به گزارش افکارنیوز به نقل از نامه، این محقق اجتماعی روسپیان را فرزندان یک جامعه بیمار می داند و می گوید جامعه نمی تواند این افراد را سرزنش کند چرا که خود این افراد را به سمت این حرفه بزهکارانه سوق داده است. روسپیگری محور این گفت و گوی نامه نیوز با این آسیب شناس اجتماعی سرشناس است.
****

چند سالی است که آمارها کاهش سن روسپیگری در کشور را نشان می دهد و شواهدی هم دال بر افزایش شمار افراد روسپی در جامعه دیده می شود. ریشه این آسیب اجتماعی در ایران امروز چیست؟
ببیند در کلیه جوامع و نه فقط ایران، هنگامی که بیکاری و فرد گسترش می یابد و افراد نمی توانند چرخ زندگی شان را بچرخانند به طور خودکار آمار طلاق افزایش می یابد. در ایران خودمان هم که شاهد هستیم آمار ازدواج در ۶ ماهه اول امسال ۶درصد کمتر از سال قبل بوده و طلاق هم به نحو چشمگیری افزایش یافته است.
اما نتیجه ای که از طلاق حاصل می شود چیست؟ در موارد زیادی زن خانه تکیه گاه مالی خود را از دست داده و مرد طلاق گرفته هم در ارضای غریزه جنسی خود به مشکل برمی خورد در حالی که مدت قابل توجهی از طریق همسر خود ارضا می شده و نیاز چندانی به ارضای غریزه در بیرون از خانه حس نمی کرده است.
نمی گویم ولی احتمال دارد این زن که دیگر نه نیازهای جنسی اش ارضا می شود و نه نیازهای عاطفی اش و از این حیاتی تر نیاز مالی اش به سمت رابطه با مردی پیش رود که به نیازهای وی پاسخ دهد. این مرد می تواند همکار، همسایه یا یک رهگذر باشد که به این زن به چشم یک برآورنده نیازهای جنسی اش نگاه می کند. وی به این زن قول حمایت مالی و عاطفی داده و با زبان این زن را در مسیر امیال خود قرار داده و از سوءاستفاده مالی و بعد از مدتی هم وی را رها می کند. وقتی این زن چندین بار مورد این سوءاستفاده ها قرار گرفت احتمال زیادی وجود دارد که به سمت روسپیگری روی بیاورد و با زدن قید عواطف و از سر اجبار مالی تن به رابطه های جنسی بی ضابطه ای دهد که در قبال آنها پول دریافت می کند و بعد از مدتی هم که این پول به وی مزه کرد دیگر سخت است که به راه درست برگشته و زندگی سالمی را پیشه کند.
پس چه شد؟ نیازهای ارضا نشده یک زن مطلقه به خصوص نیازمالی باعثشد یک زن به روسپی گری روی آورد و از سوی دیگر مردی هم که همسرش را طلاق داده چون پولی برای ازدواج ندارد - که اگر داشت کارش به طلاق نمی کشید - نیز به دنبال زنی برای ارضای نیازهایش می گردد و چه بسا یک زن روسپی ولو ارزان قیمت را برای این کار پیدا کند.
از طرف دیگر در وضعیت گرانی و تورم کمر شکن - یعنی وضعیت فعلی - پسرها دیگر قادر به تشکیل خانواده نیستند چرا که به علت نداشتن شغل مکفی و حتی شغل کمتر جسارت این کار را پیدا می کنند و در نتیجه خود و دختران هم سنشان هم به سراغ روابط خارج از چارچوب ازدواج می روند که خود می تواند زمینه ساز روسپی گری باشد.
من در یکی از تحقیقات میدانی ام به خیابان تخت طاووس رفتم چرا که سابقا زنان روسپی زیادی آنجا می ایستادند تا مشتری به سراغشان بیاید. وقتی به خیابان رفتم دیدم اثری از زنان روسپی نیست. یک مرتبه مردی سوار بر موتور به من نزدیک شد و گفت دنبال چیزی می گردی؟ وقتی من گفتم دنبال روسپی هستم مرا سوار کرده و به خانه ای در یکی از کوچه های آن منطقه برد. داخل که شدم دیدم حدود ۳۰ زن روسپی نشسته اند و منتظر مشتری هستند. یکی از آنها تا مرا دید گفت این آقای دکتر اقلیماست بابا این که اینکاره نیست. یک مرتبه چند مرد قولتشن از یکی از اتاق ها خارج شدند و خواستند مرا بیرون بیندازد که من با زبان روانشناسی اعتماد آنها را جلب کرده و گفتم برای تحقیق آمدم و قضیه را به پلیس نمی گویم. من گفت و گویی با این زنان انجام دادم تمامی آنها زنانی بودند که از سر اجبار مالی به سراغ این کار آمده بوده و در همین حرفه هم مانده بودند. این مثال را زدم تا شاهدی برای پی بردن به نقش محوری مشکلات مالی در به سوق پیدا کردن زنان به سمت روسپیگری ارائه کرده باشم.

