«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» چرا محبوب شد؟
افکار -

طبیعتا سینما باید قدم‌های مثبت خود را درجهت انسانیت و شرافت انسانی بردارد. ما باید جایگاه انسان را پیدا کنیم و رنج‌های او را در راه بودن آن جایگاه زیرا گاهی انسان آنقدر پست می‌شود که تمام انسانیت خود را از دست می‌دهد.

پوران درخشنده فارغ‌التحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینماست. فیلم سینمایی «رابطه» نخستین تجربه سینمایی اوست. درخشنده با دهمین فیلم خود «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» در جشنواره سی‌ویکم فیلم فجر شرکت کرد و از زمان آغاز جشنواره فیلم وی از نظر آرای مردمی رتبه دوم را بعد از «حوض نقاشی» مازیار میری داشت. در نهایت این فیلم توانست سیمرغ خود را از مردم بگیرد.

جدیدترین فیلم «پوران درخشنده» یک آسیب‌شناسی دراماتیک از معضلی است که بنا بر باورهای غلط نانوشته در فرهنگ، سنت و جامعه ما همواره مغفول مانده است. درخشنده در کارنامه خود ساخت فیلم‌هایی چون «پرنده کوچک خوشبختی»، «عبور از غبار»، «بچه‌های ابدی»، «زمان از دست رفته»، «عشق بدون مرز» و «خواب‌های دنباله‌دار» را دارد و حالا دهمین فیلم پوران درخشنده با عنوان تامل‌برانگیز «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» زاویه نگاه فیلم‌ساز را متوجه قشری کرده که آنها را به خوبی می‌شناسد یعنی دختران و زنان، محور فیلم هم آسیب‌شناسی معضل آزار دختربچه‌ها و پیامدهای آن است.

در تازه‌ترین فیلم درخشنده بازیگرانی چون شهاب حسینی، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، جمشید هاشم‌پور، مریلا زارعی، امیر آقایی، ‌شیرین بینا، فرهاد آئیش، مائده طهماسبی، هادی مرزبان بازی کرده‌اند.

چطور شد سراغ این موضوع رفتید و به آسیب‌شناسی آن پرداختید؟

موضوع فیلم‌نامه مدت‌ها بود که ذهن من را مشغول کرده بود ضمن اینکه سال‌ها بود که می‌خواستم در این مورد فیلم بسازم. حاصل کار دو سال و اندی پژوهش تبدیل به فیلم‌نامه «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» شد. این فیلم نگاهی دارد به خانواده و هشداری بزرگ برای خانواده‌ها محسوب می‌شود.

در فیلم نشان داده شد که خانواده‌ها به دلیل ترس از آبرو حاضر نمی‌شدند شهادت بدهند و حقیقت را بگویند. فکر می‌کنید چه راه حلی می‌توان ارائه داد تا با این معضل در جامعه روبه‌رو نشویم؟

مسئله اصلی این است که خانواده باید به شکلی فرزندانش را تربیت کند تا شناخت درستی از اعمال و رفتار و حرکات و برخوردها و مسائلی که بین آنها و آدم‌های اطرافشان اتفاق می‌افتد، داشته باشند. همچنین ممنوعیت‌ها که شناخت درستی از انسان را به کودکان می‌دهد و اینکه ممنوعیت‌های وجود آنها را تعریف کنند تا کودکان متوجه شوند چگونه می‌توانند با والدین‌شان به راحتی صحبت و احساس کنند مشکلی برای آنها پیش نمی‌آید. یعنی در وهله اول تربیت و آموزش صحیح از طرف خانواده باشد و بعد هم در جامعه صورت پذیرد. در واقع راهکار اصلی به نگاه درستی که خانواده به کودکانش دارد و تعاملی که بین خانواده و مدرسه وجود دارد، باز می‌گردد زیرا خانه و مدرسه یک دوره‌ای دارد که برای کودکان پیموده می‌شود.


