کار اصلی من وکالت است
افکارنیوز

: طرفداران فرزاد فرزین دیگر عادت کرده‌اند که در کنسرت‌های او هر بار منتظر یک سورپرایز جدید باشند. یکبار بدل او را روی صحنه دیدند، یکبار از بالای سقف وارد استیج شد و حالا هم در جدیدترین سورپرایزش «حسام نواب‌صفوی» را وارد گروهش کرده است.

حسام سال‌هاست پیانو را به‌صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند و حتی در مقطعی به تدریس پیانو پرداخته است. حالا برای اولین بار در کنسرت تیرماه فرزاد فرزین در برج میلاد روی صحنه قرار گرفت و در قطعه جهانی «صلح» به قول خودش به بهترین شکل وارد گروه فرزاد شد. به‌جز اولین حضور حرفه‌ای حسام در موسیقی، این گفت‌وگو یک بهانه دیگر هم دارد. او به‌تازگی موسسه حقوقی نواب‌صفوی را تاسیس کرده تا به قول خودش شغل خانوادگی خود یعنی وکالت را دنبال کند. سایت شخصی او هم به‌زودی راه‌اندازی خواهد شد تا مردم از سراسر کشور بتوانند مشکلات حقوقی خود را با او در میان بگذارند و از مشاوره‌های او استفاده کنند. اگر دوست داشتید با او در ارتباط باشید به آدرس اینترنتی www. navabsafavi. ir مراجعه کنید.

چه شد که به سمت موسیقی و نوازندگی پیانو آمدی؟

یک پیانوی قدیمی در خانه ما بود که همیشه دوست داشتم پای آن بنشینم و با آن کار کنم، از همان زمانی که قدم به کلاوی‌های پیانو می‌رسید، پشت این ساز نشستم و مشغول نوازندگی شدم. به‌تدریج تحت‌نظر اساتید مختلف کار کردم و امروز هم در خدمت شما هستم.

چقدر طول کشید تا بتوانی به‌صورت حرفه‌ای پیانو بزنی؟

از سن هفت، هشت سالگی…؛ نمی‌خواهم بگویم من نابغه موسیقی‌ام اما به‌هرحال چون از کودکی با پیانو آشنا بودم، خیلی زود توانستم روی این ساز مسلط شوم. همانطور که می‌دانید اگر انسان موسیقی را از سنین پایین آغاز کند، می‌تواند در آینده منتظر اتفاقات خوبی در این حوزه باشد اما هر چقدر که سن بالاتر می‌رود، کار سخت‌تر می‌شود.

حسام تو آنقدر در زمینه نوازندگی پیانو حرفه‌ای هستی که یک مدت به تدریس این ساز هم می‌پرداختی؛ چه شد که گروه فرزاد فرزین را برای همکاری انتخاب کردی؟

ماجرای تدریس پیانو هم برمی‌گردد به وقتی که من ۱۵-۱۶ ساله بودم و حدود دو سال این کار را انجام دادم. وقتی شما به تدریس موضوعی می‌پردازید مجبورید خودتان را به روز کنید و کارتان را ارتقاء ببخشید، این موضوع باعثمی‌شود شما هم یک‌سری از موضوعات را بیشتر یاد بگیرید. من بیشتر به‌دلیل تداعی شدن فنون نوازندگی به سمت تدریس رفتم. صرفا دوست داشتم تدریس را هم تجربه کنم، البته آن سال‌ها مصادف بود با ایام نوجوانی من. خیلی دوست داشتم خودم به‌طور مستقل درآمد داشته باشم.

با شناختی که از موسیقی داری و بهره‌مندی از صدای خوب، چرا به سمت خوانندگی نرفتی؟

به‌نظرم منِ بازیگر نباید خواننده شود. نه تنها در ایران، بلکه در سینمای بین‌الملل هم مردم دوست ندارند بازیگران را در قامت یک خواننده ببینند. من در سه زمینه بازیگری، موسیقی و وکالت تخصص دارم و خوانندگی تخصص من نیست و به همین دلیل شاید نتوانم آن را به بهترین شکل انجام دهم؛ پس ترجیح می‌دهم در کنار دوست عزیزم فرزاد فرزین به نوازندگی بپردازم.

