شب انتخابات چادر نمی‌زنند

1-روز یکشنبه گذشته، اتفاق مبارکی در سپهر سیاست و تفکر عمومی رقم خورد؛ آقایان رئیسی، قالیباف، جلیلی و ضرغامی در چند دانشگاه در جمع دانشجویان و اساتید حضور پیدا کردند و به تبیین مسائل مهم کشور پرداختند که با استقبال هم مواجه شد. یکی از نیازهای مهم امروز، راه افتادن موج روشنگری و مطالبه‌گری آرمان‌های انقلاب است.

این موج نباید به چند چهره خاص سیاسی محدود بماند؛ چه اینکه ظرفیت‌های بزرگ پیشرفت و عدالت، و چالش‌ها و مزاحمت‌ها در مقابل این حرکت، ضرورت حضور اجتماعی و روشنگری را مضاعف می‌سازد. سفاهت در گفتار، و هنجارشکنی در رفتار، از سر و کول برخی سیاست بازان واداده بالا می‌رود. بیت‌المال را حیف و میل می‌کنند، مردم را در قول و فعل محترم نمی‌شمارند و حداکثر پیاده نظام رای آوری خود می‌انگارند، با نظایر خود، حلقه و باند تشکیل می‌دهند، و با هر آنچه رنگ و بوی ایمان و اعتقاد دارد، عناد می‌ورزند.

در حریم احکام الهی و ارزش‌های انقلاب دست درازی می‌کنند و خطوط دفاعی عزت و امنیت و استقلال را آسیب‌پذیر می‌کنند. در این شرایط تکلیف چیست؟

 

2-«اَلا تَرَونَ. آیا نمی‌بینید؟». این سؤال مهمی است که امیرمومنان و امام حسین علیهما السلام خطاب به مدعیان انقلابیگری مطرح کرده‌اند. امیر مومنان در نامه  62 نهج‌البلاغه به مردم مصر هنگامی که مالک را بر ولایت آنها گماشت، نوشت: «من مشتاق دیدار خداوندم و پاداش نیکوی او را انتظار می‌کشم. ولکننی آسی اَن یَلیَ امر هذه الامهًًْ سفهاؤها و فجارها فیتخذوا مال الله دولا وعباده خولا و الصالحین حربا و الفاسقین حزبا.

اما دریغم می‌آید که سرپرستی این امت به دست سفیهان و بدکاران آنان افتد، و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند، و بندگان خدا را به بردگی بگیرند، و با صالحان بجنگند، و با فاسقان حزب تشکیل دهند». حضرت سپس فرمود «الا ترون الی اطرافکم قد انتقصت... آیا نمی‌بینید به مرزهایتان دست انداخته‌اند (قلمرو شما رو به نقصان است) و شهرهایتان را ‌اشغال و سرزمین‌هایتان را تصرف می‌کنند، و شهرهایتان در جنگ فرو رفته است؟ خدا شما را بیامرزد؛ به سوی جنگ با دشمنانتان حرکت کنید، در خانه نمانید، که به ستم گرفتار شوید و به ذلت بازگشته، پست‌ترین چیز نصیب شما گردد».

 

3- امیر مومنان (ع) همچنین در خطبه 34 به هنگام بسیج مردم برای جنگ با شامیان، دغدغه مشابهی را بیان کردند: «تُکادُونَ وَ لا تَکیدُونَ، وَ تُنْتَقَصُ اَطْرافُکُمْ فَلا تَمْتَعِضُونَ، لا یُنامُ عَنْکُمْ وَ اَنْتُمْ فی غَفْلَهًْ ساهُونَ. غُلِبَ وَاللّهِ الْمُتَخاذِلُونَ. برای شما نقشه طراحی می‌کنند و شما نقشه نمی‌کشید. قلمرو و شهرهایتان به تصرف دشمن می رود، به خشم نمی‌آیید. دیده دشمن بیدار است و شما در بی‌خبری هستید. به خدا قسم شکست خوردند آنان که یکدیگر را خوار ساختند». مشابه همین فرمایش از امام حسین(ع) است که فرمود «الا ترون اَنّ الحق لا یُعمَلُ به و انّ الباطل لا یتناهی عنه؟ لیرغب المومن‌ فی لقاء الله محقّا. آیا نمی‌بینید به حق عمل نمی‌شود و باطل، نهی نمی‌گردد؟! (در چنین شرایطی) مومن، باید و سزاوار است آرزومند ملاقات پروردگار (جان فشانی) باشد».

