اسرائیل چگونه متلاشی می‌شود؟

 در ظاهر، اسرائیل همچون قدرتی شکست‌ناپذیر در خاورمیانه جلوه می‌کند؛ رژیمی که هم‌زمان در چندین جبهه می‌جنگد و همچنان از حمایت گسترده غرب برخوردار است. اما تحلیلگر و محقق اسرائیلی اوری گلدبرگ، با اشاره به این موضوع نوشت که پشت این تصویر پرطمطراق، واقعیتی دیگر در جریان است: اسرائیل با بحران‌های عمیق داخلی و فشارهای فزاینده خارجی دست‌وپنجه نرم می‌کند.در یادداشتی که از گلدبرگ در وبگاه الجزیره منتشر شد، آمده است:

 
«اسرائیل برای بسیاری ممکن است همچون پیروز جلوه کند؛ قدرتی مسلط و حاکم بالفعل در خاورمیانه. هم‌زمان در چندین جبهه جنگ می‌افروزد و ضربات مرگبار بر دشمنان خود وارد می‌کند. در همان حال، همچنان از حمایت گسترده نیروها و پایگاه‌های مردمی در غرب برخوردار است، به‌ویژه از سوی آن دسته رهبرانی که در کشورهایشان با چالش‌های جدی از سوی راست افراطی روبه‌رو هستند».
 
اسرائیل میان توهم قدرت و حقیقت فروپاشی درونی
 
گلدبرگ تاکید می‌کند که اسرائیل در پشت این لایه بیرونی، از درون در حال فروپاشی است. یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده و با مشارکت قطر، مصر، عربستان سعودی و ترکیه، به‌تدریج در حال خارج کردن غزه از زیر کنترل اسرائیل است و هم‌زمان فشارهایی بر اسرائیل وارد می‌کند تا از ماجراجویی‌های توسعه‌طلبانه خود در سوریه و لبنان عقب‌نشینی کند. دولت اسرائیل به‌طور علنی با این مسیر مخالفت می‌کند، اما به نظر می‌رسد این روند با موافقت ضمنی نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو پیش می‌رود؛ کسی که اکنون دریافته تهدید به جنگ برای او سودمندتر از خود جنگ است. این درک پس از ناکامی او در تحقق «اهداف جنگی» اعلام‌شده‌اش حاصل شد؛ اهدافی که شامل نابودی جنبش حماس و بازگرداندن اسرا به‌صورت زنده بود.
 
تحولات منطقه‌ای که نقش اسرائیل را تضعیف کرده است
 
این ویسنده و تحلیل‌گر آزاد اسرائیلی که قبلا مشاور امنیتی در دستگاه‌های دولتی رژیم صهیونیستی بود، می‌افزاید: «حمایت بی‌قید و شرطی که اسرائیل از ایالات متحده و اروپا دریافت می‌کرد و نیز همکاری با کشورهای خلیج فارس رو به کاهش است. دهه‌ها بود که فلسطینیان ـ همانند جماعت اخوان‌المسلمین ـ تهدیدی بزرگ‌تر برای ثبات منطقه در مقایسه با اسرائیل تلقی می‌شدند».در حالی که رهبران غرب پیش‌تر در محکوم کردن جنبش حماس و ستایش از «دفاع اسرائیل از ارزش‌های غربی» بر یکدیگر سبقت می‌گرفتند، امروز همان رهبران در برابر جریان مستمر شواهد مربوط به نسل‌کشی اسرائیل در غزه، سکوت بیشتری اختیار کرده‌اند. حتی رئیس‌جمهور آمریکا دونالد ترامپ، کمتر از گذشته درباره حماس سخن می‌گوید.پذیرفتن این واقعیت برای رهبران غربی دشوار است که اسرائیل به عاملی برای آشوب منطقه‌ای بدل شده است. از همین رو، راهبرد آسان‌تر در آن است که ابزارهایش به‌تدریج و آرام پس گرفته شوند و اسرائیل ناگزیر شود با واقعیت نوظهور سازگار گردد، بی‌آنکه رهبرانش مجبور به اذعان علنی چیزی شوند. زیرا واقعاً نیازی به رویارویی مستقیم نیست؛ کافی است گه‌گاه با سردی مواجه شود یا در انتظار رها گردد.در چنین فضایی، اسرائیل برای اجرای حملات در سوریه، لبنان، یمن و ایران به همکاری بین‌المللی نیاز دارد.هرچند که ادعاهای علنی برخلاف آن، طرح می‌کند. از همین رو، عملیات نظامی‌ اسرائیل به‌تدریج در حال کاهش است. دیگر درگیر گسترش راهبردی نیست، بلکه به تعقیب افرادی می‌پردازد که پیش‌تر در عملیات علیه اسرائیلی‌ها مشارکت داشته‌اند. این همان سطح توان اسرائیل در نظم نوین منطقه‌ای است.
 
