محمد علی مهتدی در اطلاعات نوشت: سفر شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد پادشاهی عربستان سعودی به واشنگتن و دیدارش با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، به عنوان مهمترین تحول در روزهای اخیر مورد بحث محافل سیاسی و تحلیلگران قرار گرفته است.
بسیاری این سفر را تاریخی و دارای ابعاد و اهداف استراتژیک دانسته اند. برخی از عنوان «پیمان بزرگ بازدارندگی» یاد کردهاند که نشان از اهمیت این سفر و آثار منطقهای آن است. هرچند چارچوب اصلی روابط عربستان سعودی و آمریکا «حمایت و امنیت» است، با این حال از دو زاویه مهم میتوان این سفر را بررسی کرد:
از زاویه اقتصادی، بن سلمان اعلام کرده که قصد دارد حجم سرمایهگذاری عربستان در آمریکا را از ۶۰۰ میلیارد به یک تریلیون یعنی هزار میلیارد دلار افزایش دهد. به گفته منابع سعودی، این حجم از سرمایه گذاری، اهداف درازمدتی دارد که شامل تقویت زیرساختها در زمینههای مختلف صنعتی و کشاورزی و علمی بویژه هوش مصنوعی و تراشههای دیجیتالی و ایجاد نیروگاههای هستهای میشود و پیشرفت گستردهای را برای نسلهای آینده نوید میدهد. طبیعتا این تصمیم برای دولت ترامپ که پیوسته به ذخایر عظیم مالی عربستان سعودی چشم دوخته، مایه مسرت است.
استقبال کم نظیر ترامپ از بن سلمان در کاخ سفید نیز بیانگرهمین امر بود، تا جایی که در کنفرانس مشترک مطبوعاتی، ترامپ خبرنگاری را که موضوع قتل جمال خاشقچی (روزنامهنگار سعودی منتقد شیوه حکمرانی در عربستان که در کنسولگری این کشور در استانبول به قتل رسید) را مطرح کرد، به شدت مورد توبیخ قرار داد.
زاویه دیگر و مهمتر، موضوع دفاع یا بازدارندگی استراتژیک است که ابعاد منطقهای دارد. در این چهارچوب موضوع درخواست عربستان برای خرید هواپیماهای نظامی بسیار پیشرفته «اف. ۳۵» مطرح میشود، هواپیماهایی که آمریکا فقط در اختیار ارتش صهیونیستی قرار داده و حتی از فروش آن به ترکیه که عضو پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) است خودداری کرده است.
در این خصوص چند نکته مهم مطرح میشود:
اولا با توجه با سیاست ثابت آمریکا در منطقه مبنی بر حفظ برتری نظامی امنیتی اسرائیل، تحویل این هواپیماها مشروط بر این است که علیه اسرائیل استفاده نشود. ضمن آنکه امکانات فنی این هواپیماها کمتر از هواپیماهایی خواهد بود که در اختیار ارتش صهیونیستی قرار دارد. ثانیا عربستان سعودی کادر فنی لازم برای استفاده از این هواپیماها را ندارد و این یعنی این هواپیماها در پایگاههای نظامی سعودی در اختیار کادرهای آمریکایی خواهد بود و راه اندازی آنها و حتی تعیین هدف نیز توسط آمریکا صورت خواهد گرفت. به عبارت دیگر، آمریکا در چارچوب استراتژی منطقه ای، هواپیماهای نظامی خود را در این منطقه مستقر و بهای آنها را نیز از عربستان سعودی دریافت میکند.
میماند یمن که همچنان در محاصره است و یمنیها میکوشند محاصره از فرودگاه صنعا و بندر الحدیده برداشته شود. از این گذشته، ادامه دشمنی با یمن سودی برای سعودی ندارد و به صلاح عربستان و امارات است که دست از دشمنی با یمن بردارند و ملت یمن را به حال خود بگذارند، بویژه که منابع یمنی این روزها تاکید میکنند یمن اکنون یک قدرت منطقهای است و اگر اقدامی نظامی علیه یمن صورت گیرد برای عربستان و امارات بسیار گران تمام خواهد شد.
با این همه، شواهد نشان میدهد که آمریکا در طرح امنیتی خود برای این منطقه جایگاه مهمی برای عربستان سعودی در نظر گرفته واین امر مستلزم عادیسازی روابط بین ریاض و تل آویو است. اما پذیرش این امر برای جایگاه پادشاهی سعودی که عنوان «خادم الحرمین الشریفین» را یدک میکشد آسان نیست.
به همین دلیل است که عربستان این امر را موکول به پذیرش دولت مستقل فلسطینی کرده است و بن سلمان نیز همین موضع را در کاخ سفید تکرار کرد، چیزی که رژیم صهیونیستی آن را نمیپذیرد تا جایی که یک مسئول این رژیم اعلام کرده است ترجیح میدهد از درخواست عادیسازی روابط با عربستان بگذرد اما زیر بار تشکیل دولت فلسطینی نرود.