
اسدالله بادامچیان ، رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با انتقاد از عملکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای غربی، فعالسازی مکانیزم ماشه را ادامه سیاستهای خصمانه علیه ایران دانست و تأکید کرد که ملت ایران پیش از این با مقاومت و وحدت، پاسخ تجاوزات اسرائیل را داده است.
او ضمن حمایت از انتصاب علی لاریجانی، خواستار تمرکز بر خط امام و رهبری و ایستادگی ملی شد.
مشروح گفتوگو با اسدالله بادامچیان را در ادامه میخوانید.
نظر، شما درباره حضور آقای علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی چیست؟
انتخاب آقای لاریجانی، انتخابی شایسته و موردقبول ماست و بنده شخصاً به ایشان ارادت دارم. اما آژانس با ما توافق نمیکند؛ آژانس خط آمریکاست و آمریکا در حال حاضر درصدد تفاهم با ایران نیست. آقای ترامپ میگوید ایران باید تسلیم باشد که این امری غیرممکن است، زیرا نه ایران و نه اسلام تسلیمشدنی نیستند. آنها دو قرن است که با اسلام میجنگند و در ایران نیز از جریان تنباکو و مشروطه غربزده گرفته تا کودتای رضاخانی و ۲۸ مرداد، توطئههای گوناگونی را آزمودهاند و به جایی نرسیدهاند.
آژانس به نفع آمریکا و همدستانش کار میکند و در قضایای اخیر کاملاً معلوم شد که در صدد مکر و حیله هستند. مذاکرات ما با آمریکا یک فریب بود تا ما را غافلگیر کرده و حمله کنند. رویکرد آمریکا نسبت به ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، ثابت و مبنی بر براندازی نظام اسلامی بوده و فقط رفتارش متغیر است. حال ما چگونه میتوانیم با آژانسی مذاکره کنیم که تحت اختیار غرب و آمریکاست و پس از تجاوز اسرائیل به مراکز ما، بهجای محکومکردن متجاوز، میخواهد بیاید و ببیند کدام نقاط را خوب زدهاند و کدام را نه تا به آنها یاد بدهد دفعه بعد کجا را بزنند؟
شما پیشتر فرموده بودید که در ایران زندانی سیاسی نداریم. باتوجهبه عفو اخیر رهبری که شامل زندانیان امنیتی هم شد، لطفاً این موضوع را تبیین بفرمایید.
ما زندانی سیاسی و امنیتی نداریم؛ آنچه داریم، زندانی قضایی است. هرکس در زندان است، بهحکم قوه قضاییه است و اگر کسی این حکم را قبول ندارد، بحث دیگری است. در هر کشوری، قوه قضاییه با کسانی که خلاف قانون عمل کنند، برخورد میکند، خواه فرزند مسئول باشد یا خود مسئول.
در عفو اخیر رهبری، برای نخستینبار زندانیان امنیتی نیز عفو شدند. مقوله امنیتی متفاوت است؛ برای مثال، اگر در جریان حمله اخیر آمریکا و اسرائیل، نفوذیهایی شناسایی شوند، دستگیری آنها یک مسئله امنیتی است. این افراد که خائن و جاسوس هستند، باید تحت رعایتهای امنیتی خاصی نگهداری شوند تا دیگر زندانیان را گول نزنند. اما در نهایت، مسئله آنها نیز از طریق قضایی حل میشود. این موضوع ربطی بهنظام کلی زندانهای ما ندارد.
دوستان اصلاحطلب ما همواره به دنبال طرح بحث زندانیان سیاسی هستند که این همان بحثی است که آمریکا و رادیوهای بیگانه مطرح میکنند و ما نباید با آنها همصدا شویم. در کشور ما آزادی وجود دارد؛ آقای تاجزاده که یک محکوم قضایی است، مشمول عفو مشروط نمیشود. اصلاحطلبان بهجای تشکر از قوه قضاییه که تحتتأثیر جناحبندیهای سیاسی عمل نمیکند، از یک محکوم قضایی حمایت کرده و در نشریات خود هر روز سیاهنمایی و ایجاد ناامیدی میکنند. بیانیه یازده مادهای اصلاحات که پس از پیروزی در جنگ دوازدهروزه، حرف آمریکا را تکرار میکند، نمونه بارز این آزادی است.