اسرائیل در عرصه دیپلماتیک؛ بازنده محتمل
 
در عرصه دیپلماتیک نیز ممکن است اسرائیل طرف بازنده باشد. جنبش حماس وارد مذاکره شده، در حالی که دولت اسرائیل وقت‌کشی می‌کند. اگر این وضعیت ادامه یابد، اسرائیل خود را در برابر واقعیتی خواهد یافت که خود آن را شکل نداده است. امروز، برای نمونه، ایده‌هایی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه اسرائیلی‌ها باید هزینه پاکسازی ویرانه‌هایی را بپردازند که ارتششان طی بیش از دو سال از کارزار نسل‌کشی در غزه برجای گذاشته است.
 
جامعه اسرائیلی و بحران هویت
 
در حالی که اسرائیل به‌تدریج جایگاه خود را به‌عنوان قدرت مسلط منطقه از دست می‌دهد، جامعه اسرائیلی انرژی اصلی خود را صرف منازعات داخلی پیرامون «روح اسرائیل» و تعمیق اشغال غیرقانونی سرزمین‌های فلسطینی می‌کند. اسرائیلی‌ها ایمان خود را به وجود جهانی بیرون از مرزهای دولتشان از دست داده‌اند و اگر چنین جهانی وجود داشته باشد، باور دارند که اسرائیل را فارغ از اقداماتش، به‌شدت دشمن می‌دارد. گفتمان اسرائیلی بیش از پیش حول موضوعاتی چون «تهدید علیه یهودیان» و آنچه «کل جمعی اسرائیل» نامیده می‌شود، متمرکز شده و از مباحث ژئوپولیتیک که حتی شش ماه پیش رایج بود، فاصله گرفته است. همچنین بی‌توجهی گسترده‌ای نسبت به واقعیت جهانی و افکار عمومی بین‌المللی حاکم است.
 
رسوایی نیروی هوایی اسرائیل
 
نمونه‌ای روشن، رسوایی تازه‌ای است که دامان نیروی هوایی اسرائیل را گرفته است. خلبانان آینده، که پس از دو سال آموزش در آستانه فارغ‌التحصیلی بودند، تحت آزمایشی موسوم به «شبیه‌سازی زندان» به مدت یک هفته قرار گرفتند که یکی از سخت‌ترین مراحل آموزش بود. پس از آن، برای استراحت به هتلی در مکانی محرمانه فرستاده شدند. اما این خلبانان محل هتل را برای خانواده‌هایشان فاش کردند که در تعطیلات آخر هفته به دیدارشان آمدند؛ برخی نیز با اجازه افسر مسئولشان، مشروبات الکلی نوشیدند.این خلبانان همگی با اقدامات انضباطی روبه‌رو خواهند شد. فرمانده نیروی هوایی، تومر بار اعلام کرد: «هیچ‌گونه تساهلی در قبال ارزش‌ها که اساس اخلاقیات نیرو محسوب می‌شوند، وجود نخواهد داشت». این همان فروپاشی است. نیروی هوایی اسرائیل مسئول بخش اعظم ویرانی در غزه است، از جمله بمباران خانه‌های غیرنظامی و زیرساخت‌ها؛ امری که جهان را به وحشت انداخت و ارتش اسرائیل را از ادعای «اخلاقی‌ترین ارتش جهان» تهی ساخت. با این حال، این نیرو همچنان از «ارزش‌ها» و «اخلاقیات» سخن می‌گوید. خلبانان بازوی اصلی در جنگ نسل‌کشی‌اند، اما مسئله مهم برایشان نوشیدن مشروبات بدون اجازه است.
 