چه شد که با فرزاد فرزین آشنا شدی؟

اردیبهشت ۸۹ به کنسرت فرزاد رفتم و از اجرای زیبایش لذت بردم؛ همان‌جا با هم صحبت مختصری در مورد همکاری مشترک انجام دادیم، اما چون این موضوع نیاز به فکر و زمان داشت، یک مقدار پروسه عملیاتی شدن آن به تاخیر افتاد و نهایتا در کنسرت تیرماه امسال و با آهنگ جهانی صلح همکاری‌مان به‌صورت رسمی شکل گرفت. به‌نظرم این آهنگ بهترین شروع ممکن برای من بود. این اولین باری بود که مردم با چنین سبکی از کنسرت مواجه می‌شدند و از این بابت همه چیز برای مردم جذاب و دیدنی شده بود. خب من به‌صورت تخصصی پیانو می‌زنم و در این آهنگ به بهترین شکل از تخصص من استفاده شد.

فرزاد در اغلب کنسرت‌هایش از ویژگی‌های نمایشی استفاده می‌کند، این موضوع چقدر در همکاری شما نقش داشت؟

در یک کلام می‌توان گفت در کنسرت‌های فرزاد سینما به وضوح دیده می‌شود. این موضوع برای من هم جذابیت زیادی داشت.

باتوجه به مهارت و شهرتی که داشتی، چرا به‌صورت انفرادی برای تشکیل یک گروه موسیقی اقدام نکردی؟

زمانی که کارهای فرزاد را می‌شنیدم و اجرایش در کنسرت‌ها را می‌دیدم احساس می‌کردم، طرح نو و جدیدی را وارد موسیقی کشور می‌کند، چه در استایل اجرا و چه در استایل کارگردانی صحنه… در طول این سال‌ها دوستان زیادی به من پیشنهاد همکاری داده بودند، اما از آنجایی که دوست نداشتم یک کاری انجام دهم و بعد هم بروم، تصمیم گرفتم با گروه فرزاد همکاری داشته باشم، چون استایل صحنه‌گردانی کنسرت‌های فرزاد با کارگردانی دقیقی پیش می‌رود و مخاطب با حضور در کنسرت او شگفت‌زده می‌شود. خوشحالم که این اتفاق افتاد و توانستیم در کنار هم باشیم و امیدوارم در عرصه سینما و موسیقی بتوانیم در کنار هم باشیم و پیش برویم.

یعنی قرار است همکاری شما در سینما هم ادامه داشته باشد؟

ببین امروز در سینما فیلم‌هایی ساخته می‌شود که با فروش خیلی کمی از اکران خداحافظی می‌کند. فیلم‌های زیادی هست که همین الان ما می‌توانیم با هم به‌صورت مشترک کار کنیم اما به‌نظر من باید در کاری حضور داشته باشیم که فیلمنامه آن براساس شخصیت من و فرزاد نوشته شده باشد. این کار در دست انجام است و انشاءالله به‌زودی به مرحله تولید خواهد رسید. امروز کشاندن مردم به سالن‌های سینما نسبت به گذشته خیلی سخت‌تر شده و باید سوژه فیلم آنقدر خوب و بکر باشد که مردم برای دیدن آن ترغیب شوند.

بهرام رادان یکی از آخرین کسانی بود که از دنیای بازیگری خود را در موسیقی محک زد؛ نظرتان در مورد آلبوم «روی دیگر» چه بود؟

بهرام رادان بازیگر بسیار خوبی است، اما هنوز آلبوم او را نشنیده‌ام تا بتوانم در این مورد اظهارنظر کنم. به‌‌هرحال همانطور که در ابتدای صحبت‌هایمان هم گفتم مردم دوست دارند بازیگر را بازیگر ببینند. تیتر درست کردن کار سختی نیست، خیلی‌ها دوست دارند به عناوین مختلف برای خودشان تیتر درست کنند و در جایگاه‌های مختلف دیده شوند. البته منظورم به شخص خاصی نیست و صحبت‌هایم را به‌طور کلی بیان می‌کنم.