نظر شما درباره فعالسازی مکانیزم ماشه و اسنپبک چیست؟
امام فرمودند که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». آقای بازرگان در مصاحبهاش با حامد الگار نقل میکند که در نوفللوشاتو به امام گفتم آمریکا اجازه انقلاب در ایران را نمیدهد، اما امام فرمودند «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». بازرگان میگوید دیدم امام چیزی از سیاست نمیداند! در جریان تسخیر لانه جاسوسی نیز عدهای نزد امام گریه کردند که کارتر تهدید به حمله نظامی کرده و امام باز هم فرمودند «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
آمریکا جز ایجاد مزاحمت، درگیری، شهادت، ترور و حمایت از صدام و نتانیاهو کاری نتوانسته بکند. اگر زورش میرسید، در همین جنگ دوازدهروزه حمله را ادامه میداد. چون نتوانستند، به دنبال این قضیه رفتهاند. اسرائیل پیش از این، مکانیزم ماشه را با حمله به تأسیسات ما اجرا کرد، اما ملت ما یکپارچه مقابلش ایستاد و ورق در پنج روز برگشت، تا جایی که خودشان برای آتشبس پیشقدم شدند. حالا این مکانیزم ماشه با سه کشوری که نوچه آمریکا هستند و خودشان در بنبست داخلی گرفتارند (مانند فرانسه و آمریکا)، چه کاری میتواند بکند؟
چرا جناحها در موضوع هستهای و اتفاقات اخیر، تقصیر را به گردن یکدیگر میاندازند؟
مقصر اصلی تمام مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور، «جریان اصلاحطلبی» است، نه لزوماً اشخاص اصلاحطلب. یک جریان اصلاحطلبی غربزده داریم که با نگاه امام فاصله دارد و یک گروه اصلاحطلبان که در میانشان افراد مخلص هم پیدا میشود. مشکل، همین جریانی است که نمیتواند مسائل را حل کند، زیرا با نگاه مردم همراه نیست. معتقدم که اصلاحات به پایان خودش رسیده است.
اما خطوط را نگاه کنید: خط ملت، ایستادگی و شهید دادن است؛ خط این آقایان، بیانیه دادن برای ساختن با آمریکاست، یعنی تکرار همان حرف ترامپ. من هفتاد سال است که این ملت را میبینم؛ ملتی محکم و استوار.
رهبری به همین منوال عمل میکنند و نگذاشتهاند خط سازش پیش برود. ایشان جلوی مخالفتها با برجام و با آقای ظریف را گرفتند تا دولت بتواند مأموریتش را انجام دهد. برجام امضا و تأیید شد، اما طرف مقابل به آن عمل نکرد. اگر اینها دقیقاً خط رهبری و سیاستهای کلی انقلاب را دنبال میکردند، مشکلات فعلی را نداشتیم، هرچند دشمنی آمریکا و غرب با اسلام همچنان پابرجا بود.
برای مقابله با تحریمهای ناشی از فعالسازی مکانیزم ماشه، چه اقداماتی باید صورت گیرد و موضع روسیه و چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحریمهای آمریکا یک جنگ تحمیلی است و این ملت، انقلاب و رهبری، بالاتر از این حرفها هستند. راهحل مشخص است: مقاومت، تدبیر، یکپارچگی و وحدت حول محور نظام و رهبری. این حرفهای تفرقهافکنانه اصلاحطلبان که نه ملت و نه رهبری به آن اعتنا میکنند و فقط باعث خوشحالی غربیها میشود، باید کنار گذاشته شود.
مخالفت روسیه و چین با آمریکا در شورای امنیت، نشان داد که آمریکا و متحدانش میخواهند برای خودشان یک جنگ روانی ایجاد کنند. اگر اینها زور داشتند، همین مکانیزم را علیه روسیه در جنگ اوکراین به کار میبردند. غرب، اوکراین را به باد داد، همانطور که مصدق را به باد داد. مصدق خیال میکرد آمریکا از او حمایت میکند، اما سفیر آمریکا به او گفت کار تمام است و فردا کودتا میکنیم. آقای کاشانی به او گفت به ملت پیام بده، اما او این کار را نکرد. روحیه این تیپ اصلاحطلب، چه مصدق و بازرگانش و چه دیگران، روحیه سلیمانی نیست.