دیگر بر کسی پوشیده نیست که شبکه فاکسنیوز با گرایش راستگرای محافظهکار، تأثیر قابلتوجهی بر حلقههای نزدیک به رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، دارد. «سیانان» در این خصوص گزارش میدهد که این تأثیر بهروشنی در اعلامیه غیرمعمول ترامپ در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۵ درباره نیجریه ـ کشوری در غرب آفریقا که هزاران مایل از خاک آمریکا فاصله دارد ـ آشکار شد.
خشم ناگهانی ترامپ پس از گزارش فاکسنیوز
به نوشته وبگاه شبکه الجزیره، ماجرا از آنجا آغاز شد که ترامپ هنگام سفر به فلوریدا برای گذراندن تعطیلات آخر هفته، در هواپیمای ریاستجمهوری گزارشی از فاکسنیوز را مشاهده کرد. این گزارش مدعی وجود هدفگیری سازمانیافته مسیحیان در نیجریه بود؛ ادعایی که ترامپ را «بشدت خشمگین» کرد و او از همراهانش خواست اطلاعات بیشتری درباره این موضوع به دست آورند.
با این حال، او منتظر دریافت اطلاعات نماند؛ چرا که مدت کوتاهی پس از فرود هواپیمایش در «وست پالم بیچ»، با شور و حرارت درباره این موضوع در پلتفرم «تروث سوشال»، پست گذاشت.
ترامپ نیجریه را «کشور نگرانکننده» اعلام کرد
رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که قصد دارد نیجریه را بر اساس «قانون آزادی مذهبی بینالمللی» مصوب ۱۹۹۸ ـ که به وزارت خارجه آمریکا اختیار میدهد کشورهایی را که آزادی دین و عقیده را نقض میکنند رصد و مجازات کند ـ بهعنوان «کشوری با نگرانی ویژه» (CPC) طبقهبندی کند.ترامپ نوشت: «مسیحیت در نیجریه با تهدیدی وجودی روبهروست. هزاران مسیحی در این کشور کشته میشوند و اسلامگرایان افراطی مسئول این کشتار جمعی هستند».در روزهای بعد، لحن او تندتر شد؛ بهگونهای که اعلام کرد اگر «دولت نیجریه همچنان اجازه کشتار مسیحیان را بدهد»، ایالات متحده «فوراً تمام کمکها و حمایتهای خود را متوقف خواهد کرد و حتی ممکن است برای نابودی کامل تروریستهای اسلامگرایی که این جنایات هولناک را مرتکب میشوند، وارد این کشور شود».رئیسجمهور آمریکا همچنین تصمیم گرفت یک هیأت حقیقتیاب به ریاست عضو کنگره، «رایلی مور»، به نیجریه اعزام کند تا موضوع آزار و اذیت مسیحیان در این کشور آفریقایی را بررسی کند. در همین حال، وزیر خارجه آمریکا «مارکو روبیو»، اعلام کرد که واشنگتن محدودیتهایی برای صدور ویزا علیه افرادی اعمال خواهد کرد که در کمک، تأمین مالی یا حمایت از کشتار مسیحیان در نیجریه نقش دارند.
دستور آمادهباش برای حمله احتمالی به نیجریه
همزمان با تحرکات سیاسی، ترامپ سطح تهدیدهای نظامی را بالا برد و اعلام کرد که به وزارت جنگ دستور داده برای هرگونه اقدام احتمالی آماده باشد؛ اقدامی که ممکن است شامل حملات هوایی و اعزام نیروهای زمینی نیز شود.او تأکید کرد که این عملیات «سریع و خشن خواهد بود، درست همانطور که تروریستها به مسیحیان عزیز ما حمله میکنند». این سخنان که ترکیبی از مواضع دیپلماتیک سختگیرانه، تهدیدهای نظامی خطرناک و چارچوب دینی انجیلی بود، یکی از صریحترین و جدیترین تهدیدهای نظامی آمریکا علیه یک کشور آفریقایی در تاریخ معاصر سیاست خارجی این کشور به شمار میرود؛ تهدیدی از سوی یک ابرقدرت جهان، پیچیده در روایتی مذهبی که یادآور فضای قرون وسطی است.