 

4- چهارده ماه دیگر، انتخابات مجلس برگزار می‌شود. اهمیت مجلس را می‌توان در روند اتفاقات چند سال گذشته فهمید. اگر مجلس در تراز آرمان پیشرفت و عدالت باشد، برخی از ناکامی‌ها و خسارت‌ها پدید نمی‌آید. به یک معنا مجلس می‌تواند جلوتر و پیشروتر از دولت، خط شکن و خط اول دفاعی کشور باشد.

ما این تجربه را در ادوار مختلف مشاهده کرده‌ایم. یکی از کارهای مهم اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ایستادگی در برابر تحرکات منافقین و اعلام بی‌کفایتی بنی صدر بود. آن مجلس، به خط مقدم پاسداری از انقلاب و احیای دولت، در کوران تحرکات سازمان یافته منافقین و لیبرال‌ها و تهاجم نیابتی ارتش صدام تبدیل شد.

 

5- رهبر انقلاب 16 خرداد 1395 در دیدار رئیس‌و نمایندگان مجلس فرمودند:

 

«اوّل انقلاب، آن‌وقتی که صحبت انتخاب رئیس‌جمهور بود و مدام نامزدهای مختلف مطرح می‌شدند، بنده و یک نفر دیگر از دوستانمان از تهران رفتیم قم خدمت امام... امام فرموده بودند که معمّمین مطرح نشوند، نامزد نشوند برای ریاست‌جمهوری؛ ما رفته بودیم با امام بحث کنیم، محاجّه کنیم که این منع را شما بردارید تا آقای بهشتی را ما مطرح کنیم؛ به نظر ما بهتر از همه، شهید بهشتی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) بود؛ یک قدری گفتیم و شنفتیم و ایشان یک چیزهایی گفت، ما یک چیزهایی گفتیم؛ بعد ایشان به ما گفتند شما بروید مجلس را نگه دارید؛ بروید دنبال مجلس؛ آن‌وقت هنوز انتخابات مجلس [برگزار] نشده بود؛ گفتند بروید سراغ مجلس، مجلس مهم است. توصیه‌شان به ما -به من و آن دوستمان- این [بود]؛ یعنی روی مسئله‌ دولت اصرار نکنید؛ مجلس از نظر ایشان مهم‌تر از دولت و قوّه‌ مجریّه بود».

 

6- طیف نیروهای انقلابی، متاسفانه اهتمام و تدبیر کافی نسبت به انتخابات مجلس دهم در زمستان 94 نداشتند و نتوانستند از ظرفیت‌های خود استفاده کنند. حتی پس از انتخابات، در حفظ انسجام نمایندگان همسو اهتمام کافی صورت نگرفت.

جالب است به یاد بیاوریم مثلا در انتخابات تهران (با 30 نماینده که رقم مهمی است)، فاصله رای آقای حداد عادل با آقای عارف (نفر اول لیست امید) حدود 540 هزار رای بود؛ یعنی نتیجه انتخابات در تهران صرفا به خاطر 270 هزار رای واگذار شد؛ به خاطر همه کم‌کاری‌ها و دلخوری‌ها و عدم استفاده از ظرفیت ها.