رسانه‌ها این خلبانان و به‌طور کلی خلبانان را به‌عنوان «نخبگان قدیمی اسرائیل» تصویر کردند؛ نخبگانی گمراه، دارای فساد اخلاقی و مرفه. در مقابل، خلبانان به‌صورت جمعی وفاداری خود را به دولت و امنیت اسرائیل اعلام کردند و بر تعهدشان به ادامه جنگ نسل‌کشی تأکید کردند، مادامی که دولت «منتخب دموکراتیک» ـ همان دولتی که خود بارها علیه آن تظاهرات کرده بودند ـ چنین دستوری بدهد.
 
فروپاشی انسجام داخلی
 
نویسنده تاکید می‌کند: «اما خطرناک‌تر شاید این باشد که اسرائیل انسجام داخلی خود را از دست می‌دهد. کودکان واکسینه‌نشده بر اثر سرخک و آنفلوانزا جان می‌بازند؛ گروه‌هایی از نوجوانان به فلسطینیانی که در نظافت خیابان‌ها یا رانندگی اتوبوس‌ها کار می‌کنند، حمله می‌کنند؛ شهروندان فلسطینی داخل اسرائیل در درگیری‌های باندهای جنایی کشته می‌شوند؛ و کهنه‌سربازانی که در جنگ غزه شرکت داشتند، به‌طور بی‌سابقه‌ای دست به خودکشی می‌زنند».
 
بحران آموزش و سلامت
 
از سوی دیگر، نظام عمومی سلامت روان زیر فشار فروپاشیده است؛ وقت‌های ملاقات بیش از یک سال بعد تعیین می‌شود. کلاس‌های مدارس دولتی روزانه لغو می‌شوند، زیرا معلمان سرگرم مراقبت از فرزندان خود هستند که خود بدون معلم رها شده‌اند. در وزارت آموزش و پرورش، ۲۵ مقام ارشد آموزشی در دوره دولت کنونی نتانیاهو استعفا داده‌اند؛ بیشترشان به دخالت‌های سیاسی در کارشان اشاره کرده‌اند. در تل‌آویو، کارکنان شهرداری تشویق شده‌اند هفته‌ای یک بار در مهدکودک‌ها و مراکز نگهداری کودکان، به‌دلیل نبود نیروهای متخصص به صورت داوطلبانه کار کنند.
 
بحران سیاسی و قضایی
 
همچنین کمبود قضات وجود دارد، زیرا وزیر دادگستری با رئیس دیوان عالی گفت‌وگو نمی‌کند و انتصابات قضایی نیازمند موافقت هر دو است. دو وزیر در دولت هم‌زمان ۹ وزارتخانه را اداره می‌کنند، پس از آنکه احزاب یهودی افراطی (حریدی‌ها) از ائتلاف خارج شدند و شرط بازگشتشان کنار گذاشتن طرح قانون خدمت نظامی اجباری برای حریدی‌ها بود.
 
اسرائیل؛ پوسته‌ای توخالی
 
نویسنده در خاتمه تصریح می‌کند که «دولت اسرائیل با سرعت به‌سوی تبدیل شدن به پوسته‌ای توخالی پیش می‌رود. نهادهایش فرو می‌ریزند، کارمندان دولتی کناره‌گیری می‌کنند و تنها نزدیکان سیاسی باقی می‌مانند تا خلأها را پر کنند. اسرائیلی که اکنون در حال شکل‌گیری است، یا به فقر نهادی، مالی و فرهنگی یا به فروپاشی کامل از درون محکوم است».