نظرت در مورد حضور هنرمندان در کنسرت چیست؟ حمید عسکری یکبار گفته بود کنسرتم به سالن مد برای بازیگران تبدیل شده است، دوست ندارم آنها در کنسرتم شرکت کنند…

اولین باری است که چنین چیزی را می‌شنوم. این یک حرف عجیب و غریب است که بعید می‌دانم حمید چنین جمله‌ای را گفته باشد! مگر بازیگرها فقط در سالن مد حضور پیدا می‌کنند؟ و اصلا ما در ایران چیزی به نام سالن مد نداریم که بازیگرها در آن شرکت کنند(خنده) … در نهایت فکر می‌کنم وقتی یک بازیگر به کنسرت خواننده مورد علاقه خود می‌رود، اتفاق خوبی است و فکر نمی‌کنم مشکلی داشته باشد.

بین سینما و موسیقی کدام برایت در اولویت قرار دارد؟

هنر اولویت ندارد هر یک از این هنرها که فرصت خلاقیت بیشتری به من بدهد برایم ارجحیت دارد. وقتی یک قطعه‌ای را اجرا یا در نقشی بازی می‌کنی باید با خلاقیت همراه باشد تا لذت‌بخش باشد. من با این دو هنر از کودکی زندگی کرده‌ام و به هر دو علاقه زیادی دارم، پس نمی‌توانم یکی را به دیگری ترجیح دهم.

فروش فیلم‌ها نسبت به گذشته افت پیدا کرده؛ فروش آلبوم‌های موسیقی هم با کاهش رو به‌رو بوده است، مشکل کجاست؟

در جمعیت جوان هفتاد میلیونی کشورمان خیلی‌ها دوست دارند یا خواننده شوند یا بازیگر! اگر صد خواننده معروف و صد بازیگر مطرح داشته باشیم شاید در هر شاخه فقط ۱۰نفر هستند که به ستاره تبدیل شده‌اند. این۱۰نفر که به ستاره تبدیل شده‌اند باید حمایت شوند تا موسیقی و سینما به روند صعودی خود ادامه دهد، اما متاسفانه در سال‌های اخیر شرایطی به‌وجود آمده که خیلی‌ها با پول وارد سینما و موسیقی می‌شوند تا شاید بتوانند به شهرت دست پیدا کنند. شاید با پول بتوان وارد سینما شد اما قطعا با این شرایط نمی‌توانیم توقع داشته باشیم مردم به سالن‌های سینما بیایند. از طرفی یک کارگردانی منسجم هم در موسیقی و هم در سینما باید وجود داشته باشد تا آثار قابل ارائه‌ای تولید شود. متاسفانه این روزها به‌جز موضوع ورود بی‌حساب و کتاب بازیگران و کارگردانی، تکراری بودن فیلمنامه‌ها هم باعثشده اکثر فیلم‌ها شبیه به هم باشند. سال‌هاست که مثلثعشقی در فیلم‌های ایرانی به تصویر کشیده می‌شود و فکر می‌کنم وقت آن رسیده که کمی به فیلمنامه‌هایمان تنوع تزریق کنیم تا مردم مثل گذشته به حضور در سالن‌های سینما ترغیب شوند.

اینکه بعد از اخراجی‌ها ۲ کم کارتر شدی هم به‌دلیل تکراری بودن سوژه‌هاست؟

دلیل اصلی اینکه در این مدت کم کارتر از گذشته شده‌ام این بود که مدتی در خارج از کشور بودم و بعد از اینکه به کشور بازگشتم تمام وقتم را به کارآموزی در دادگستری اختصاص دادم تا بتوانم موضوع وکالت را به ثمر برسانم. وکیل باید معلومات زیادی داشته باشد تا در دادگاه احساس کمبود دانش نکند، به‌همین دلیل چیزی حدود یک سال به‌صورت مستمر در مجتمع‌های قضایی و دادگستری دوره‌های آموزشی مختلفی را پشت سر گذاشتم. کسی که می‌گوید وکیل دادگستری است باید آزمون‌های زیادی را گذرانده و از فیلترهای سختی عبور کرده باشد تا مجوز وکالت را کسب کند و این درحالی است که در موسیقی و سینما این ممیزی وجود ندارد.

