به گزارش افکارنیوز،کاکلی، نماینده دادستان تهران در جایگاه شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری قرار گرفت و در توضیح کیفرخواست به هیئت قضات گفت: مردی که به عنوان متهم در دادگاه حاضر شده، یک سال قبل همسرش را به قتل رسانده است.
او توضیح داد: اسفندماه سال۹۰ بود که پسربچهای به پلیس خبر داد مادرش در خانه فوت شده است. مأموران پلیس هم خودشان را به محل رساندند و با جسد فرزانه که به نظر میرسید بر اثر خفگی کشته شده است، روبهرو شدند. بعد از آن جسد به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات برای شناسایی متهم آغاز شد. بررسیهای اولیه مشخص شد صبح روز حادثه شوهر سابق فرزانه که داود نام داشت از خانه او خارج شده است. مادر فرزانه در اولین بررسیها گفت: داود مرد عصبی است و چند سال قبل دخترم از او جدا شد. او مدام دخترم را کتک میزد. آنها زندگی جداگانهای داشتند. دخترم زن زحمتکشی بود و خودش کار و دو پسرش را
سرپرستی میکرد. داود هم برای دیدن بچهها به خانه دخترم رفت و آمد میکرد و به خاطر همین با هم ارتباط داشتند.
نماینده دادستان تهران در ادامه گفت: مأموران بعد از تحقیق بیشتر دو ماه بعد از حادثه داود را شناسایی و دستگیر کردند. او به جرم خودش اقرار کرد اما گفت قصد کشتن فرزانه را نداشته است. داود نامهای به پلیس نشان داد و ادعا کرد همسرش با چند مرد غریبه رابطه داشته است. او گفت: فرزانه نام مردان را نوشته و قبل از مرگ به او داده بود. نماینده دادستان تهران گفت: بررسی اوراق پرونده نشان میدهد که داود گناهکار است و برایش درخواست مجازات قانونی دارم.
بعد از آن مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: خواسته من قصاص است و حاضر به گذشت نیستم.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: قبول دارم که مرتکب قتل شدم اما قصد نداشتم که او را به قتل برسانم. او مرا عصبی کرد و حادثه یک لحظه اتفاق افتاد. متهم ادامه داد: همه میدانند که من فرزانه را دوست داشتم و به خاطر مشکلاتی که برای کارم ایجاد شد مجبور به جدایی شدم. به خاطر شغلم مجبور بودم به شهرهای دیگر سفر کنم. به خاطر همین مشکلات کاری با هم اختلاف پیدا کردیم و سرانجام توافق کردیم که از هم جدا شویم. بعد به خاطر مشکلات مالی که داشتم قبول کردم او سرپرستی بچهها را بر عهده بگیرد اما هر وقت میخواستم به ملاقات بچهها بروم، مانع میشد و اجازه نمیداد که آنها را ببینم.
متهم گفت: سه سال از جدایی ما گذشته بود. پولم را برده بودند و مشکلات زیادی داشتم. شش ماه بود که به خانه فرزانه رفت و آمد میکردم. او گفت به خاطر رفت و آمدی که به خانهاش دارم، بهتر است صیغه بخوانیم و هر وقت خواستیم آن را باطل کنیم. من هم قبول کردم. وقتی به تهران میآمدم یک شب را پیش بچهها میماندم و بقیه وقتها به خانه دوستانم میرفتم. شب قبل از حادثه وقتی به خانه فرزانه آمدم، برایش هدیه آوردم و رابطه ما مقداری بهتر شده بود. پیشنهاد دادم که شام را با هم به رستوران برویم و او قبول کرد. وقتی از رستوران برگشتیم، قرار شد شب را در خانه او بمانم و صبح زود به فرودگاه بروم.
صبح که خواستم از خانه بیرون بروم، متوجه رفتار غیرعادی فرزانه شدم. رنگش پریده بود. به رفتارش شک کردم. وقتی سر ساکم رفتم، دیدم دو بسته مخدر شیشه داخل ساکم است. دلیل نگرانی فرزانه را فهمیدم. او مواد مخدر را داخل ساکم گذاشته بود تا مأموران پلیس مرا در فرودگاه بازداشت کنند. اگر این حادثه اتفاق میافتاد، به اعدام محکوم میشدم.
عصبانی شدم و به سراغش رفتم. اول منکر شد و گفت حتماً شخص دیگری مواد را داخل ساکم گذاشته است، اما من جایی نرفته بودم و مطمئن بودم که کار خودش است. برای اینکه اطمینان پیدا کنم، دست و پایش را بستم و او را کتک زدم تا اقرار کند و آن را بنویسد. او برایم نوشت که با چند مرد رابطه داشته و اسم و شماره تلفن آنها را یادداشت کرد که برگه آن در پرونده موجود است. بعد از اینکه دست و پایش را باز کردم، در دعوای لفظی گفت که میخواهم به ناصر خبر بدهم. ناصر همان کسی بود که زندگی مرا تباه کرده و پولم را برده بود. عصبانی شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. گردنش را گرفتم و آن قدر فشار دادم که خفه
شد.
هيئت قضات بعد از شنيدن آخرين دفاعيات متهم و وكيل مدافع او وارد شور شدند.
شناسه خبر:
۲۳۷۵۸۴
پشیمانی از قتل همسر با توهم خیانت
همه میدانند که من فرزانه را دوست داشتم و به خاطر مشکلاتی که برای کارم ایجاد شد مجبور به جدایی شدم.
۰