اعتراف جدید اروپا درباره بمباران ایران
 در گزارشی کم‌سابقه، مؤسسه امنیتی اتحادیه اروپا اعتراف کرد که راهبرد فشار و تهدید علیه ایران شکست خورده است. به باور تحلیل‌گران اروپایی، ادامه بن‌بست دیپلماتیک با تهران، چرخه‌ای از بحران انرژی، درگیری‌های تلافی‌جویانه و فروپاشی نظم هسته‌ای را رقم خواهد زد؛ سناریویی که امنیت و اقتصاد اروپا را مستقیماً هدف می‌گیرد.
 
بعد از جنگ ۱۲ روزه‌ سال جاری میان ایران و اسرائیل، مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا (EUISS) در گزارشی هشدار داد که بسته شدن مسیر دیپلماسی با تهران می‌تواند زمینه‌ساز یک رویارویی گسترده‌تر در خاورمیانه شود. در این گزارش تأکید شده است که اروپا، با وجود شکست تلاش‌های گذشته، هنوز بر این باور است که بهترین ابزار برای مدیریت رفتار ایران، «مذاکره» است و لذا ائتلاف اروپایی به دنبال احیای مسیر تعامل با ایران از طریق طرح‌های چندجانبه‌ی دیپلماتیک است.

ضرورت حفظ آخرین روزنه گفتگو با ایران

مؤسسه اروپایی مدعی است که جنگ کوتاه اما ویرانگر میان ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، نقطه‌ی عطفی در معادلات امنیتی خاورمیانه به شمار می‌رود. حملات مستقیم اسرائیل به خاک ایران، واکنش گسترده موشکی تهران و ورود آمریکا به جنگ، شرایطی به شدت بی‌ثبات را پدید آورد که اروپا را در وضعیت بسیار دشواری قرار می‌دهد که در آن با یک دوگانگی راهبردی مواجه است:از یک‌سو، اتحادیه اروپا به‌عنوان شریک سنتی آمریکا در حالتی از هم‌سویی سیاسی قرار دارد و از سوی دیگر، به خوبی می‌داند که تداوم مسیر تقابل، خطر گسترش جنگ و فروپاشی کامل رژیم کنترل هسته‌ای را در پی دارد. بر همین اساس، بروکسل در گزارش اخیر مؤسسه مطالعات امنیتی خود، بر ضرورت حفظ «آخرین روزنه‌ی گفت‌وگو» با ایران تأکید کرده است.مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا در این گزارش، جنگ ۱۲ روزه را نه صرفاً یک درگیری نظامی، بلکه نشانه‌ای از فروپاشی بازدارندگی سنتی در خاورمیانه توصیف می‌کند.
 
بر اساس این تحلیل:
• حملات اسرائیل و آمریکا تنها توانستند برنامه‌ی هسته‌ای ایران را برای یک تا دو سال به عقب بیندازند، در حالی که توافق برجام در سال ۲۰۱۵ بدون شلیک حتی یک گلوله، همین تأثیر را به‌صورت پایدارتر ایجاد کرده بود.
• با محدود شدن نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تداوم تحریم‌ها، خطر سوق یافتن تهران به سمت فعالیت‌های پنهانی در سایت‌های اعلام‌نشده افزایش یافته است.
• اروپا نگران است که در صورت فروپاشی کامل مذاکرات، چرخه‌ای از حملات تلافی‌جویانه، بحران انرژی و بی‌ثباتی در منطقه شکل گیرد که مستقیماً امنیت و منافع اقتصادی اروپا را تهدید خواهد کرد.

چرا اروپا نمی‌خواهد کانال مذاکره بسته شود؟

بنابر ارزیابی کارشناسان مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا در این گزارش، کشورهای اروپایی دو انگیزه‌ی اصلی برای حفظ مسیر گفت‌وگو با تهران دارند:• انگیزه امنیتی: بسته شدن کانال مذاکره می‌تواند باعث ازسرگیری جنگ مستقیم ایران و اسرائیل شود؛ درگیری‌ای که احتمالاً آمریکا و کشورهای خلیج فارس را نیز درگیر خواهد کرد و تهدیدی مستقیم برای امنیت انرژی اروپا (به‌ویژه در مسیرهای دریایی دریای سرخ و تنگه هرمز) محسوب می‌شود.• انگیزه سیاسی و راهبردی: اروپا می‌خواهد نشان دهد که هنوز نقش مستقلی در مدیریت بحران‌های بین‌المللی دارد و تنها به سیاست‌های کاخ سفید وابسته نیست. تجربه‌ی خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، بروکسل را متقاعد کرده که باید دیپلماسی چندجانبه را از مسیر مستقل خود پیش ببرد.
 

بی‌نتیجه‌ بودن قطعی گزینه نظامی علیه ایران

در این گزارش، مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا تأکید می‌کند که رویکرد نظامی علیه ایران نه‌تنها پرهزینه و بی‌نتیجه است، بلکه احتمال بازتولید درگیری را افزایش می‌دهد. لذا برای جلوگیری از انسداد کامل مذاکرات با ایران، مجموعه‌ای از پیشنهادهای سیاستی زیر را ارائه می‌کند:
• بازگشت به دیپلماسی چندجانبه: تشکیل چارچوب جدیدی با مشارکت اتحادیه اروپا، سه کشور اروپایی، سوئیس و نروژ برای میانجی‌گری میان ایران، اسرائیل و آمریکا؛
• اقدامات متقابل تدریجی: توافق‌های کوچک و مرحله‌ای؛ مانند توقف موقت تحریم‌های نفتی در برابر توقف غنی‌سازی از سوی ایران.
• مهار نظامی اسرائیل: الزام آمریکا و اروپا به جلوگیری از حملات اسرائیل در دوره‌ی مذاکرات به‌عنوان پیش‌شرط هر گفت‌وگوی پایداری.
• پلتفرم منطقه‌ای جدید: ایجاد سازوکار مشخصی با حضور اتحادیه اروپا، ایی3 و کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس ازجمله قطر، عربستان سعودی و امارات برای هماهنگی اقدامات کاهش تنش میان ایران و اسرائیل.• تداوم تعامل با آژانس انرژی اتمی: تشویق تهران به همکاری مرحله‌ای با بازرسان بین‌المللی و بازگشایی تدریجی سایت‌های بمباران‌شده برای نظارت فنی.

جمع‌بندی

گزارش مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا، به‌صراحت اعتراف می‌کند که اروپا نمی‌تواند در برابر بحران ایران و اسرائیل صرفاً نقش تماشاگر داشته باشد. در شرایطی که تمام ارزیابی‌ها حاکی از آن است که راه‌حل نظامی بار دیگر ناکارآمد خواهد بود، تنها مسیر واقع‌بینانه، دیپلماسی هدفمند و چندلایه است؛ دیپلماسی‌ای که بتواند ایران را در مسیر رفتاری متعادل قرار دهد و هم از کشیده شدن خاورمیانه به جنگی تمام‌عیار جلوگیری کند.