پاسخ نیجریه به تهدیدهای ترامپ
نیجریه بهسرعت واکنش نشان داد. رئیسجمهور این کشور بولا احمد تینوبو، اتهامات آمریکا را رد کرد و گفت: «توصیف نیجریه بهعنوان کشوری بدون تسامح دینی، بازتابدهنده واقعیت ملی ما نیست».او همچنین به «تلاشهای مستمر و صادقانه» دولتش برای حفاظت از آزادی دین و عقیده برای همه شهروندان اشاره کرد.
اتحادیه آفریقا نیز بیانیهای رسمی صادر کرد که در آن از حاکمیت نیجریه دفاع و نسبت به «استفاده ابزاری از دین یا سادهسازی بیش از حد چالشهای امنیتی» هشدار داده شد. با این حال، در پشت پرده این تهدیدهای آمریکا، همانند همیشه، انگیزههای پنهانی دیده میشود که احتمالاً واشنگتن را به صدور چنین تهدیدهایی سوق داده است؛ انگیزههایی که فراتر از نگرانی «ساختگی» درباره وضعیت مسیحیان آفریقا در هزاران مایلی خاک آمریکا است.
با بالا گرفتن تهدیدهای آمریکا، نیجریه وارد گفتوگو با واشنگتن شد. وزیر خارجه نیجریه، «یوسف توگار»، اعلام کرد که باور ندارد آمریکا تهدید خود را عملی کند، زیرا گفتوگوها ادامه دارد و از نظر او «پیشرفت حاصل شده است».
نیجریه چه خبر است؟
برای درک کامل تهدیدهای ترامپ، باید نگاهی سریع به صحنه سیاسی و دینی نیجریه انداخت؛ صحنهای که بسیار پیچیدهتر از روایت سادهسازیشده ترامپ درباره «درگیری مسلمانان و مسیحیان» و «ظلم به مسیحیان» است.نظام سیاسی نیجریهاز نظر سیاسی، نیجریه یک جمهوری ریاستی فدرال شبیه به نظام آمریکا است. این ساختار بر اساس قانون اساسی سال ۱۹۹۹ شکل گرفت؛ قانونی که بازگشت رسمی کشور به حکومت دموکراتیک غیرنظامی را پس از ۱۵ سال حکومت نظامی رقم زد و آغاز «جمهوری چهارم» را اعلام کرد. این جمهوری طی بیش از ۲۵ سال گذشته، با وجود چالشهای فراوان، ساختارهای رسمی دموکراتیک خود را حفظ کرده است.در نظام فدرالی نیجریه، قدرت میان دولت مرکزی و ۳۶ ایالت تقسیم شده و ایالتها در اداره امور داخلی خود استقلال گستردهای دارند. قوه مقننه نیز از دو مجلس تشکیل میشود: مجلس سنا و مجلس نمایندگان.نیجریه طبق قانون اساسی، کشوری سکولار است و دین رسمی ندارد؛ با این حال اسلام و مسیحیت دو دین اصلی کشورند و تأثیر عمیقی بر زندگی عمومی دارند.با وجود نبود الزام قانونی درباره دین رئیسجمهور، رؤسای مسلمان و مسیحی بهطور متناوب در دورههای مختلف قدرت را در دست داشتهاند. نخستین رئیسجمهور دوره دموکراتیک، «اولوسِگون اوباسانجو» مسیحی پروتستان بود و پس از او رؤسای مسلمان و مسیحی یکی پس از دیگری به قدرت رسیدند.
بهدلیل تنوع قومی و دینی، احزاب بزرگ معمولاً رئیسجمهور و معاونش را از دو دین متفاوت انتخاب میکنند تا پذیرش ملی افزایش یابد. با این حال، رئیسجمهور کنونی «بولا تینوبو» (مسلمان) این سنت را شکست و در انتخابات ۲۰۲۳ «کاشم شیتیما مصطفی» (مسلمان) را بهعنوان معاون خود برگزید.ترکیب اجتماعی و دینیجمعیت ۲۳۰ میلیونی نیجریه یکی از متنوعترین جوامع آفریقاست. حدود ۵۳٪ جمعیت مسلمان، ۴۵٪ مسیحی و کمتر از ۲٪ پیرو ادیان سنتی آفریقایی هستند.مسلمانان عمدتاً در شمال و مسیحیان در جنوب متمرکزند، در حالی که «کمربند میانی» ترکیبی از هر دو گروه را در خود دارد.اما این تصویر ساده، واقعیت پیچیدهتری را پنهان میکند: نیجریه بیش از ۵۰۰ گروه قومی دارد و دین، قومیت و رقابت اقتصادی در بسیاری از مناطق در هم تنیدهاند.
