یک سوال مهم/ آیا ایران و آمریکا به توافق خواهند رسید؟

گفته می‌شود سخت‌ترین معادلات در پهنه خاکی، مسائلی هستند که هنوز کسی موفق به حل آنها نشده است! مثلا در عالم ریاضیات، معادلات و مسائل حل‌نشده‌ای وجود دارد که طی قرن‌های متمادی باهوش‌ترین ریاضیدانان هم هنوز نتوانسته‌اند راه‌حلی برای آنها پیدا کنند. این معادلات ناگشوده به‌قدری مهم‌اند که برای حل برخی از آنها جایزه یک‌ میلیون دلاری در نظر گرفته شده است.

به گزارش اعتماد، جدای از حوزه ریاضیات و علوم محض، برخی معادلات ناگشوده در حوزه‌های سیاسی و دیپلماتیک هم هستند که علی‌رغم گذشت سال‌ها، هنوز حل نشده‌اند. معادله ارتباطی ایران و امریکا یکی از معادلات دشوار حوزه سیاست بین‌الملل است که علی‌رغم گذشت دهه‌ها هنوز راه‌حلی برای آن یافت نشده است. معادله‌ای چند مجهولی که فرمول‌های مختلفی درباره آن امتحان شده اما هنوز گرهی از هزار توی پیچیده آن باز نشده است.

برخی گروه‌های رادیکال جریان راست معتقدند برای حل این معادله باید تنگه هرمز را بست و به تنازعات میان دو کشور دامن زد! طیف‌های دیگری هم در منتهی‌الیه جریان مقابل تاکید دارند که برای توافق با امریکا، ایران باید از اصول و مطالباتش دست بکشد! در میان این دو رویکرد رادیکال اما هستند عقلایی که از ضرورت برخورد معقول و مدبرانه با مساله صحبت می‌کنند. این دسته از تحلیلگران که طیف‌هایی از مسوولان دولتی و گروه‌هایی از نخبگان دانشگاهی را شامل می‌شود، معتقدند برای حل معادله ارتباطی ایران و امریکا باید از همه ظرفیت‌های کشور بهره برد و در یک محیط عاقلانه فرمول‌هایی برای حل معادله پیدا کرد. محمد جواد ظریف یکی از همین افراد صاحب تجربه است که تجربه بالایی در مذاکرات میان ایران و امریکا از سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب 57 داشته است.

وزیرخارجه اسبق ایران معتقد است عنصر زمان برای حل معادله ارتباطی ایران و امریکا بسیار مهم است و باید از زمان نهایت استفاده را کرد. ظریف که روز و روزگاری در سال 99، زمانی که ایران فرصت احیای برجام را داشت اما این فرصت به آینده‌ای مبهم موکول شد، در آن زمان تذکار داده بود، «جهانِ 6ماه آینده با امروز فرق خواهد داشت...،» او در مهرماه 1404 هم همان تذکارهایی را می‌دهد که در اسفند 99 و اردیبهشت 1400 بارها تکرار کرده بود. دیروز ظریف وزیر خارجه پیشین ایران فرمول تازه‌ای را برای حل معادله با امریکا ارایه کرد که در آن «مذاکرات مستقیم و چندوجهی» با امریکا از موضع قدرت به عنوان یک راه‌حل عملی مطرح شده بود. ظریف که با یک رسانه لبنانی سخن می‌گفت، بازهم هشدار داد که گذشت زمان لزوما به نفع ایران نیست و فرصت‌های فعلی برای مذاکره ممکن است در ماه‌های آینده از دست برود.

ظریف در گفت‌وگو با النهار، در پاسخ به منتقدان مذاکره با غرب و امریکا که حمله رژیم صهیونیستی به ایران را در حین مذاکرات دلیلی بر بی‌فایده بودن آن می‌دانند، تأکید کرد: «همین مذاکرات، با وجود نقدهایی که به شیوه و فرآیند آن دارم، باعث شد مردم با حفظ انسجام و وحدت خود به‌طور یکپارچه در برابر دشمن صهیونیست بایستند و نقشه آنها مبنی بر فروپاشی نظام ناکام بماند.» 

«اعتماد» در ادامه پرونده گشوده اخیر برای ارزیابی دیدگاه‌های کارشناسان و فعالان سیاسی، سراغ منصور حقیقت‌پور و فاطمه راکعی 2فعال سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب رفته و از آنها درباره فرمول مذاکره با امریکا و چرایی همسویی مواضع رادیکال‌های داخلی با ترامپ و نتانیاهو طرح پرسش کرده است.