اصلا چرا وکالت؟

وکالت به‌هرحال شغل موروثی خانواده ماست؛ پدرم سال‌ها قاضی و وکیل بود و به‌شخصه خیلی دوست داشتم این شغل را ادامه دهم. مسلما وقتی می‌خواهم در یک دادگاه حضور داشته باشم باید نسبت به قانون اطلاعات کاملی داشته باشم، به‌همین دلیل در اوقات فراغتم کتاب‌های حقوقی را مرور می‌کنم تا بتوانم اطلاعاتم را در سطح قابل قبولی نگه دارم.

پس قرار است وکالت را هم به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنی…

بله؛ در حال حاضر موسسه حقوقی نواب‌صفوی را تاسیس کرده‌ام تا در خدمت مردم خوبمان باشم. این موسسه به‌طور خاص در خدمت هنرمندان خوبمان هم خواهد بود تا در صورت بروز مشکل به آنها مشاوره و کمک ارائه کند. ما در این موسسه یک تیم قوی متشکل از قاضی‌ها و وکلای خبره دادگستری داریم و در صورت بروز مشکل آماده ارائه خدمت به هموطنان عزیزمان هستیم.

قبل از اینکه موسسه حقوقی‌ات را تاسیس کنی به‌عنوان وکیل در دادگاه‌ها حضور پیدا کرده بودی؟

نه، ترجیح دادم زمانی این کار را انجام دهم که پروانه موسسه‌ام را بگیرم و با تشکیل یک تیم قوی وکالت، شروعی قوی و خوب داشته باشم.

چرا خودت به تنهایی کار را شروع نکردی و به تشکیل تیم وکالت اقدام کردی؟

من نهایتا می‌توانم روی ۵ پرونده به‌صورت همزمان کار کنم اما وکلای مجربی در موسسه ما حضور دارند که می‌توانند در خدمت مردم خوبمان باشند. همه دوستانی که در موسسه نواب‌صفوی فعالیت دارند جزو وکلای مجرب دادگستری هستند.

در مورد مشاوره به هنرمندان بیشتر برایمان بگو.

بارها پیش آمده که برای هنرمندان خوب کشورمان مشکلاتی نظیر افترا، نشر اکاذیب و… به‌وجود آمده است. اگر یک وکیل خوب در کنار دوستان باشد، می‌توان از شدت این موارد کاست و از ایجاد این ماجراها جلوگیری کرد.

در یک سال گذشته کدام کار به‌نظرت متفاوت بود و دوست داشتی در آن بازی کنی؟

همانطور که گفتم در این یک سال درگیر مسائل مربوط به وکالت بودم و وقت حضور در سینما را نداشتم، اما وقتی فیلمنامه «عملیات مهدکودک» به دستم رسید، احساس کردم کار خوبی است و در ژانر کودک کار بسیار متفاوتی است. از طرفی تا امروز در این ژانر کار نکرده بودم و دوست داشتم این ژانر را هم تجربه کنم، به‌همین دلیل با تمام مشغله‌هایی که داشتم در این فیلم حضور پیدا کردم و فکر می‌کنم نتیجه کار هم برای مخاطبینش دلنشین خواهد بود.

در این روزها سریال «کلاه پهلوی» از شبکه یک پخش می‌شود، سریالی از کارگردانی که تو کارت را با او آغاز کردی؛ در مورد این سریال برایمان بگو.

