ماشاو از دهه ۱۹۵۰ تاکنون خود را بهعنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی اسرائیل معرفی کرده است. این سازمان با شعار «انتقال دانش» در حوزههایی مانند کشاورزی پیشرفته، مدیریت منابع آب، آموزش و بهداشت فعال است و تاکنون هزاران نفر از کشورهای در حال توسعه را برای گذراندن دورههای تخصصی به اسرائیل دعوت کرده است.در نگاه اول، چنین فعالیتهایی ظاهراً همسو با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است؛ اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که سازوکار ماشاو صرفاً انتقال دانش فنی نیست. ساختار برنامههای آموزشی و شبکهسازی طولانیمدت ماشاو، در عمل یک «زیرساخت نرم» برای تأثیرگذاری بر نخبگان کشورهای هدف فراهم میآورد. همین مسئله باعث شده برخی پژوهشگران، این سازمان را بخشی از دیپلماسی نفوذ اسرائیل بدانند که در قالب «کمکهای توسعهای» صورتبندی شده است.
سهضلعی نفوذ نرم ماشاو
سهتحلیلگران سازوکار ماشاو را در قالب یک مثلث سهضلعی توصیف کردهاند:۱. مراکز آموزشی در اسرائیل: مراکزی مانند MATC (مرکز آموزش کشاورزی)، MCTC (مرکز آموزش همکاریهای بینالمللی) و METC (مرکز آموزش مدیریت اقتصادی) هر سال صدها متخصص از کشورهای مختلف را پذیرش میکنند. آموزشهای این مراکز حول فناوریهای خاص اسرائیل متمرکز است و وابستگی فنی ایجاد میکند.۲. فارغالتحصیلان بازگشته به کشورها: این افراد پس از اتمام دوره، اغلب در نهادهای کلیدی کشور خود استخدام میشوند. از آنجا که بخشی از مشروعیت حرفهای خود را مدیون اسرائیل هستند، تمایل بیشتری به همکاری یا همسویی با این کشور نشان میدهند. پژوهشهای دانشگاهی نشان داده است که بسیاری از این افراد در حوزههایی چون سیاستگذاری کشاورزی یا مدیریت منابع آب نقش مؤثر داشتهاند.۳. باشگاههای شالوم (Shalom Clubs): این باشگاهها مانند شبکهای جهانی از فارغالتحصیلان ماشاو عمل میکنند. تحت حمایت مستقیم سفارتخانههای اسرائیل، باشگاهها بستر نشستهای فرهنگی، علمی و حتی تجاری را فراهم میسازند. آنچه در ظاهر یک شبکه حرفهای است، در عمل به حلقهای برای حفظ نفوذ بلندمدت اسرائیل در میان نخبگان کشورهای مختلف تبدیل شده است
روشهای اعمال نفوذ
روشهای ماشاو برای اعمال نفوذ نرم متنوع و چندلایه است:وابستگی تکنولوژیک و علمی: آموزش فناوریهای اختصاصی اسرائیل در زمینههایی مانند آبیاری قطرهای، سبب میشود کشورهای هدف به دانش و تجهیزات اسرائیلی نیازمند شوند. این وابستگی اقتصادی ـ فناورانه، به مرور زمان به اهرم فشار سیاسی تبدیل میشود.جایگیری فارغالتحصیلان در نهادهای کلیدی: بسیاری از افرادی که در دورههای ماشاو شرکت میکنند، بعدها در وزارتخانهها یا سازمانهای مهم کشور خود مسئولیت میگیرند. این موضوع به اسرائیل امکان میدهد نفوذ غیرمستقیم در فرآیند تصمیمگیری ملی داشته باشد.شبکهسازی از طریق باشگاههای شالوم: این باشگاهها ارتباط فارغالتحصیلان با سفارتخانههای اسرائیل را حفظ کرده و حتی به هماهنگی پروژههای مشترک جدید کمک میکنند. گزارشهایی وجود دارد که این شبکهها برای جمعآوری اطلاعات و انتقال پیامهای سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند.
اثرات و نگرانیها
تأثیر این سازوکار در سه سطح قابل مشاهده است:۱. اقتصادی و فناورانه: کشورهای هدف به جای توسعه فناوری بومی، به سیستمهای اسرائیلی متکی میشوند. در نتیجه استقلال فناورانه و اقتصادی آنها تضعیف میگردد.۲. سیاسی و مدیریتی: فارغالتحصیلان ماشاو که به موقعیتهای مدیریتی میرسند، بهطور ناخواسته یا آگاهانه سیاستهای همسو با منافع اسرائیل را در کشور خود ترویج میکنند.۳. اطلاعاتی و امنیتی: شبکه باشگاههای شالوم، به دلیل ارتباط مستقیم با سفارتخانهها و دیپلماتهای اسرائیل، بستر مناسبی برای انتقال اطلاعات حساس و تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیمسازی ملی فراهم میآورد. به همین دلیل برخی منابع آن را «بستر بالقوه جاسوسی نرم» نامیدهاند.در نهایت می توان گفت ماشاو در ظاهر نهادی برای توسعه و کمکهای فنی است، اما شواهد نشان میدهد که نقش واقعی آن فراتر از این مرزهاست. این سازمان با بهرهگیری از یک سهضلعی منسجم شامل مراکز آموزشی، فارغالتحصیلان بازگشته و شبکه باشگاههای شالوم، نوعی نفوذ نرم بلندمدت ایجاد میکند که ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی اطلاعاتی دارد.این نفوذ، اگرچه در کوتاهمدت میتواند منافع فنی و آموزشی برای کشورهای هدف به همراه داشته باشد، در بلندمدت استقلال اقتصادی و سیاسی آنها را تهدید میکند. هشدار کارشناسان بینالمللی نشان میدهد که سیاستهای ماشاو بخشی از یک استراتژی گستردهتر اسرائیل برای ترکیب توسعه و دیپلماسی بهعنوان ابزار نفوذ ژئوپلیتیک است.
بنابراین، کشورهایی که میزبان برنامههای ماشاو هستند، باید با دقت بیشتری به ارزیابی اهداف و پیامدهای این همکاریها بپردازند؛ چرا که در پس ظاهر خیرخواهانه توسعه، الگویی پیچیده از «نفوذ نرم» پنهان است که میتواند استقلال و امنیت ملی آنها را در بلندمدت تحتالشعاع قرار دهد.