منصور حقیقت پور: توافق ایران و امریکا نیازمند اراده سیاسی دو کشور است

منصور حقیقت‌پور فعال سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره همسویی مواضع برخی طیف‌های سیاسی رادیکال با دشمنان کشور می‌گوید: « ما دو جریان تندرو در کشور داریم که نگران رفتار آنها هستیم. هم تندروهایی که در جریان چپ وجود دارند هم تندروهایی که در جریان راست فعالیت می‌کنند. مواضع جریان تندروی راست ایران درست شبیه مواضع ترامپ و نتانیاهو در خصوص برجام است.ترامپ و نتانیاهو هم می‌گویند که برجام کاملا به ضرر آنها بوده که آن را کنار گذاشته‌اند. این جریان رادیکال راست که من نام آنها را حلقه در آستانه فروپاشی می‌دانم، برجام را سراپا ضرر و ایراد می‌دانند. هیچ تفاوتی میان مواضع این طیف با مواضع تندروهای امریکایی و اسراییلی وجود ندارد. »

دحقیقت‌پور ادامه می‌دهد: «جریان رادیکال چپ هم معتقد است ایران باید در نشست شرم الشیخ شرکت می‌کرد و حتی اگر لازم بود با ترامپ روبوسی کنیم و دست دهیم، باید این کار را می‌کردیم! این نگاه برای ساختاری که قصد دارد، تصمیماتش را با عقلانیت اتخاذ کند، قابل قبول نیست. در عقلانیت، اعتدال، فهم و ادراک و تدبیر وجود دارد و رفتارهای هیجانی و احساسی در رویکرد عقلانی جایی ندارد. رویکرد عاقلانه به دنبال تامین منافع پایدار و بلندمدت کشور است. فریاد مخالفان برجام که همسو با صحبت‌های نتانیاهو و ترامپ و سلطنت‌طلب‌هاست، مشکوک است. مدت‌هاست که ما می‌گوییم فضای فراخی که پیش روی این جریان رادیکال ایجاد شده باید جمع شود و اجازه داده شود افراد معتدل، عاقل و مدبر وارد نهادهای تصمیم‌ساز و سیاست‌گذار شوند.»

او درباره ارسال برخی پالس‌های مذاکره از سوی ترامپ می‌گوید: « هنوز زود است که بخواهیم از پالس‌های ارسال شده توسط ترامپ و امریکا در خصوص مذاکره اظهارنظر قطعی کنیم. باید اجازه دهیم، زمان بگذرد تا بهتر بتوان درباره منویات درونی ترامپ از طرح این درخواست‌ها صحبت کنیم. حل معادلات ایران و امریکا فرمول دارد و باید از راهش وارد شد. مگر در ماجرای برجام دو کشور ایران و امریکا به یک درک مشترک نرسیدند؟ هم ما می‌توانیم انعطاف لازم را برای توافق به خرج دهیم و هم امریکا می‌تواند از مشکلات گره‌گشایی کند. اما رسیدن به یک چنین نقطه‌ای به اراده سیاسی از سوی هر دو طرف نیاز دارد.»

حقیقت‌پور با تاکید بر اینکه مذاکرات فرمول خاص خود را دارد و ایران در این حوزه افراد متخصص و کارشناس بسیاری دارد، می‌گوید: « معتقدم امریکا باید اعتماد ایران را جلب کند. اینکه ترامپ، جرارد کوشنر دامادش و ویتکاف را مسوول مذاکره و توافق با ایران کرده، گام روبه جلویی است اما امریکا باید اعتماد ایران را جلب کند. ایران چطور می‌تواند به کشوری که در کشاکش مذاکرات زیر میز گفت‌وگو زد و برجام را به هم زد، اعتماد کند؟ در صورتی که چنین اعتمادی ایجاد شود، شک نکنید توافق در دسترس خواهد بود.»