آقای دری کسی بود که سینما را به من آموخت و از این بابت همیشه مدیون ایشان هستم. بعد از «کیف انگلیسی» و «ملاصدرا» که دو سال به‌صورت مستمر جلوی دوربین بودم، تصمیم گرفتم اگر قرار است سریال کار کنم فقط در سریال‌های تاریخی و نقش‌های کوتاه حضور داشته باشم. در سریال «کلاه پهلوی» هم نقش کوتاه اما تاثیرگذاری را برعهده دارم که انشاءالله در پنج قسمت پایانی، وارد داستان خواهد شد.

چرا نقش‌های کوتاه را انتخاب می‌کنی؟

چون فرصت و وقت کافی برای این موضوع را ندارم که بخواهم مثلا دو سال هر روز جلوی دوربین قرار بگیرم. اگر این کار را انجام دهم دیگر وقت رسیدگی به امور وکالت و موسیقی را از دست می‌دهم.

در کار آینده محمدرضا ورزی هم حضور داری؟

بله، در کارهای آقای ورزی همیشه با لطف ایشان حضور دارم و خدا را شکر تا امروز همکاری‌های خوبی در کنار هم داشته‌ایم و اگر عمری باقی باشد، می‌توانیم این همکاری را به خوبی ادامه دهیم.

حضورت در عرصه وکلات جنبه بیزینس هم دارد؟

در کارهایم زیاد به مسائل اقتصادی توجه نمی‌کنم و خودِ کار برایم مهم است. خیلی اوقات بوده که برای حضور در یک فیلم سینمایی دستمزد قابل توجهی به بنده پیشنهاد شده، اما چون کار را دوست نداشتم آن را رد کردم. در مورد وکالت هم باید بگویم که به مسائل بیزینسش توجه‌ای ندارم، همین که می‌توانم به‌عنوان یک وکیل حق ناحق شده را به مسیر درستش هدایت کنم، احساس رضایت می‌کنم. به‌هرحال همانطور که گفتم هیچ‌وقت به دلایل مادی کاری را انجام نداده‌ام و از خدا می‌خواهم بعد از این هم شرایط را طوری قرار دهد که مجبور به انجام این کار نشوم.

فعالیت در عرصه موسیقی و وکالت باعثنمی‌شود از دنیای بازیگری فاصله بگیری؟

ببین کار و رشته اصلی من وکالت است و سینما امروز برای من در حاشیه قرار دارد. کسی نمی‌تواند ادعا کند که هنر انتها دارد، اما سینمای ایران یک سقفی دارد که فکر می‌کنم من به این سقف رسیده‌ام. اتفاقاتی که دوست داشتم در سینما برایم بیفتد، اتفاق افتاده، از کار کردن با کارگردان‌های خوب سینما تا حضور در پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما و بازی در نقش اصلی آن… اگر کاری نسبت به کارهای قبلی‌ام متفاوت باشد، حتما دوباره در سینما کار خواهم کرد اما اگر قرار باشد در نقش‌های تکراری ظاهر شوم، هرگز این کار را انجام نخواهم داد.

پس یعنی دیگر دغدغه دیده شدن نداری؟

سالهاست که در سینما فعالیت کردهام و خوشبختانه به اندازه کافی دیده شدهام. متاسفانه سینمای ایران به سمت کلیشه حرکت کرده و دیگر فیلمها نمیتواند روی مخاطب تاثیر چندانی بگذارد. اگر به سراغ داستانهای متفاوتتری برویم، قطعا میتوانیم مخاطب را با خود همراه کنیم. مثلا فیلم اخراجیها که در ژانر دفاعمقدس قرار داشت، توانست آدمهای دهه شصتی را که خیلی از آنها حتی جنگ را ندیده بودند با خود همراه کند و طیف عظیمی از مردم با نگاه جدیدی دفاعمقدس را بشناسند. شاید اگر این فیلم ساخته نمیشد خیلیها نمیدانستند اسرای جنگ چه روزهای سختی را در اردوگاههای عراق سپری کردند و اگر آنها نبودند شاید امروز ما تمامیت ارضی نداشتیم! بازی در اخراجیها ۲ برایم بهنوعی ادای دین به کسانی بود که با رشادت در جنگ تحمیلی حضور پیدا کردند.