - تاک شو سیاسی روی آنتن رفت. برنامه ای که قرار بود جذابیت و جنجالی بودنش را از مهمان هایش بگیرد. مهمان هایی که مناظره شان به خودی خود داغ و دیدنی می شد و نیازی به تلاش مجری برنامه نبود. به خاطر همین خصوصیت برنامه، وحید یامین پور فقط مهمان ها را اداره می کرد تا اینکه آرام آرام شکل مناظره ای برنامه تغییر کرد، مهمان ها تک نفره شدند و یامین پور میزبانی بود که باید آنها را به چالش نیم بند می کشید.

این موقعیت و سیاست های برنامه که خیلی فراتر از برنامه های دیگر تلویزیون دست مجری اش را باز می گذاشت، باعثشد بیننده ها «دیروز، امروز، فردا»(و نمونه های مناسبتی و اقماری اش) را به نام یامین پور بشناسند. این اوج اما به نفع یامین پور نشد، به محض بلندشدن سر و صداها درباره جسارت و کلنجارهای یامین پور با مهمان ها، برنامه بی توضیح تعطیل شد.

بعد از چند ماه دوباره «دیروز، امروز، فردا» با یک مجری جدید روی آنتن رفت. حسین رنجبران که پیش از این هیچ برنامه ای را اجرا نکرده بود وشهرتش را از گزارش های اخبار ۲۰:۳۰ می آورد، نتوانست احوال برنامه را برگرداند؛ آنقدر که حالا، بعد از یک سال و نیم پخش سری جدید، بیننده های زیادی نمی دانند «دیروز، …» پخش می شود و به زمان پخش نامرتبش هم ایرادی نمی گیرند.


هفت / رمضان ۱۳۹۱
بدون جنجال، بدون تاثیر



طبق همان قانون تاک شوها، اولین برنامه زنده خبر، نقد و بررسی اوضاع سینمایی ایران با مجری اش هویت داشت. فریدون جیرانی که جز اجرا، «هفت» را تهیه هم می کرد، گرچه مجری جسوری نبود، گرچه خیلی وقت ها ریتم و نظم برنامه از دستش درمی رفت و گرچه خیلی جاها نمی توانست زمانی که لازم است مهمانش را به چالش بکشد یا دعوت به سکوت کند، اما با همه اینها، برنامه هفت با او در ذهن طرفدارهای سینما شکل گرفت و هر چه پیشی تر رفت، هفت و جیرانی همدیگر را تکمیل کردند.

چند ماه مانده به حوادثبرنامه هم انگار جیرانی فهمیده بود جسارت می تواند رمز موفقیتش باشد اما عمر جسارتش قد نداد و برنامه هفت با سیل دعواها کلا تعطیل شد. حالا که برنامه دوباره به آنتن برگشته محمود گبرلو جای جیرانی را گرفته و این تغییر انگار به حال برنامه ننشسته. که انگار برنامه دیگری در همان دکور و با همان موضوع هفت رویآنتن رفته. برنامه ای که می توانست با نگه داشتن مجری اش و مهارتی که عمر برنامه برای هر مجری ایجاد می کند، به یک «نود» سینمایی واقعی تبدیل شود اما نشد!


جشن رمضان / ۱۳۹۱
خنده خالی



آذر ۱۳ سال پیش که شبکه تهران تصمیم گرفت برای ماه رمضان برنامه ویژه ای داشته باشد، جشن رمضان را روی آنتن برد؛ دلیل موفقیت ادامه برنامه، نه آیتم های متفاوت مذهبی – معرفتی اش بود، نه اشک انگیزی های نصفه و نیمه اش و نه موسیقی های شادش، جشن رمضان با مجری هایش که در اجرای برنامه زنده و شوخی های بداهه خلاقیت داشتند، مورد توجه قرار گرفت.

احمدزاده و حسینی به سرعت آنقدر با هم هماهنگ شدند که به یک زوج تبدیل شوند. بعد از محمد حسینی، محمود شهریاری طنز اجرا را برعهده گرفت و کنار احمدزاده تیمی تشکیل داد که برنامه رمضان با کمترین تغییر و خلاقیت در فرم، متکی بر اجرای مجری هایش سال ها روی آنتن برود و سطح متوسطش را حفظ کند تا اینکه امسال این تکرار دوست داشتنی متوقف شد و جشن رمضان با دو مجری جدید – یار احمدی و مصطفی حسینی – روی آنتن رفت. توقفی که تا امروز نوید یک جشن رمضان پربیننده را نداده است.

منبع: همشهری جوان