نقشه پیچیده خشونت در نیجریه
طبق گزارش «بیبیسی»، شمالشرقی نیجریه مهمترین کانون خشونت است؛ جایی که «بوکوحرام» از سال ۲۰۰۹ و «داعشِ غرب آفریقا» (منشعب از بوکوحرام در ۲۰۱۶) فعالیت میکنند.این دو گروه با وجود ادعای اسلامی بودن، هم مسلمانان و هم مسیحیان را هدف قرار میدهند: به مساجد حمله کردهاند، دانشآموزان مسلمان را ربودهاند و مسلمانانی را که بهزعم آنان «مرتد» یا «کم متعهد» بودهاند، هدف قرار دادهاند.در شمالغربی، نوع دیگری از خشونت دیده میشود: ظهور «راهزنان» و باندهای جنایتکار سازمانیافته که برای اخاذی، آدمربایی و حمله به روستاها فعالیت میکنند. این خشونت هم مسیحیان و هم مسلمانان را هدف قرار میدهد و ماهیت آن جرممحور است، نه دینی.در «کمربند میانی»، درگیری میان دامداران (اغلب مسلمان) و کشاورزان (اغلب مسیحی) جریان دارد؛ اما این نزاع بر سر زمین، آب و منابع است، نه دین.تغییرات اقلیمی، خشکسالی و کاهش زمینهای قابل استفاده، رقابت را تشدید کرده و نظام سنتی تبادل میان این دو گروه را از هم پاشیده است.دامداران فولانی ناچار به مهاجرت به جنوب شدهاند؛ جایی که کشاورزان مسیحی ادعای مالکیت زمینها را دارند و این امر تنشها را تشدید کرده است.در جنوبشرقی، نوع دیگری از خشونت دیده میشود:جنبشهای جداییطلب مسیحی از قوم ایگبو که به دنبال احیای «جمهوری بیافرا» هستند (۱۹۶۷–۱۹۷۰). این گروهها برای اهداف سیاسی، علیه دولت و حتی مسیحیان منطقه دست به خشونت میزنند.
چرا روایت ترامپ ناکافی است؟
این مجموعه درگیریه با گستره جغرافیایی وسیع و انگیزههای متفاوت نشان میدهد که روایت مذهبی ترامپ و اطرافیانش، تصویر دقیقی از واقعیت ارائه نمیدهد.مهمترین ریشههای اصلی خشونت در نیجریه عبارتند از:رقابت بر سر منابعنزاعهای قومیرقابت سیاسیجرم سازمانیافتهفقر و فروپاشی اجتماعیناکارآمدی ساختار سیاسیدین و هویت مذهبی اغلب بهعنوان پوشش برای پنهان کردن این عوامل عمیقتر به کار میروند.
«حقایق جعلی»… شکافی در روایت آمریکایی
دولت آمریکا و رسانههای راستگرای حامی آن، همه این پیچیدگیها را نادیده میگیرند. از جمله چهرههای برجستهای مانند مجری آمریکایی «بیل ماهر» که پیشتر اسلام را «مافیا» توصیف کرده بود و اخیراً تلاش کرده است تصویری از «نسلکشی ادعایی» علیه مسیحیان در نیجریه ارائه دهد.برای انجام این کار، معمولاً به گزارشهایی استناد میشود که یا دقیق نیستند یا فاقد مقدمات لازماند. از جمله گزارشی از سازمان مسیحی «درهای باز» که مدعی است ۳۱۰۰ مسیحی در نیجریه بین اکتبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۴ بهدلیل باورهای دینیشان کشته شدهاند.اما مهمترین و پرارجاعترین گزارش در این زمینه، از سوی سازمان کاتولیک «اینترسوسایتی» منتشر شده که ادعا میکند تنها در ۲۲۰ روز نخست سال ۲۰۲۵، حدود ۷۰۸۷ مسیحی کشته شدهاند؛ یعنی روزانه حدود ۳۲ نفر. این گزارش همچنین از تخریب بیش از ۱۹ هزار کلیسا، آوارگی بیش از ۱۱۰۰ جامعه مسیحی، تصرف ۲۰ هزار مایل مربع از اراضی متعلق به مسیحیان و ربودن ۶۰۰ روحانی مسیحی و قتل دهها نفر از آنان از سال ۲۰۰۹ سخن میگوید.از نظر فنی، این گزارشها فاقد شفافیتند. شیوههای آمارگیری را توضیح نمیدهند و هویت قربانیان را بهدرستی بررسی نمیکنند (بسیاری از کشتههای مجهول الهویه، مسیحی طبقهبندی شدهاند). همین امر باعث شده این گزارشها حتی نزد رسانههای غربی نیز محل تردید باشند.بیبیسی اشاره کرده که گزارشهای اینترسوسایتی—که سیاستمداران آمریکایی مانند سناتور تد کروز و نماینده رایلی مور (که ترامپ او را برای بررسی حقیقت منصوب کرده) به آن استناد کردهاند—قابل اعتماد نیستند.