در طول ساخت فیلم با مشکل مواجهه شدید؟

بله. مشکلات زیادی بود. ارگان‌هایی که قرار بود حمایت کنند نقطه نظرات خودشان را در فیلم‌نامه اعمال می‌کردند اما با وجود همه مشکلات، برای من مهم این بود که از کنار خط قرمزها به‌گونه‌ای عبور کنم تا بتوانم این هشدار را به‌گوش مردم جامعه برسانم. یعنی بتوانم در مورد آسیب بزرگ اجتماعی حرف بزنم و جامعه را با آن آشنا کنم.

با توجه به اینکه شما یکی از بهترین کارگردانان زن سینمای ایران هستید که بیشتر آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی زنان را موضوع فیلم هایتان قرار می‌دهید چرا همیشه مشکلات زنان فکر شما را مشغول می‌کند و در اغلب فیلم‌ها نقش اول فیلم‌هایتان را یک خانم بر عهده دارد؟

نگاه من همیشه در کارهایم بر روان‌شناختی اجتماعی استوار است و بیشتر به آسیب‌هایی می‌پردازم که آدم‌هایی در سکوت زندگی می‌کنند و کسی آنها را نمی‌بیند و متوجه آنها نیست و کسی نمی‌داند در ضمیر اینها چه می‌گذرد. من به‌دنبال آدم‌های فراموش شده می‌روم حالا در هر کجا که هستند و با هر معضلی که زندگی می‌کنند سعی می‌کنم آنها را پیدا کنم. معتقدم در درجه اول کودکان نقطه آسیب هستند و در اغلب فیلم‌هایم به کودکان پرداخته می‌شود.

این بار دختران جوان و خردسال را مدنظر قرار دادم زیرا اینها گروه خاموشی هستند که بسیاری از مواقع وقتی حوادثاینچنینی برایشان اتفاق می‌افتد به دلیل اینکه در خانواده مشکلی برایشان ایجاد نشود و بحثی پیرامون آنها شکل نگیرد سعی می‌کنند به نوعی به خانواده بگویند ضمن اینکه درصدی هم وجود دارند که نمی‌توانند بگویند یا اینکه به شکلی این مشکلات در درون آنها باقی می‌ماند و این بار را در روح خودشان حمل می‌کنند تا جایی‌که به نقطه اوجی می‌رسد که تبدیل به فاجعه می‌شود. این بار سوژه مورد نظر من دختران جوان بودند چراکه فکر می‌کنند اگر مشکل‌شان را مطرح کنند به دلیل باورهای غلط جامعه انگشت اتهام به طرف آنها خواهد رفت بنابراین سعی کردم آن را به صورتی آسیب‌شناسانه در فیلم نشان دهم.


فکر می‌کنید بتوانید هربار برای موضوع فیلم‌هایتان به مشکلات زنان در جامعه بپردازید؟

اگر خدا عمری بدهد حتما. زیرا دوست دارم درباره بسیاری از مشکلات این قشر فیلم بسازم و حرف بزنم و یکی از این آسیب‌های بزرگ بحث«طلاق» است.

وضعیت و کار زنان کارگردان ایران را به چه شکلی می‌بینید؟

فکر می‌کنم کارگردانان زن به هر شکل تلاش می‌کنند اما هر کسی با نگاه خاص خودش به مشکلات زنان می‌پردازد. به هر شکلی درباره معضلات زنان فیلم‌هایی ساخته شده است، ضمن اینکه مردها هم در کنار آنها به این معضلات پرداخته‌اند. با این حال فکر می‌کنم زنان بهتر می‌توانند به معضلات این قشر بپردازند چراکه به جنس معضلات آشنا و نزدیک هستند و بهتر می‌توانند کند و کاو مسائل و مشکلات زنان را دربیاورند ضمن اینکه از نظر روحی هم نزدیک هستند و ظرافت‌های کار را بیشتر می‌شناسند.

