
تلاش پدران و مادران در غزه برای به دست آوردن یک قرص نان در خیابان های این شهر و از هوش رفتن بسیاری از آنان از گرسنگی و تشنگی و نیز کودکانی که در محل فرود کمک های هوایی در مشتی خاک به دنبال غذا هستند، در کنار کسانی که زیر حملات جنگننده های اسرائیل جان می بازند، گویا ترین تصاویر از واقعیت تلخ این روزهای غزه است.
نفس هایی که در این باریکه به شماره می افتد
در میان کمبود شدید یا به عبارت بهتر نبود آب و غذا در غزه، آنچه به فراوانی در این باریکه وجود دارد و هر روز گسترده تر می شود، سایه مرگ است، گویا در این باریکه هر چیزی می تواند مانند تیری سینه این مردم را نشانه رود و جانشان را بگیرد، حتی بسته های کمک های غذایی که از آسمان فرود می آید.
شبکه های خبری هر روز تصاویری از جمعیت زیادی از مردم غزه در مراکز توزیع غذا منتشر می کنند؛ تصاویری که نشان می دهد چگونه مردم گرسنه در لحظاتی که چیزی نمانده یک بسته غذایی دریافت کنند، جان می بازند، گاه در اثر ازدحام جمعیت و گاه در اثر فروریختن محل تجمع و یا در اثر رها شدن یکی از همین بسته ها بر سر یکی از همین مردم و یا آوار شدن آن بر روی چادرهایی که آخرین پناه آنان است.
بنا بر اعلام دفتر اطلاع رسانی غزه، تعداد قربانیان کمک های هوایی که بر اثر اشتباه محاسباتی در محلی نادرست پرتاب می شود، از زمان آغاز جنگ تا لحظه انتشار این گزارش به 23 نفر افزایش یافته است.
حقارت وخواری از زبان مردم غزه
اهالی غزه جمع کردن این کمک ها را که از آسمان بر سرشان فرود می آید و هنگام رها شدن اغلب متلاشی شده و با خاک و زباله آمیخته می شود، حقارت وخواری هوایی می نامند و صد البته صحنه هایی از دویدن برای دریافت یکی از این بسته ها و پاره شدن کیسه ها و جمع کردن محتویات آن در بین مشتی خاک، در تایید این توصیف کافی است.
در فیلم هایی که شبکه های خبری از وضعیت غزه پخش می کنند، دیده می شود که چگونه کودکان غزه در محل پرتاب این بسته ها تجمع و تلاش می کنند آنچه سالم مانده را از بین خاک و زباله جدا کرده تا از گرسنگی نجات پیدا کنند. این است حکایت کمک هایی که انتظار می رفت به شکل سخاوتمندانه و در خور اهل غزه مانند هر انسان نیازمند دیگری به دستشان برسد.
این وضعیت موج انتقاد نهادهای حقوقی وقانونی از توزیع بسته های کمک های هوایی را به دنبال داشته و آن را تلاش بیهوده و به هدر دادن هزینه سنگین در مقایسه با ارسال کمک ها از طریق کامیون می دانند.
تحلیلگر لبنانی: کمک های هوایی راه حلی بی فایده و تضمین نشده است
در این خصوص "الیاس المر" تحلیلگر سیاسی لبنان در گفتگو با ایرنا گفت: از نظر قانونی و حقوق بین الملل، یک اصل اساسی در مورد کمک های بشر دوستانه این است که امکان دسترسی امن و بدون تبعیض به این کمک ها فراهم باشد.
در مورد غزه با توجه به بسته بدون گذرگاهها، طبعا ارسال هوایی کمک ها دسترسی سریع به این کمک ها را فراهم می کند اما این روش، راه حلی محدود و بی فایده ایی است و دسترسی امن را برای کسانی را که سخت نیازمند این کمک ها هستند، تضمین نمی کند و غیرنظامیان را به دلیل ازدحام جمیعت یا سقوط محموله های در مناطق ناامن در معرض خطر قرار می دهد.