فاطمه راکعی: همسویی رادیکال‌های داخلی با دشمنان خارجی بر خلاف منافع ملی است

فاطمه راکعی فعال سیاسی و فرهنگی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره همسویی برخی مواضع رادیکال‌های جناح راست با مواضع نتانیاهو و ترامپ می‌گوید: «سال‌ها پیش امام (ره) یک نقشه راه و یک شاقول را در اختیار نسل‌های مختلف ایرانی قرار دادند. خط‌کشی که برای شرایط امروز کشور هم کاربردی به نظر می‌رسد. ایشان فرمودند جناح، گروه و دسته‌های مختلف ایرانی وقتی دیدند مواضع، رویکردها و رویه‌هایش با دشمنان کشور همسو است، حتما در دیدگاه‌ها، اظهارات و نظراتشان تجدید نظر کنند. اینکه برخی جناح‌های رادیکال جریان راست که کلیت برجام را علی‌رغم اینکه بارها گفته شده، امضا و اجرای آن موضع نظام بوده، نفی کرده و آن را خسارت‌بار ارزیابی می‌کنند و بعد ترامپ و نتانیاهو هم درباره برجام همین نظر را دارند از این همسویی‌های خطرناک است که باید در مورد آن تجدید نظر شود.»

راکعی یادآور می‌شود: «مساله این است که با نگاه‌های متفاوت و دورنماها مختلف، نتیجه‌گیری‌های مختلفی هم شکل می‌گیرد. گاهی اوقات اهمیت دادن به دعواهای جناحی و سیاسی به اندازه‌ای برای برخی طیف‌ها مهم می‌شود که منافع ملی در بطن این دعواها و تضادها فراموش می‌شود. این تنگ‌نظری‌ها بر خلاف منافع ملی مردم و مصالح عمومی کشور است. در بسیاری از موارد نفی برجام، مخالفت با مذاکره، احضارها، استیضاح‌ها و مخالف‌خوانی‌ها بیشتر از اینکه حرفه‌ای، تخصصی و در راستای منافع عمومی باشد در راستای رویکردهای سیاسی و حزبی و جناحی است. این برای نخستین‌بار نیست که مواضع رادیکال‌های جریان راست با مواضع چهره‌های چون ترامپ، نتانیاهو و حتی سلطنت‌طلب‌ها یکی می‌شود، در بسیاری از پرونده‌ها این همسویی و نزدیکی در مواضع قابل مشاهده است. »

او می‌گوید: «رادیکال‌های جناح راست با دشمنان کشور مواضع همسویی می‌گیرند تا به زعم خود اصلاح‌طلبان را تحت فشار قرار دهند . اما ایران امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند اتحاد و انسجام در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌هاست. ایران باید رضایت مردم را برای بالابردن ضریب امنیت خود لحاظ کند و از هر اقدامی که باعث نارضایتی عمومی شود، دور شود. برای ایجاد این رضایتمندی لازم است در وهله نخست تلاش برای رفع تحریم‌ها در دستور کار قرار گیرد، رفع تحریم‌ها و بازگشت به فضای اقتصاد و تجارت جهانی به مذاکره و گفت‌وگو نیاز دارد. برای توافق در مذاکرات هم باید یک صدای واحد از درون کشور به گوش جهانیان برسد. »

راکعی در ادامه در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که درون‌نمای مذاکراتی که قرار است در چشم‌انداز آینده میان ایران و امریکا در دستور کار قرار گیرد مبتنی بر چه اصولی باید اجرایی شود؟ می‌گوید: « ایران هرگز میز مذاکره را ترک نکرده است. اتفاقا در کشاکش دور ششم مذاکرات ایران و امریکا در دوران ترامپ بود که اسراییل به ایران حمله کرد و مذاکرات را به هم زد. ایران باید با توجه به تغییراتی که در سطح بین‌الملل به وقوع پیوسته، تحقق منافع ملی خود را در دستور کار قرار دهد. دیپلماسی، هنر انعطاف و گفت‌وگوست، زمانی ممکن است نیاز باشد ایران انعطاف به خرج داده و برخی موارد را بپذیرد و زمانی لازم است گارد تهاجمی‌تر به خود بگیرد. »

او یادآور می‌شود: «توفیق ایران در زمین دیپلماسی نه نشانه ضعف بلکه نشانه قدرت ایران است. ترامپ برای همیشه قرار نیست به عنوان رییس‌جمهور امریکا، سکان هدایت امریکا را به دست بگیرد و جنایت‌هایش را ادامه دهد. تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی متفاوتی از راه می‌رسند و ایران فرصت خواهد داشت تا منافع ملی خود را مبتنی بر خطوط قرمز و دکترین بنیادینش دنبال کند.»