این گزارشها زبانی آشکارا تحریکآمیز و مذهبی دارند که با زبان گزارشهای بیطرف سازگار نیست. آنها از «طرحی اسلامی» ۵۰ ساله برای نابودی مسیحیت در نیجریه سخن میگویند؛ روایتی که بیشتر شبیه ادبیات گروههای انجیلی افراطی است تا تحلیل مستند.
منابع مستقل چه میگویند؟
گزارشهای معتبر از منابع مستقل، تصویری کاملاً متفاوت ارائه میدهند. بهعنوان مثال، «پروژه دادههای مکان و رخدادهای درگیریهای مسلحانه» (ACLED) در گزارش سال ۲۰۲۲ خود اعلام کرد که که «هویت مسیحی تنها در حدود ۵٪ از موارد هدف قرار دادن غیرنظامیان نقش داشته است».دادههای همین سازمان بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ نشان میدهد:که در ۳۸۹ مورد خشونت علیه مسیحیان، ۳۱۸ نفر و در ۱۹۷ حمله علیه مسلمانان، ۴۱۸ تن کشته شدهاند. در بازه زمانی محدودتر، ACLED گزارش میدهد که از میان ۱۹۲۳ حمله به غیرنظامیان در سال ۲۰۲۵ (تا اوایل نوامبر)، تنها ۵۰ حمله بهطور مشخص بهدلیل دین قربانیان، مسیحیان را هدف قرار داده است.مهمتر از همه، اکثر تحلیلگران بیطرف تأکید میکنند که تعداد قربانیان مسلمان در خشونتهای نیجریه بسیار بیشتر از قربانیان مسیحی است.طبق تحلیل رسانههای محلی، از میان حدود ۳۵۰ هزار کشته ناشی از خشونت در نیجریه از سال ۲۰۰۹، تنها ۷۵ هزار نفر مسیحی بودهاند (حدود ۲۲٪). این آمار با ادعای «نسلکشی مسیحیان» که ترامپ مطرح میکند، کاملاً در تضاد است.
ماهیت واقعی خشونت در نیجریه
به گفته «لاد سیروات»، تحلیلگر ارشد آفریقا در ACLED، گروههای مسلحی مانند بوکوحرام و داعشِ غرب آفریقا، هرچند حملات خود را «ضد مسیحیت» معرفی میکنند، اما در عمل خشونت آنها کور و بیهدف است و کل جوامع—اعم از مسلمان و مسیحی—را نابود میکند.
خشونت این گروهها بخشی از دینامیک پیچیده درگیریها در نیجریه است: نزاع بر سر زمین، رقابت قومی و طایفهای و کشمکش بر سر قدرت سیاسی.این گروهها بهخوبی میدانند چگونه خود را در دل نارضایتیهای اجتماعی جا دهند. در مناطق مرکزی، درگیری میان کشاورزان و دامداران که زمانی با چوب و سلاحهای ابتدایی انجام میشد، اکنون به نبردی مرگبار با سلاحهای پیشرفته تبدیل شده است. همین روند باعث شکلگیری همکاری میان گروههای مسلح و راهزنان برای بهرهبرداری از بحران کشاورزان و دامداران شده است.بهدلیل سوءاستفاده گروههای مسلح «اسلامگرا» از این شکافهای اجتماعی، خشونت در نیجریه بهاشتباه «طایفهای» تصویر میشود. این البته، به معنای نبود درگیریهای مذهبی نیست، اما برخلاف ادعاهای مطرحشده در آمریکا،دولت نیجریه هیچ نقشی در هدف قرار دادن مسیحیان یا اجرای سیاست نسلکشی ندارد.