با توجه به مشکلاتی که امروز سینمای ایران دارد وضعیت سینما را به چه شکلی می‌بینید و به نظر شما کار کردن در سینمای ایران چگونه خواهد بود؟

معتقدم سینما باید دوباره در یک وحدت شکل بگیرد و همه درکنار هم یک واژه را معنا کنند آن هم در مورد سینمایی که در خدمت مردم است. سینما به خاطر مردم است و اگر قرار باشد شخصی و فردی باشد و به هر مسئله‌ای بدون اینکه بدانیم جامعه در آن لحاظ شده است بپردازیم، صحیح نیست اما آن چیزی که می‌دانیم باید در جامعه مطرح شود و آگاهی و هشدار دهد و روشنگری کند. باید برای تغییر و نگاه متفاوتی داشتن تلاش کند، طبیعتا سینما باید قدم‌های مثبت خود را درجهت انسانیت و شرافت انسانی بردارد.

آنچه مهم است اینکه ما جایگاه انسان را پیدا کنیم و رنج‌های انسان را در راه بودن آن جایگاه زیرا گاهی انسان آنقدر پست می‌شود که تمام انسانیت خود را از دست می‌دهد یا اینکه تا چه اندازه باید متعالی شود که انسان‌های دیگری را هم تحت تاثیر خود قرار دهد. این است که آمدن و رفتن انسان پیامی را با خود منتقل می‌کند اینکه تا زمانی که هستیم در کجا می‌توانیم تاثیرگذار باشیم و این تاثیرگذاری در کجای فیلم‌های ما و به چه شکل و حول چه موضوعاتی می‌تواند شکل گیرد تا مردم بتوانند از آن استفاده ببرند.

به نظر من سینماگران می‌توانند پزشکان روح باشند و روح انسان‌ها را جلا دهند و درمان کنند و به پرسش وادارند و از این طریق می‌توانند خودشناسی کنند و عیب‌های خود را ببینند. سینما در کنار سرگرمی باید این پیام‌ها را داشته باشد. امیدوارم سینمای ما بتواند با یک همدلی و وحدت بیشتر همه در کنار هم جهت اعتلای سینما قدم بردارند.

انتخاب بازیگران بر چه اساسی صورت گرفت؟ آیا از ابتدا طناز طباطبایی، بابک حمیدیان و دیگر بازیگران را انتخاب کرده بودید؟

بله. تقریبا همین ترکیب انتخاب شده بود اما کمی برای نقش مراد(نقش متجاوز) با مشکلات زیادی روبه‌رو شدم زیرا کمتر بازیگری حاضر بود این نقش را ایفا کند. درحالی که مراد هم یکی از شخصیت‌های درون جامعه است که زندگی می‌کند و پرداختن به چنین شخصیت‌هایی در جامعه کم هم نیستند.


بنابراین بازیگر توانایی می‌خواست که خوشبختانه در نهایت این نقش به آقای بابک حمیدیان رسید واز این انتخاب بسیار خوشحال هستم. در مورد بازیگر نقش اول هم که می‌خواستم از غیر بازیگر استفاده کنم که خیلی هم تلاش کردم و شاید از بیش از هفتصد نفر تست گرفتم اما به دلیل حساس بودن نقش و باورپذیری نهایتا این نقش به خانم طناز طباطبایی رسید.

آیا همچنان می‌خواهید فیلم‌های اجتماعی بسازید و فیلم یازدهم شما دربردارنده چه موضوعی خواهد بود؟

دو موضوع است كه مدتهاست ذهن من را مشغول كرده است يكي در مورد زن و جنگ و نقش زنان در جنگ و ديگري موضوعي كه معضل بسيار بزرگي است و ميخواهم حتما به آن بپردازم ازدواج و طلاق در نسل جوان است كه متاسفانه روز به روز اين تنهايي و جداشدنها بيشتر ميشود و طبيعتا ضايعات زيادي براي ما بهدنبال دارد و ناهنجاريهاي زيادي را ايجاد ميكند.