ایران سوریه نمی‌شود، چون جمهوری اسلامی دارد

حوادث اخیر در زاهدان ، ابعاد تازه‌ای از برنامه‌ریزی گسترده برای استمرار آشوب‌ها را عیان کرد، همچنین نقشه‌هایی که معلوم بود از مدت‌ها پیش برای این روزهای ایران کشیده شده است. توئیت خبرنگار امنیتی اسرائیلی نیز فاش کرد تجزیه‌طلبان نه عزادار مهسا امینی هستند و نه به دنبال اصلاحات اجتماعی در ایران. «بای بای ایران»، مخالفت با دولت مستقر و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست، بلکه اسم رمز تجزیه ایران است. اگرچه خواب رژیم غاصب اسرائیل، غرب وحشی و سعودی خونریز، برای ایران عزیز، تعبیرنشدنی است اما آگاهی مردم نسبت به آنچه این روزها در سر دشمنان می‌گذرد، بسیار ضروری به نظر می‌رسد.

آنچه این روزها از آن به «سوریه‌سازی» تعبیر می‌‌شود، وجوه عینی‌ای دارد که به عنوان یک تجربه معاصر قابل بررسی است؛ خسارت بیش از 9سال جنگ در سوریه که در نتیجه نبود خودآگاهی در مردم از وضعیتی که در آن قرار دارند به وجود آمد، کم نبود. در کنار صدها هزار کشته و قربانی، خسارت مالی ناشی از جنگ بیش از 530 میلیارد دلار برآورد شده است. هزاران کیلومتر جاده، بسیاری از زیرساخت‌های برق و آب، منابع درآمدی و ضروری برای اداره کشور از جمله نفت، ساختمان‌های آموزشی، بهداشتی و زیرساخت‌های دیگر، همه نابود شد. آنچنان که من در سفرهای متعدد به سوریه دیدم، سوریه تا دوباره «ملت» شدن و تا دوباره «کشور» شدن به اندازه یک «تاریخ» فاصله دارد. 530 میلیارد دلار اگر در اختیار یک دولت مقتدر و کارآمد باشد(تازه اگر باشد، که نیست) برای کشور ساختن یک تاریخ زمان نیاز دارد.

اینها تازه هزینه‌های پیش چشم‌ است. هزینه‌های دیگری که به هیچ‌وجه قابل ترمیم نیست، بی‌شمار است. پدران مفقود، برادران رو در روی هم قرار گرفته، مادران بی‌فرزند، خواهران غریب، آوارگان در غربت و ترومای ناتمام پس از جنگ. دختران مورد تجاوز قرار گرفته و پسرانی که متوجه نشدند چگونه از جوانی به میانسالی رسیدند. در پس تحقیرها و توهین‌ها، نه «ملت» می‌ماند و نه «کشور». ایران سوریه نخواهد شد، به هزار و یک دلیل و تجربه تاریخی. یک قلمش همین که امروز ایران کشوری است که از سوریه شدن کشورهای دیگر جلوگیری می‌کند! پس خواب سنگین تجزیه، بی‌تعبیر است، چرا که نقطه اتصال محکم عقیدتی و ملی، در میان اقوام متعدد ایرانی حول زبان مشترک، پیشینه‌ای ساخته که کمترین خدشه‌ای به «ملت» بودن و «کشور» بودنش وارد نمی‌کند.

ایران سوریه نمی‌شود، چون جمهوری اسلامی دارد

عامه مردم هم فهم کافی برای شناخت این موضوع را دارند که حالا اغتشاشگران در خیابان تنها هستند. فاصله‌گذاری مردم با اغتشاشگران، باید با خودآگاهی پررنگ‌تر شود؛ خودآگاهی نسبت به واقعیت‌هایی که نمی‌شود نادیده‌شان گرفت؛ نقشه‌هایی که نمی‌شود ندیدشان؛ انگاره‌ای که سعودی اینترنشنال با القای آن بنا دارد جامعه‌ای بدبین نسبت به همه دارایی‌هایش بسازد.

بدبینی مقدمه اعتراض است. اعتراض زمینه را برای گروه‌های تجزیه‌طلب فراهم می‌کند و آن موقع است که دیگر هشتگ‌های مرزبندی با فرقه رجوی و سلطنت‌طلبان و... هم تضمین نمی‌کند که ناامنی به وجود نیاید. آن وقت همه مسؤولند. کاش این خودآگاهی در نسبت با خود، منطقه و جهان که در مقدمه گفته شد، بیش از القائات برنامه‌ریزی شده و گسترده در فضای مجازی که به هیچ‌وجه اتفاقی نیست، مورد توجه قرار گیرد. این جنگ جهانی علیه ایران، اتفاقی نیست.

محمدرضا کردلو