عقیده انجیلیها یا منافع ژئوپلیتیک؟
اگر از ادعاهای «نسلکشی» بگذریم—ادعاهایی که در برابر شواهد تاب نمیآورند—فهم تمرکز ناگهانی ترامپ بر نیجریه نیازمند بررسی رابطه او با انجیلیهای سفیدپوست است؛ همان گروهی که این ادعاها را ترویج میکنند و ستون اصلی پایگاه سیاسی ترامپ به شمار میروند.در انتخابات ۲۰۲۴، بیش از ۸۰٪ از این رأیدهندگان انجیلیِ سفیدپوست از ترامپ حمایت کردند؛ کسی که در دوره نخست خود همواره اولویت را به حمایت از مسائل و گرایشهای مسیحی داده بود؛ از انتقال سفارت آمریکا به قدس گرفته تا اعلام اقدامات داعش علیه مسیحیان بهعنوان «نسلکشی» و سیاستهای محدودیت سفر که مطابق با نگرانیها و سوگیریهای مسیحیان سفید طراحی شده بود.این سیاستها بر چارچوبی دینی استوار است؛ چارچوبی که در آن بسیاری از انجیلیهای بانفوذ، رنج مسیحیان را بخشی از روایتی کیهانی درباره پیروزی نهایی مسیحیت و تحقق پیشگوییها میدانند.این روایت در سخنان خود ترامپ نیز دیده میشود؛ او در سخنرانی اخیرش در مجمع عمومی سازمان ملل، مسیحیت را «بیشترین دین تحت آزار در جهان» توصیف کرد. از همینجاست که نیجریه برای این جریان معنایی نمادین مییابد: صحنهای برای «جنگ دینی جهانی» ادعایی.سازوکار تصمیم ترامپ درباره نیجریه نیز میزان نفوذ انجیلیها را نشان میدهد؛ بهویژه آنچه سیانان درباره نقش گزارش فاکسنیوز _رسانه محبوب انجیلیها_ منتشر کرد.با اینکه روایت رسانهای نشان میدهد تصمیم ترامپ رنگوبوی شتابزدگی داشته، انجیلیها ماهها پیش از آن، روی این موضوع کار میکردند.
سناتور تد کروز در سپتامبر ۲۰۲۵ طرحی برای قرار دادن نیجریه در فهرست ناقضان آزادی دینی ارائه کرد. نینا شیا از مرکز آزادی دینی وابسته به مؤسسه هادسون نیز ائتلافی از گروههای انجیلی تشکیل داد و نامههایی به دولت آمریکا فرستاد تا برای «حمایت از مسیحیان نیجریه» اقدام کند.پس از تصمیم ترامپ، «پائولا وایت-کین» _کشیش و مشاور معنوی نزدیک به ترامپ و رئیس دفتر ایمان در کاخ سفید_ بهطور علنی از او بابت «موضع قاطعش در برابر آزار مسیحیان در نیجریه» تشکر کرد.اینها نشانه یک دغدغه انسانی بیطرف نیست؛ بلکه فشار سیاسی سازمانیافتهای از سوی پایگاه انجیلی ترامپ است که از طریق سازمانها، رهبران مذهبی و سیاستمداران جمهوریخواه اعمال میشود و به اقدامات اجرایی تبدیل میگردد.مورخ و نویسنده «آنتیا باتلر»، متخصص مسیحیت انجیلی، اخیراً گفته است که رویکرد دولت ترامپ «فضایی برای یک جنگ مقدس» در اختیار انجیلیها قرار میدهد.بهگفته او، تهدید ترامپ علیه نیجریه نه از سر نگرانی انسانی، بلکه بهرهبرداری از ادعاهای آزار مسیحیان برای پیشبرد یک دستورکار سیاسی انجیلی و جلب رضایت پایگاه انتخاباتی اوست.
پشت پرده؛ انرژی و رقابت ژئوپلیتیک
روایت «آزار دینی» همچنین منافع مادی پشت تهدیدهای ترامپ را پنهان میکند. مهمترین این منافع، انرژی است؛ زیرا نیجریه بزرگترین تولیدکننده نفت در آفریقاست.نفت نیجریه بهدلیل گوگرد کم و سهولت پالایش، برای بازار آمریکا بسیار جذاب است؛ بازاری که به دنبال منابعی خارج از خاورمیانه و دور از رقابت با قدرتهای جهانی است.