پس شما روسپیان را فرزند جامعه ای پر از نابهنجاری های اقتصادی می دانید؟
دقیقا. روسپیان این جامعه در واقع بی گناهان محکوم مادام العمر جامعه هستند. این شرایط اقتصادی است که آنها را به این سمت و سو کشیده است. آنها با هر مردی رابطه برقرار می کنند تا خرج خود و فرزندان و خانواده های خود را در آوردند. صرف نظر از اینکه این مرد کیست و چه بیماری ممکن است داشته باشد؟!تحقیقات نشان می دهد که حتی درصد قابل ملاحظه ای از این زنان با کسب اجازه از شوهرانشان تن به این کار داده اند و درآمدشان را شب پیش همسرشان می برند تا چرخ زندگی شان از این طریق بچرخد. البته ممکن است شما بگوئید خوب این همه زن مطلقه وجود دارد چرا همه آنها سراغ روسپی گری نمی روند در پاسخ به سوال شما باید بگویم که میزان مقاومت افراد در مقابل مشکلات متفاوت است و افراد با توجه به ژن و تربیت و شرایط زندگی خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند. وقتی با یکی از این زن ها صحبت می کردم می گفت من تا مدتی پیش تحت تکفل بهزیستی بودم این سازمان فقط ماهانه ۵۰هزار تومان به من می داد و دو بچه قد و نیم قد هم داشتم و شوهرم هم به خاطر بی پولی اش قید زندگی مشترک را زده بود و رفته بود. من باید چه کار می کردم وقتی نه کاری بود و نه پولی و تاب دیدن فلاکت بچه هایم را هم نداشتم؟!دیدم هیچ پاسخی ندارم که به او بدهم. مطمئنم که جای من اگر مسولی هم نشسته بود نمی توانست پاسخی درست به این سوال دهد مگر اینکه سفسطه می کرد.

اما ظاهرا منشا روسپیگری صرفا فقر نیست و درآمد بالای یا حتی میل به تنوع طلبی جنسی نیز نقش به سزایی در گرایش بعضی زنان به آن دارد؟
طبق تحقیقات بین المللی انجام شده ۵ درصد روسپیان از این حرفه لذت می برند. آنها روسپیان حرفه ای هستند که هر چند پول می گیرند ولی از سر اختیار به قصد التذاد روسپی شده اند. اما ۹۵ درصد آنها به خاطر کسب درآمد سراغ این کار آمده اند. آنها زنانی بوده اند که قبل از این آبرو و شخصیت داشته اند و اگر شغل داشتند وضعشان این نمی شد. درست است که آنها پس از مدتی به خاطر درآمد بالای خود حتی اگر کار دیگری نیز پیدا کنند حاضر به ترک روسپیگری نیستند ولی آنها در ابتدا از سر نیازهای مالی ابتدایی خود جذب این حرفه شده و بعد از آن دیگر نتوانسته اند از کسب درآمد بالا چشم پوشی کنند و روسپیگری را ادامه داده اند. از سویی این افراد چون وجهه اجتماعی یا به اصطلاح آبروی خود را از دست داده اند دیگر انگیزه ای برای بازگشت به زندگی سالم را ندارند. متاسفانه موارد قابل اعتنایی از این افراد منشی های شرکت ها یا مطب ها بوده اند که از سر اضطرار مورد سوء استفاده قرار گرفته و بعدها کارشان به روسپیگری کشیده است. من به پرونده های زیادی برخورده ام که در آن صاحب کار فقط وقتی متوجه می شده که زن به رابطه جنسی با وی تن می دهد حاضر به استخدام وی و آن هم با حداقل حقوق شده و به شدت وی را مورد بهره کشی جنسی قرار داده است.

