(تحلیلی بر راهبرد دشمن در کتمان ایامالله و مسئولیت جهاد تبیین در بزرگداشت روزهای تاریخساز انقلاب اسلامی)
ایامالله؛ ستون فقرات حافظهی تاریخی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران، صرفاً یک تغییر سیاسی در ساختار قدرت نبود؛ بلکه خیزشی تمدنی بود که با اتکا به ایمان مردم و هدایت الهی، «روزهایی از جنس خدا» را در تاریخ این سرزمین ثبت کرد. روزهایی که قرآن کریم از آنها با تعبیر «ایامالله» یاد میکند؛ روزهایی که در آنها دست قدرت الهی در صحنهی کنش جمعی مردم مؤمن آشکار میشود.رهبر معظم انقلاب، ایامالله را «روزهای جلوهی ویژهی خدای متعال» میدانند؛ روزهایی که نهتنها به گذشته تعلق ندارند، بلکه همچون نشانههایی زنده، مسیر آیندهی ملتها را روشن میکنند. نهم دی ۱۳۸۸، بیتردید یکی از همین نشانههاست؛ روزی که ملت ایران بار دیگر در بزنگاهی تاریخی، مرز خود را با فتنه، انحراف و پروژهی براندازی نرم دشمن ترسیم کرد.
نهم دی؛ میثاق دوباره امت با ولایت
حماسهی نهم دی، صرفاً یک راهپیمایی اعتراضی نبود؛ بلکه تجلی بصیرت جمعی ملتی بود که در اوج جنگ ترکیبی، توانست صحنهی غبارآلود فتنه را تشخیص دهد. نهم دی، روزی است که مردم با حضور خود، پروژهی «بحران مشروعیت»، «دوگانهسازی حاکمیت–ملت» و «فروپاشی اجتماعی» دشمن را باطل کردند.این روز، استمرار همان خطی است که از ۱۵ خرداد ۴۲ آغاز شد، از ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز گذشت، در ۲۲ بهمن ۵۷ به ثمر نشست و در سالهای پس از انقلاب، در مقاطع مختلفی چون دفاع مقدس، ۱۳ آبان، ۹ دی، تشییع شهدای مقاومت و.. تکرار شد. نهم دی، یکی از همان «روزهای نقطهی عطف تاریخ» است که ایمان مردم، آن را به یومالله تبدیل کرد.
حاج قاسم؛ چهرهی مجسم ایامالله در عصر ما
در امتداد همین منظومهی معنایی، ششمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، فرصتی است برای بازخوانی یک حقیقت بنیادین: ایامالله فقط روزها نیستند؛ گاهی انسانها خود یومالله میشوند.حاج قاسم، «مرد میدان» بود، اما میدان او فقط جغرافیای جنگ نبود؛ میدان او، دفاع از هویت اسلامی–ایرانی، عزت امت و امنیت ملی بود. شعارهایی که هر سال برای سالگرد شهادتش انتخاب میشود—از «ما ملت امام حسینیم» و «مرد میدان» تا «ما مدیون مردیم»، «جانفدا»، «شهید قدس»، «سرباز وظیفه» و «ایرانمرد»—همگی بیانگر ابعاد مختلف یک مکتباند؛ مکتبی که در آن، ولایتپذیری، اخلاص، مجاهدت و مردمباوری در هم تنیده شده است.
راهبرد دشمن؛ انکار، تحریف و فراموشی ایامالله
در مقابل این سرمایهی عظیم معنوی و تاریخی، راهبرد اصلی دشمن، نه مواجههی مستقیم، بلکه جنگ حافظههاست. کتمان ایامالله، تحریف روایتها، تقلیل حماسهها به «اتفاقات احساسی» و جایگزینی مسائل حاشیهای بهجای نقاط عطف تاریخی، بخشی از پروژهی فراموشی است.جریان باطل، بهدرستی دریافته که ایامالله، «مشعلهایی روشنگر» هستند؛ مشعلهایی که اگر زنده بمانند، راه آینده را نشان میدهند و امکان تکرار پیروزیها را فراهم میکنند. ازاینرو، تلاش میکند نهم دی را به یک واکنش مقطعی، حاج قاسم را به یک فرمانده صرفاً نظامی و ایامالله را به خاطراتی بیاثر در تقویم تقلیل دهد.
وظیفهی ما؛ جهاد تبیین و احیای حافظهی جمعی
در برابر این راهبرد، وظیفهی نیروهای مؤمن و انقلابی، همان مأموریت قرآنی است:«وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ»یادآوری ایامالله، صرفاً بازگویی تاریخ نیست؛ بلکه بازتولید معنا، هویت و امید است. تکرار آگاهانهی نهم دی، بازخوانی مکتب حاج قاسم، بزرگداشت روزهای تاریخساز انقلاب و پیوند دادن آنها با مسائل امروز جامعه، خود یک کنش فعال رسانهای و فرهنگی است.هر بار که نهم دی تبیین میشود، هر بار که نام حاج قاسم زنده نگه داشته میشود، هر بار که ایامالله از حاشیه به متن میآید، ذخیرهای بر ذخایر انقلاب افزوده میشود و پایههای هویتی جامعه مستحکمتر میگردد.
جمعبندی
نهم دی، ششمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و دیگر ایامالله انقلاب اسلامی، حلقههای یک زنجیرهاند؛ زنجیرهای که گذشته، حال و آیندهی انقلاب را به هم پیوند میدهد. این روزها، «نشانهاند، دلیل راهند» و سرمایهای هستند که اگر قدرشان دانسته شود، میتوانند ایاماللههای بزرگتری را در آینده رقم بزنند.کوتاه سخن آنکه، ایامالله را باید زنده نگه داشت؛ چرا که این، نه فقط یک وظیفهی تاریخی، بلکه یک تکلیف الهی و یک ضرورت راهبردی در جنگ روایتهاست.