اکنون یک سال مانده به انتخابات، یک دغدغه مهم وجود دارد و آن اینکه فراتر از به‌روزرسانی تشکیلات، تشکل‌های وفادار به انقلاب (جمنا، جبهه پایداری، حزب موتلفه، جمعیت رهپویان، حزب پیشرفت و عدالت، و...) در این ماه‌ها و سال پر تلاطم کجای افکار عمومی بوده‌اند، و چه قدر به میدان آمده و موضع تبیینی دقیق و صریح گرفته‌اند تا در انتخابات سال بعد، بخش مهمی از مسیر را طی کرده باشند؟

 

7- فراتر از مسئله انتخابات با همه اهمیتش، ده‌ها چالش یا فرصت و ظرفیت عمل وجود دارد که حلقه‌های سیاسی ما کمتر میل یا توجه به ضرورت ورود و موضع‌گیری درباره آنها را دارند.

یعنی اگر موسم انتخابات نباشد، آیا نباید خبری از برخی تشکل‌های منسوب به جبهه انقلاب بشنویم؟! اگر درباره مسائل مهم مردم و نظام حرف نداشته باشیم و صراحت و مطالبه به خرج ندهیم، اصلا به چه کار می‌آییم و چرا باید انتظار داشته باشیم مردم و نیروهای انقلابی در انتخابات متوجه ما شوند؟ چند نفر در مجموعه جبهه انقلاب درباره مشکلات عامه مردم و مسائل و فرصت‌های امروز نظام به میدان می‌آیند و حرف می‌زنند؟ و آنها هم که موضع می‌گیرند، موضع‌شان چه قدر در یک شبکه رسانه‌ای به‌هم پیوسته و عمومی پژواک پیدا می‌کند تا موج بسازد و تبدیل به گفتمان عمومی ‌شود؟ ما مکلف هستیم برای اجرای درست فرمان امر به معروف و نهی‌ازمنکر، «امت» (سازمان) تشکیل دهیم؛ مقدمه واجب، واجب است.

نباید سازماندهی، منحصر در مثلا انتخابات و به مثابه چادرهای نیم بندی باشد که فقط شب انتخابات برپا و فردای آن - پیروز بشویم یا نشویم- برچیده می‌شود. تشکیلات سیاسی موثر، چادر عشایری نیست که بشود فی‌الفور پهن کرد و نتیجه گرفت. منطقا باید مسیر طی شده در امر هماهنگی و سازماندهی آسیب‌شناسی شود اما باید توجه شود که اولا نباید به معنای نبش قبر دلخوری‌های گذشته و تولید بن‌بست در هم‌افزایی باشد و ثانیا ظرف آسیب‌شناسی، فضای رسانه‌ای آلوده به اغیار و تبادل اتهام یا دلخوری در این فضا نیست.

 

8- فراتر از ضرورت تقریب و تفاهم میان گروه‌ها برای حرکت جبهه‌ای، بسیاری از تشکل‌ها، منفردا هم کم تحرک هستند؛ حتی با همان فهم خود که مثلا باید انقلابی‌تر موضع بگیرند یا مصلحت‌اندیشانه‌تر؛ سراغ حزب‌اللهی‌ها بروند یا طبقه متوسط. اصلا در عرصه افکار عمومی نیستند تا ببینیم اولویت‌بندی‌شان کدام است؛ ولو فُرادا.

بعضی‌ها اگر بهانه اختلاف و گلاویز شدن در شب انتخابات نباشد، انگار ضرورت نمی‌دانند در مسئله دیگری ورود و اعلام موضع کنند! همین رخوت و کوتاهی در مقابل هجوم سازمان‌یافته و مغول‌وار جبهه ضدانقلاب در ادوار مختلف، موجب ریزش برخی جوان‌ها در دامن شبه‌مارکسیست‌ها و چپ‌های آمریکایی متظاهر به عدالت‌خواهی، حلقه انحرافی، شبه‌اصلاح‌طلبان رادیکال و... هر تابلوی دیگری شده که متقلبانه، نقاب مطالبه‌گری بر چهره زده‌اند. آنگاه مجبور شده‌ایم به‌جای تهاجم مستدل و قدرتمندانه به هریک از آن اضلاع یا قلب دشمن، منفعلانه از انقلاب و نظام و رهبری دفاع کنیم.

