قدرت خرید مردم بر لبه تیغ

اقتصاد در کشور ما ناآرام است و این امر موجب شده قدرت خرید مردم دستخوش تغییرات بنیادینی شود. اقتصاددانان، متفق القول بر این امر تاکید دارند که ظرف چند ماه گذشته از ابتدای سال 97 تاکنون،  قدرت خرید مردم به شدت کاهش داشته تا جایی که عددی به بزرگی 48 تا 80 درصد در صحبت های مختلف کارشناسان اقتصادی به عنوان میزان تنزل قدرت خرید عنوان می‌شود.

در توضیح این امر باید اینچنین عنوان کرد که با آغاز تلاطمات ارزی ناشی از سیاست های غلط، تحریم و سنگ اندازی های دشمن، اقتصاد کشور دچار بحران شد، بحرانی که در کلام بزرگان به جنگ اقتصادی تعبیر شد و سبب گردید قیمت محصولات و اقلام مصرفی در اثر گرانی ارز و مواد اولیه گران و گران‌تر شود. از دیگر سوی، پرواز نقدینگی در پس بی‌تدبیری مسئولان برای مهار آن و جذب پول‌های سرگردان، مشکل دیگری را در اقتصاد کشور شکل داد و نقدینگی سرگردان که شاید پیش از این در حساب های بهره ای بانک ها جا خوش کرده بود به بازار، هجوم آورد.

نقدینگی که به نسبت دولت قبل 4 برابر شده و نزدیک به 1800 هزار میلیارد تومان رسیده بود، در دست مردم و دلالان قرار گرفت و در بازار ارز و طلا، تورم و گرانی شدیدی ایجاد کرد و بعد از اشباع این بازار به سراغ خودرو، مسکن و حتی محصولات خوراکی مانند رب و کنسرو رفت و همه این بازارها را به چالش کشاند. ارزش پول ملی کاهش یافت و مردمی که درآمدشان تغییری نکرده بود به سبب گرانی ها، قدرت خریدشان کاهش یافت.

بحران ارزی و کاهش 80 درصدی قدرت خرید 

وحید شقاقی اقتصاددان گفته است:« افزایش قیمت دلار، باعث شده طی ماه های اخیر ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم 80 درصد کاهش پیدا کند. این در حالی است که سال 96 در حال نزدیک شدن به قدرت خرید سال 90 بودیم، اما با این وضعیت اگر هیچ عامل مخرب دیگری بر اقتصاد کشور تاثیر نگذارد، شاید 10 سال دیگر قدرت خرید مردم به قدرت خرید سال 90 برسد.» وی در مورد تاثیر تلاطمات ارزی در کاهش قدرت خرید هم اینچنین عنوان کرده است: « ارز یکی از مهم‌ترین متغیرهای هر سیستم اقتصادی است؛ این متغیر در حدی اهمیت دارد که می ‌توان با ایجاد بحران ارزی، یک کشور را به طور نامحسوس و حتی مخرب‌ تر از جنگ نظامی نابود کرد.»

در توضیح بیشتر باید عنوان کرد قدرت خرید به آن مقدار خرید کالا و خدماتی اطلاق می شود که با یک واحد پول، توان خرید آن وجود دارد و این مقدار خرید فقط یک کالا را در بر نمی گیرد، بلکه سبدی از جمیع اقلام مصرفی است که ملزومات زندگی یک فرد اعم از کرایه‌ خانه تا پنیر و کره و .. را شامل می شود.

برای بررسی بیشتر موضوع قدرت خرید، خبرنگار «رسالت» سری به بازار زده تا در گفت‌و‌گویی میدانی، نقش تلاطمات اقتصادی اخیر را روی موضوع قدرت خرید مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. 

هر روز دریغ از دیروز

محمد امیری، کاسب خرده فروش مواد غذایی، عکس العمل جالبی در برابر پرسش ما نشان می دهد و می گوید:« ای بابا! قدرت خرید! مردم به معنای کامل دچار مشکل شده اند. پیش از این یک پاکت شیر و یک جعبه پنیر معممولی را 7 هزار تومان می خریدند، حالا باید 10 تا 12 هزار تومان برایش هزینه کنند و این در حالی است که این آدم همان آدم قبلی است و حقوق 1 میلیون و 500 هزار تومانی هم سرجایش مانده است.» وی ادامه 

می دهد:« از همه بدتر آن است که همین برآورد هزینه پنیر و شیر هم ثابت نیست و هر روز بدتر و گران‌تر می‌شود و مردم را فقیر تر و کم توان تر در خرید می‌کند.» 

مهرنوش عباس زاده یکی از خریدارانی هم که به این فروشگاه آمده تا چای بخرد، می گوید:« منزل ما مدام محل رفت و آمد مهمان است و ماهی یا هر دو ماه، یک پاکت چای نیم کیلویی مصرف می کنیم، باورتان می شود همین چای را با مارک ثابت ظرف 4 تا 5 ماه اخیر با چند قیمت مختلف خریده‌ام؟ » وی عنوان می‌کند: « پدرم در قید حیات نیست و مادرم حقوق بازنشستگی پدرم را دریافت می‌کند. حقوق ثابت مانده اما قیمت ها به نسبت ابتدای سال، چندین و چند مرتبه افزایش داشته است و به قول مادرم اگر پیش از این با 50 هزار تومان برای خرید به یک فروشگاه می رفته و در حد مصرفش، سبدی شامل تخم مرغ، پنیر، کره، مایع ظرفشویی و پودر ماشین و آبنبات، رب و ماکارانی خرید می کرده، امروز با همان 50 هزارتومان نهایتا می تواند تخم مرغ و پنیر، کره و ماکارانی و رب را بخرد و این پول به خرید نصف دیگرش نمی رسد.»