روابط آمریکا و نیجریه سالها حول محور نفت شکل گرفته و حجم تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۱ میلیارد دلار بوده است. آمریکا همچنین از بزرگترین سرمایهگذاران خارجی در نیجریه است.در اوت ۲۰۲۵، واشنگتن با فروش ۳۴۶ میلیون دلار سلاح به نیجریه موافقت کرد؛ معاملهای که هدف آن «تقویت توان امنیتی نیجریه و حمایت از اهداف سیاست خارجی آمریکا در آفریقای جنوب صحرا» اعلام شد.این واقعیتها نشان میدهد نیجریه در راهبرد آمریکا در آفریقا جایگاه مهمی دارد، بهویژه پس از خروج آمریکا از نیجر در ۲۰۲۳ و تلاش واشنگتن برای یافتن پایگاههای جایگزین برای عملیات ضدتروریسم و نظارت منطقهای.نیجریه، با وجود بیثباتی، همچنان گزینهای بالقوه برای چنین عملیاتهایی است. تهدید نظامی، همراه با وعده آرامسازی مشروط، میتواند به آمریکا اجازه دهد از نیجریه امتیازهای نظامی یا اطلاعاتی بیشتری بگیرد.در کنار این، نگرانی آمریکا از نفوذ روبهگسترش چین در نیجریه نیز مطرح است. چین از ۲۰۱۸ تاکنون بیش از ۱۴ میلیارد دلار در پروژههای انرژی و زیرساخت نیجریه سرمایهگذاری کرده است.از نگاه واشنگتن، این نفوذ، تهدیدی راهبردی است؛ زیرا میتواند نیجریه را به چالشی برای سیاستهای آمریکا تبدیل کند؛ چنانکه در ژوئیه گذشته، ابوجا فشارهای ترامپ برای پذیرش مهاجران ونزوئلایی اخراجشده از آمریکا را رد کرد و در سازمان ملل نیز جنایات اسرائیل در غزه را محکوم کرد.در این چارچوب، تهدید نظامی ترامپ تلاشی برای بازگرداندن نیجریه به مدار نفوذ آمریکا است. نیجریهای ضعیف و منزوی، وابستهتر به کمکهای نظامی آمریکا خواهد شد و در موضوعاتی مانند نفت و پایگاههای نظامی، انعطاف بیشتری نشان خواهد داد.
اما نیجریهای که مقاومت کند و روابطش را با چین و بلوکهایی مانند بریکس تقویت نماید، برای آمریکا یک شکست راهبردی محسوب میشود.
پیامدهای ناخواسته
تهدید آمریکا علیه نیجریه نمونهای است از اینکه چگونه میتوان با پوشش دینی، نمایش آشکاری از قدرت نظامی ارائه کرد و این تهدید میتواند به یک سابقه خطرناک تبدیل شود.اگر آمریکا بپذیرد که ادعاهای آزار دینی _اگرچه غیرموثق_ میتواند توجیهی برای تهدید نظامی باشد، این معیار ممکن است به کشورهای دیگر نیز تعمیم یابد و راه را برای بازگشت جنگهای دینی در جهانی پرتنش باز کند.تهدید ترامپ همچنین میتواند نتیجه معکوس داشته باشد؛ یا باعث بیثباتی بیشتر نیجریه و شعلهور شدن خشونتهای طایفهای شود یا روند گرایش نیجریه و دیگر کشورهای آفریقایی به چین و روسیه را سرعت بخشد.برای نیجریه، این تهدید آزمونی برای حاکمیت و توان مقاومت است. دولت تینوبو همکاری مشروط با آمریکا را پذیرفته اما بر احترام به حاکمیت ابوجا تأکید کرده است. اتحادیه آفریقا نیز با صراحت با استفاده ابزاری از دین برای توجیه مداخله نظامی مخالفت کرده است.این واکنشها نشان میدهد که هرچند سخنان ترامپ ممکن است پایگاه انجیلی او را راضی کند و برخی منافع کوتاهمدت آمریکا را تأمین نماید، اما در عمل به انزوای بیشتر آمریکا و افول نفوذ جهانی آن میانجامد.