 

9- خداوند در آیه 46 سوره سبأ می‌فرماید «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَهًْ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَی وَفُرَادَی». جبهه‌سازی بسیار مهم است. اما اولویت‌دارتر از آن، این است که هر فرد یا هر حلقه و تشکلی پای دفاع از ارزش‌های انقلاب و رهبر شجاع و حکیمی بیاید که به‌واسطه رزمندگان پا به رکاب و موقعیت شناس، با موفقیت به قلب راهبرد خاورمیانه جدید دشمن زده، پیش رفته و جنگ مهیب دشمن را مغلوبه کرده است. اگر اکنون در زمانه رو شدن دست لیبرال‌های بی‌کفایت نتوان - یا حال نداشت- با مردم حرف زد، دیگر باید قید سیاست‌ورزی را زد. آنها که خود را در این جهاد تبیین و صراحت و موضع‌گیری ناتوان می‌بینند یا صلاح نمی‌دانند به میدان بیایند، باید فاتحه سیاست‌ورزی خود را بخوانند.

 

10- وقتی به فصل انتخابات برسیم و بخواهیم فهرست انتخاباتی تدارک کنیم، آیا فقط می‌خواهیم قدرت و مناصب را در اختیار بگیریم تا اغیار نباشند، یا برای تامین کرامت‌آمیز معاش و معاد مردم و پیشرفت معطوف به رشد فضایل اخلاقی و احکام اسلامی، نقشه و راهبرد و برنامه داریم؟ این پرسش مهمی است و سزاوار است جریان برای آن برنامه‌ریزی کند، در غیر این صورت عدم ورود یا ورود در انتخابات، توفیر چندانی نمی‌کند. نکته بعدی، اهمیت زیرسازی افکارعمومی و تعمیق تحلیل و تفکر در میان عامه مردم است.

اگر بصیرت عمومی سر جایش باشد، اولا می‌توان استانداردهای نامزدی و احراز صلاحیت را در تراز واقعی «منصب‌داری در جمهوری اسلامی ایران» بالا برد؛ ثانیا وقتی حداقل‌های صلاحیت احراز شود، خیلی فرقی نمی‌کند چه کسی پیروز انتخابات می‌شود، مگر در میزان توانمندی و سرعت حرکت.

ثالثا، انتخابات با پیروزی نامزدها تمام نمی‌شود و مطالبه آرمان‌ها آن قدر دقیق و قدرتمند می‌شود که منتخبان نتوانند از پاسخگویی طفره بروند یا به مردم دهن‌کجی کنند. سیاست‌ورزی انقلابی، به‌جای اینکه مقطعی، راکد، پرهزینه، کم‌بازده و اعتبارسوز باشد، باید حالت مداوم، جریانی، موثر و معتبر پیدا کند. این مدل، نیازمند کارهای زیرساختی در ابعاد «تشکیلاتی، شبکه رسانه‌ای، حلقه‌های اندیشه‌ورز و برنامه‌ریز، کادرسازی، و نقادی دقیق» است.

 

11- برای موفقیت در انتخابات، یا باید به کارهای عوام‌فریبانه و کم‌زحمت که عادت معمول برخی حلقه‌های سیاسی قدرت‌زده است، رو کرد؛ و یا اینکه زحمت تلاش و خدمتگزاری و تدبیر مشکلات عمومی و بسیج ظرفیت‌های معطل پیشرفت و عدالت را به‌جان خرید. مومن به کار ماندگار همت می‌کند و به تعبیر پیامبر اعظم(ص)، رحمت و لطف خداوند، شامل آنهاست که کار را محکم و استوار انجام دهند؛

«رحم‌الله أمرأ عمل عملا فأتقنه (فأحکمه)».

محمد ایمانی