وی یادآور شد: خطرناکتر اینکه چه بسا از کمک های هوایی به عنوان پوششی سیاسی و خودداری از پایان محاصره غزه استفاده شود با این توجیه که وضعیت موجود در غزه ایجاب می کند که کمک ها از طریق هوایی ارسال شود. در حالی که مشکل اصلی غزه، بسته بودن گذرگاههای زمینی آن است که بی شک برای کمک رسانی امن تر و کارآمدتر است.
در هر حال آنچه اکنون شاهدیم کوتاهی شرم آور بین المللی و سکوت مرگبار در برابر فاجعه انسانی در غزه است که با صوت و تصویر مستند شده است؛ سکوتی که درد ورنج مردم این منطقه را طولانی تر کرده و سرپوشی غیرمستقیم بر ادامه موارد نقض حقوق بشر است.
شواهد تاریخی اما و اگر های کمک های هوایی
این کارشناس لبنانی ادامه داد: در تاریخ معاصر موارد متعددی از ارسال کمک های هوایی ثبت شده است، اما تجربه نشان می دهد این روش همچنان در مقایسه با گذرگاههای زمینی کارآمدی محدودی داشته است.
نمونه هایی از ارسال کمک های بشر دوستانه هوایی در زیر آمده است:
- ایجاد پل هوایی برلین ( (1948–1949)
در جریان محاصره برلین غربی از سوی شوروی سابق، آمریکا و انگلیس به منظور ارسال کمک های غذایی وسوخت به این شهر، عملیات گسترده ارسال هوایی این کمک ها را آغاز کردند. این اقدام نمونه کارآمدی پل هوایی به منظور برطرف کردن نیازهای روزمره ساکنان شهر محاصره شده برلین غربی بود و شرایط امنیتی نسبتا مناسبی از سوی طرف های درگیر برای انتقال این کمک ها فراهم شد.
-محاصره سارایوو (1992–1996)
به گفته الیاس المر در جنگ بوسنی، سازمان ملل به منظور کمک به غیر نظامیان، برنامه ارسال هوایی کمک های بشر دوستانه شامل غذا و دارو را آغاز کرد و با وجود موثر بودن آن در کاهش مشکلات مردم جنگ زده، اما به دلیل محدودیت مقادیر ارسالی با انتقادهایی روبه رو شد.
-گرسنگی در اتیوپی (1984–1985)
در آن زمان به مناطق دور افتاده که از جنگ و خشکسالی رنج می بردند، کمک ها از طریق هوایی ارسال شد، اما به دلیل توزیع ناعادلانه و سوء استفاده برخی طرف ها از این کمک ها به عنوان ابزار سیاسی و در نتیجه کاهش تاثیرگذاری آن، مورد انتقاد قرار گرفت.
این نمونه ها نشان می دهد ارسال کمک های هوایی می تواند در شرایط اضطراری مردم محاصره شده را از مرگ نجات دهد، اما ریشه های بحران را حل نکرده و نیاز به گشودن گذرکاههای زمینی امن را برطرف نمی کند؛ گذرگاههایی که همچنان بهترین روش برای تضمین ارسال کمک ها به میزان کافی و بدون تبعیض است.
آنچه اکنون در غزه به خوبی مشهود است، اصرار "اسرائیل" بر ادامه سیاست جلوگیری از ارسال کمک های بشر دوستانه به غزه وخودداری از باز کردن گذرگاههای این باریکه است که بحران گرسنگی فاجعه باری را در این منطقه رقم زده است.
در این شرایط، انتشار گزارش های متعدد از کارشکنی اسرائیل در ارسال کمک به اهالی غزه، فشار بین المللی بر این رژیم افزایش یافت تا جایی که به اجبار و به منظور کاهش این فشارها، با ارسال کمک های هوایی به غزه موافقت کرد؛ کمک هایی که به دامی برای جان باختن تعداد بیشتری از اهالی غزه تبدیل شده است که با گرسنگی دست وپنجه نرم می کنند.
در میان واقعیت های تلخ غزه و در شرایطی که این کمک ها گاه مانند گلوله بر تن نحیف و استخوانی این مردم گرسنه و محاصره شده می نشیند باید پرسید: چرا مردم غزه برای دریافت کمک های انسانی راهی دشوار و پرهزینه پیش رو دارند که اغلب به قیمت جانشان تمام می شود؟