حذفیات سبد خانوار در نتیجه کاهش قدرت خرید

مونا مرادی خریدار دیگری است که در یک فروشگاه لوازم بهداشتی با وی هم کلام شدیم و از وضعیت قدرت خرید این روزهایش در قیاس با چند ماه قبل و حتی ابتدای سال پرسیدیم. او می‌گوید: « دو دختر دو قلوی یک و نیم ساله دارم و برای خرید پوشک و دستمال کاغذی به اینجا آمده ام و این بسیار قابل تاسف است که من به عنوان یک مادر، باید مدام دغدغه گران شدن پوشک را برای کودکانم داشته باشم، چرا که از ابتدای سال تاکنون با این اوضاع و مشکلاتی که در بازار پوشک بود، این محصول چندین مرتبه افزایش قیمت های نامتعارف داشته است.» وی عنوان می کند: « در یک برهه ای، دلالان و سودجویان، پوشک را احتکار کردند تا گران شود، اما بعد از کشف انبارها و آزادسازی آن، باز هم قیمت ها ثابت نماند و چندین مرتبه دیگر گران شد و پوشکی که من در ابتدای سال به قیمت 45 هزار تا 50 هزار تومان می خریدم، حالا باید 80 تا 90 هزار تومان هزینه کنم و برای من و همسرم که حقوقمان ثابت مانده، خیلی سخت است و سبب شده مجبور شویم برخی اقلام مانند میوه و گوشت قرمز را از سبد خانوارمان کم و در مواقعی به کلی حذف کنیم.» 

براساس گزارشات بانک مرکزی، قیمت تخم مرغ در هفته منتهی به 24 فروردین ماه 97 شانه‌ای 12500 تومان در میادین شهرداری فروخته شده است و همین شانه تخم مرغ در هفته منتهی به 30 آذرماه 97، به شانه ای 14 تا 18 هزار تومان رسیده و براساس گزارشات میدانی و آخرین قیمت ها، امروز هر شانه تخم مرغ تا 25 هزار تومان به فروش می‌رسد.

همچنین قیمت هر بسته پنیر 450 گرمی پاستوریزه در فروردین ماه سال جاری  4500 تومان بوده و در آذرماه به 7600 رسیده و اکنون نزدیک به 10 هزار تومان رسیده است. نخود، لپه و لوبیا در فروردین ماه به ترتیب کیلویی 8، 9 و 11 هزار تومان قیمت داشته و در آذر ماه 10/800، 10/300 و 14/500 شده و اکنون به قیمت های 12 هزار، 11/500 و 16 هزارتومان در بازار فروخته می شود. همچنین کیسه برنجی که در فروردین ماه 80 هزارتومان بوده اکنون 110 تا 120 هزار تومان به فروش می رسد. 

علیرضا باقری فروشنده پوشاک هم می‌گوید: «قیمت پوشاک از ابتدای سال مانند دیگر قیمت ها در نوسان بوده ولی از ابتدای اسفند ماه و نزدیک شدن به پایان سال و عید نوروز، قیمت ها به یکباره تغییرات محسوس‌تری داشته  و اگر یک شلوار معمولی بچگانه، ماه قبل 50 هزار تومان بود، اکنون برای من خریدار نزدیک به 67 تا 70هزار تومان تمام می شود و من برای این که هم سود داشته باشم و مشتری را از دست ندهم، مجبورم نهایتا 80 هزار تومان بفروشم.» وی عنوان می کند: « مسلما اگر در گذشته، کسی با  200 هزار تومان برای خرید لباس چند ماه قبل وارد مغازه می شد، به راحتی به اهداف مورد نظرش می رسید، اما امروز آنقدر قدرت خرید کاهش داشته که همان 200 هزار تومان پیش بینی خرید لباس را که داشته باشی، وقتی وارد مغازه می شوی سردرگم هستی که چه کنی؟»

وقتی سبد خانوار آب می رود!

در بازار بنکداران هم وضع به همین منوال است و قدرت خرید مردم در قیاس با قیمت ها تغییرات محسوسی دارد، چنانچه یک بسته رب 12 تایی 800 گرمی که ابتدای سال 50 هزارتومان بوده، اکنون 180 هزار تومان است. احمد نبی که برای خرید آمده می گوید: « بازنشسته ام و چندین نوه و عروس و داماد دارم، برای همین همیشه خرید را به صورت کلی انجام می دهم تا برایم به صرفه تر باشد. اما این روزها، اوضاع خیلی خراب است و اگر ابتدای سال با یک میلیون تومان کلی جنس می خریدم، امروز با همان پول، نصف خرید ابتدای سال و گاهی کمتر از آن را می توانم به خانه ببرم و هر روز سبد خریدم کوچک تر می شود.» این همان چیزی است که کارشناسان اقتصادی هم در رابطه با قدرت خرید مردم می‌گویند، یعنی سبدهای خانوارها، کوچک‌تر و کوچک‌تر می شود؛ امروز دیگر نمی توان با یک دهم حقوق حداقلی کارگری یعنی 150 هزار تومان برای خرید به بازار رفت و با روی گشاده و دست پر برگشت! امروز سفره کارمندان و حقوق بگیران و کارگران بیش از همیشه خالی است و در سبد خانوارشان هر روز یک محصول اساسی حذف می شود، چرا که قدرت خریدشان آب رفته است.