به گزارش افکار نیوز به نقل از مهر، راز این جنایت ۲۴ شهریور سال ۸۷ به کاراگاهان پلیس آگاهی اطلاع داده شد مأموران پس از حضور در محل درگیری در حوالی میدان خراسان تهران با جسد پسر جوانی روبرو شدند که بر اثر اصابت ضربه های کارد از پا درآمده بود.

شاهدان ماجرا به مأموران گفتند، مقتول سوار بر موتور سیکلت در حال عبور از خیابان بود که پسر جوانی او را از روی موتور به پایین پرت کرد و بعد با کاردی که به همراه داشت: چند ضربه به بدن او وارد و از محل متواری شد.

در ادامه تجسس ها مشخص شد عامل جنایت روح الله نام داشته که در تاریخ دوم تیرماه همان سال نیز با حمله به خانه مقتول پدر او را با ضربه قمه مجروح کرده بود.

تحقیقات برای دستگیری متهم به قتل فراری ادامه داشت تا اینکه پس از گذشت ۲ سال مأموران مخفی گاه او را شناسایی و دستگیرش کردند.

متهم نیز در بازجویی ها با قبول اتهام قتل گفت: برای یک تسویه حساب قدیمی دست به این جنایت زدم.

پس از تحقیقات مقدماتی و اعتراف متهم و دو همدستش و همچنین بازسازی صحنه قتل بازپرس جنایی تهران برای روح الله به اتهام مباشرت در قتل عمدی و برای ۲ همدستش نیز مشارکت در نزاع قرار مجرمیت صادر کرد و پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

صبح امروز جلسه دادگاه به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و حضور ۴ قاضی مستشار برگزار شد که در ابتدای دادگاه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست برای ۳ متهم پرونده تقاضای مجازات قانونی کرد.

سپس پدر مقتول با حضور در جایگاه گفت: شامگاه دوم تیرماه سال ۸۷ روح الله و ۲ همدستش به داخل خانه ما حمله ور شده و پس از شکستن شیشه های خانه مرا با ضربه قمه مجروح کرده و از محل گریختند، حالا هم از او به خاطر قتل پسرم و حمله به خانه ام شکایت دارم و خواستار قصاص او هستم.

رئیس دادگاه سپس به اتهام قتل عمدی و ضرب و جرح را به روح الله تفهیم کرد که پسر شرور با قبول اتهاماتش در دفاع از خود گفت: من و مقتول باهم کینه ای قدیمی داشتیم، او ۳۱ خرداد به خاطر این کینه با قمه به من حمله ور شد و مرا از ناحیه صورت مجروح کرد، از او شکایت نکرده و تصمیم گرفتم خودم انتقام بگیرم به همین خاطر نیمه شب دوم تیر به خانه شان حمله ور شدم اما مقتول آنجا نبود، این ماجرا گذشت تا اینکه شب حادثه او را سوار بر موتور در حوالی میدان خراسان دیدم، به خاطر ترافیک سرعتش پایین بود، او را به روی زمین انداخته و خواستم با چاقو ضربه ای به صورتش بزنم اما سرش را تکان داد و ضربه به گردنش خورد.

من قصد کشتن او را نداشتم و فقط می خواستم انتقام بگیرم.

رئیس دادگاه: پس از قتل چاقو را چه کردی؟

متهم به قتل: آن را در یک کانال آب در بلوار ابوذر انداختم.

رئیس دادگاه: چرا بعد از قتل ۲ سال فراری بودی.

متهم به قتل: می خواستم قبل از اینکه دستگیر شوم به کربلا بروم و در آنجا توبه کنم حتی با پدر مقتول هم تماس گرفتم و به او گفتم بعد از سفر کربلا خودم را معرفی می کنم اما به دلیل اینکه تحت تعقیب بودم موفق به این سفر نشدم.

در ادامه وکیل متهم در دفاع از او گفت: موکلم دچار بیماری روان پریشی است، او می خواهد خودش را از همه قویتر نشان دهد و به همین خاطر و به دلیل بیماری روحی روانی از خدمت سربازی معاف شده، از دادگاه درخواست دارم سلامت روحی و روانی او از سوی متخصصان پزشکی قانونی مورد بررسی قرار گیرد.

متهم نیز در آخرین دفاع خود گفت: ادعاهای وکیلم را قبول ندارم، من سابقه بیماری روحی و روانی نداشته و در سلامت کامل مرتکب این جنایت شدم، از اولیای دم نیز می خواهم مرا حلال کنند حتی اگر نظرشان به قصاص من باشد.

در ادامه به اتهام ۲ متهم دیگر پرونده رسیدگی شد و رئیس دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به پرونده برای صدور حکم با ۴ مستشار دادگاه وارد شور شدند.