شما به عدم ارضای جنسی مردان به عنوان دلیل گرایش آنها به سمت روسپیان اشاره کردید. اما شواهدی از گرایش مردان متاهل نیز به این سمت و سو وجود دارد؟
البته که وجود دارد. ‌آنها دو دسته اند یا مردانی که از بس کار می کنند و تحت فشار اقتصادی هستند در خانه با همسر خود دعوا کرده و در جست و جوی سرپناهی دیگر به سوی این زنان کشیده می شوند یا مردانی که پول زیر دل آنها زده و راه تنوع طلبی را در پیش گرفته اند. مورد دوم که به علت فقر فزاینده در جامعه ما کم است ولی مورد دوم به علت همین فقر رو به رشد در حال افزایش است و ما در جامعه شناسی با قاعده و عموم سرو کارداریم نه با استثنا و خواص. البته فقط هم نباید روسپیان را سرزنش کرد آنها اگر نبودند در این جامعه پر مشکل خواهر و مادر من و شما از دست بزهکاران جنسی امنیت و آسایش نداشتند.

چه اقداماتی می توان برای مهار این پدیده نامیمون اتخاذ کرد؟
اصلا آسیب های اجتماعی از جمله روسپیگری را فقط می توان پیشگیری کرد و درمان آنها بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود. مشکل اول جامعه ما که باعث رواج انواع آسیب ها شده تورم و بیکاری فزاینده است. وقتی قیمت اجناس پر مصرف و ضروری کشور طی چند ماه دو برابر می شود و حقوق ها تنها ۱۰ درصد افزایش پیدا می کند اگر انتظاری جز رواج روسپیگری داشته باشیم عجیب است! خدا می داند که این موج گرانی های اخیر چه خانواده هایی را از هم پاشاند یا در معرض از هم پاشیدن قرار داد. مگر شکم دروغ می شود؟ طبق استانداردهای بین المللی یک فرد باید ۲۵ درصد از درآمد خود را صرف خوراک و پوشاک، ۲۵ درصد صرف مسکن، ۲۵ درصد صرف تفریحات و بیماری ها و ۲۵ درصد مابقی را هم پس انداز کند. یعنی با این استاندارد ها هر فرد شاغلی باید در ایران حداقل ۲میلیون تومان درآمد داشته باشد تا زندگی معمولی و خوبی داشته باشد . خوب در این وضعیت وقتی یک کارگر ۴۰۰-۵۰۰تومان حقوق می گیرد دیگر چه انتظاری از وی می توان داشت؟ صحبتم را با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری پایان می برم . ایشان ۲۰ سال است مدام مسئولان را به شایسته سالاری و پاسخگویی به مردم توصیه می کنند اما متاسفانه بسیاری از مسئولان ما نه شایسته اند نه پاسخگو. نمونه اخیرش هم دکتر دستجری وزیر بهداشت بود که سرانجام از کابینه کنار گذاشته شد و چند روز قبل از این عزل هم چند بیمار هموفیلی بر اثر نرسیدن دارو فوت کردند. سوال من از این وزیر سابق این است : خانم دستجردی اگر لوازم و ابزار کاری شما فراهم نبود چه اصراری داشتید ۳ سال بمانید و یک وزارتخانه پرمشکل را تحویل دهید. این مثال واضحی بود ازعدم شایسته سالاری و عدم مسولیت پذیری!