از ابتدای جنگ علیه غزه، رژیم اشغالگر تلاش کرد مدلی جدید را آزمایش کند. این مدل بر پایه ایجاد شبهنظامیان محلی بود تا جایگزین جنبش حماس شوند و مناطقی را اداره کنند که نیروهای اشغالگر از آن عقبنشینی میکنند.مقامات رژیم اسرائیل فکر میکردند که این مدل، فرصتی برای تضعیف مشروعیت حماس از داخل فراهم میکند. بنابراین شروع به تشکیل گروههای کردند که ظاهراً فلسطینی بود، اما در اصل اسرائیلی.با این حال، کشته شدن یاسر ابو شباب در هفته گذشته –کسی که اسرائیل او را «مرد قدرتمندی که میتواند حماس را سرنگون کند» معرفی میکرد – دوباره این پرسش را مطرح کرد: آیا طرح رژیم اشغالگر واقعاً عملی بود یا فقط توهمی بود که با اولین برخورد با واقعیتهای میدانی و اجتماعی غزه فروپاشید؟
کشته شدن ابو شباب: فروپاشی ستون پروژه
وبسایت الخنادق در تحلیلی در اینباره نوشت که اسرائیل، ابو شباب را به عنوان نمونهای از رهبری جایگزین معرفی کرد و گروه کوچک او را با سلاح، آموزش و حمایت سیاسی پشتیبانی کرد. اما به گفته یک منبع امنیتی اسرائیلی، «کشته شدن ابو شباب پایهای را که میخواستیم برای ایجاد مکانیزمی جایگزین حماس بسازیم، فرو ریخت». یعنی این پروژه نه تنها از بیرون شکست خورد، بلکه ضعف درونی آن هم آشکار شد.تحلیلگران اسرائیلی هشدار دادند که «این اتفاق نشاندهنده آغاز هرجومرج است». زیرا این شبهنظامیان که توسط تلآویو شکل گرفتهاند، فاقد «پروژه ملی» هستند و از عناصر گوناگونی تشکیل شدهاند که تنها وجه مشترکشان بودجه و سلاح اسرائیلی است.
در ادامه گزارش الخنادق آمده است که با کشته شدن رهبر مهمترین این گروهها، انتظار میرود این تشکیلات وارد چرخهای از درگیریهای داخلی بر سر نفوذ، حمایت و منابع شوند. این وضعیت آنها را شکنندهتر میکند و محدودیت اتکای اسرائیل به آنها را نشان میدهد.
مدلی مصنوعی که پیش از تکمیل شکست خورد
روزنامه گاردین نیز در تحلیلی نوشت که «تجربه اسرائیل نه جدید است و نه نوآورانه؛ این شبیه تلاشهای پیشین در جاهای دیگر است، مانند جنوب لبنان که همه میدانند عاقبت آن چه شد». منظور گاردین، گروهک «ارتش جنوب لبنان» است که در سال ۱۹۷۷ توسط اسرائیل تشکیل شد و در سال ۲۰۰۰، پس از عقبنشینی رژیم از جنوب لبنان، به سرعت مقابل حزبالله فروپاشید.به ویژه اینکه مدلی که بر پایه ایجاد شبهنظامیان محلی برای اداره حکومت استوار است، در جایی مانند غزه با موانع زیادی روبرو میشود. مهمترین مانع، فقدان مشروعیت است؛ زیرا جامعه غزه به طور قاطع این پدیده را نمیپذیرد؛ جامعهای که سابقه طولانی از جنگها، جنایات و کشتارهای اشغالگران علیه خود دارد و رابطه نزدیکی با مقاومت دارد. بنابراین، به هیچوجه نمیتواند همکاری یا تعامل با اشغالگران را قبول کند.پس، هر گروه شبهنظامی که اشغالگر قصد تشکیل آن را داشته باشد، عمر کوتاهی خواهد داشت، حتی اگر حمایت نظامی و مالی زیادی دریافت کند.رسانههای اسرائیلی، مانند کانال ۱۲ عبری، کشته شدن ابو شباب را «شکستی پر سر و صدا» در سیاست یافتن جایگزینی برای حماس توصیف کردند. گروههایی که تلآویو ماهها تلاش کرده بود آنها را آموزش دهد و مشروعیت مصنوعی به آنها بدهد، در اولین آزمون شکست خوردند. در حالی که حماس – با وجود جنگ و محاصره – همچنان منظمترین و محبوبترین نیرو باقی مانده است.
حتی «ینون مگال» خبرنگار راستافراطی اسرائیلی در صفحه شخصی خود در ایکس اذعان کرد که «اسرائیل ضربه سنگینی خورد» و مردی که بهعنوان «تهدید استراتژیک علیه حاکمیت حماس» تبلیغ میشد، در نخستین مواجهه جدی با مقاومت تاب نیاورد.رادیوی ارتش اسرائیل نیز فاش کرد که مقامات امنیتی ارشد پیشتر با ایده تشکیل شبهنظامیان همکار با اشغالگران در غزه مخالفت کرده بودند و معتقد بودند سرنوشت آنها تفاوتی با تجربه «ارتش لبنان جنوبی» (ارتش لحد) نخواهد داشت که با وجود سالها حمایت و آموزش، بهسرعت فروپاشید.
رفتارهای شبهنظامیان در میدان
طبق گزارش الخنادق، اطلاعات منتشرشده از سوی مقاومت نشان میدهد فاصله این شبهنظامیان با جامعه غزه چقدر است. گروههای ابو شباب عملیاتهایی علیه مردم غزه انجام دادند که شامل بازداشت میدانی، بازرسی منازل به نفع اشغالگران و تلاش برای خنثی کردن بمبهای کارگذاشتهشده توسط مقاومت بود. همچنین عملیات قتل و سرقت سلاح از اعضای مقاومت را در چارچوب هماهنگی مستقیم با نیروهای اشغالگر انجام دادند.الخنادق تأکبد کرد که این اقدامات هرگونه تلاش برای معرفی این گروهها بهعنوان «نیروی محلی» را عملاً مأموریتی ناممکن کرده است، زیرا جامعه فلسطینی ذاتاً هیچ گروهی که از خارج مدیریت شود، بهویژه اگر به اشغالگر وابسته باشد، نمیپذیرد.واقعیتهای اخیر ثابت میکند که ایده یافتن جایگزینی برای حماس نه تنها پروژهای ناموفق است، بلکه اساساً پروژهای غیرقابل ادامه است. گروههایی که دارای ساختار سازمانی عمیق و پایه اجتماعی گسترده هستند، با ایجاد گروههای مصنوعی که اشغالگر آنها را شکل میدهد، قابل جایگزینی نیستند.
در پایان گزارش الخنادق آمده است که کشته شدن یاسر ابو شباب نشانهای از فروپاشی ایده «جایگزین» است. همزمان مقاومت از زمان توقف آتشبس شروع به رصد و حذف این گروههای مزدور کرده است و به تدریج آنها را متلاشی میکند.