به گزارش افکارنیوز، معصومه بافنده متولد سال ۱۳۵۸ و دانشجوی رشته روانشناسی است. او تا به حال در سریال های «دوباره زندگی»، «دوران سرکشی»، ‌‌ «این راهش نیست»، «ساختمان ۸۵»، ‌ و تله فیلم های «وقت اضافه»، ‌ «این پرونده مختومه نیست»، ‌ «از ما بهترون»، «آوای گمشده» و فیلم سینمایی «آقای مدیر» بازی کرده است که فیلم اخیرش امسال در جشنواره کودک موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی شده است.

چطور شد به سمت بازیگری آمدید؟

فکر می کنم اکثر آدم ها جاذبه سینما و تصویر را در وجودشان دارند و از همه مهمتر اینکه می توان زندگی های مختلف را از نزدیک لمس کرد و دید و گاهی همین ها در زندگی خودت هم دخیل می شوند.

از چه سنی این حس در شما شکل گرفت؟

از دوران دبیرستان به بازیگری علاقمند شدم اما به علت مخالفت خانواده کمی دیرتر پا به این حیطه گذاشتم. اوایل نقاشی می کردم تا زمینه را برای ورودم به بازیگری مهیا کنم. کمی جلوتر که رفتم دوره ای کوتاه را با رویا افشار و پیام دهکردی گذراندم که این قدم اول برای ورودم به این حیطه بود و پس از آن چند کار نمایشی بازی کردم و خانواده ام که آن کار را دیدند مخالفت هایشان تمام شد و حتی تشویقم هم کردند.

در زمینه بازیگری تحصیلات آکادمیک ندارید؟

خیر، تا الان به صورت تجربی کار کردم اما مدتی پیش در رشته نمایش قبول شدم اما ادامه ندادم.

چرا؟

اصلاً اینطور نبود که بگویم من همه چیز را در بازیگری می دانم تنها دلیلم این بود که نشستن سر کلاس های بازیگری دیگر برایم جذابیت نداشت. اما الان دانشجوی روانشناسی هستم. پس از انصراف دادن از رشته نمایش در روانشناسی ادامه تحصیل دادم.

چطور شد که روانشناسی را انتخاب کردید؟

از خواندنش بیشتر لذت می برم و به هر حال جدای از کار بازی ام هم نیست. اگر روانشناسی را هم می خوانم به این خاطر است که در بازیگری از آن استفاده می کنم. برای تحلیل نقش ها روانشناسی خیلی کمکم می کند اما سوای از این در سینما و تلویزیون ما احتیاج به مشاور هست و امیدوارم که در این زمینه هم بتوانم کار کنم.

پس از حضورتان در تئاتر به سمت کارهای تصویری آمدید؟

هم زمان با کارهای نمایشی کار در تلویزیون را هم آغاز کردم. اولین سریالی که بازی کردم «دوران سرکشی» بود که تجربه خوبی بود چرا که اولین روز کاری ام را با کمال تبریزی و رضا کیانیان شروع کردم. پس از آن در مجموعه «این راهش نیست» در نقش فریبا بازی کردم پس از آن در چندین سریال و سینمایی بازی کردم.

در جشنواره فیلم فجر کاری داشتید؟

در جشنواره امسال که نه اما در جشنواره سال گذشته فیلم «آقای مدیر» را داشتم که به دلیل اینکه کار کودک بود، در جشنواره کودک امسال دیپلم افتخار بهترین کارگردانی و نویسندگی را دریافت کرد. قصه زندگی «آقای مدیر» است که بچه های مدرسه در آن دخیل هستند و من نقش همسر ایشان را بازی می کنم.

کار با کودکان برایتان سخت نبود؟

من خیلی با بچه ها سکانس مشترک نداشتم. بیشتر آب و هوای خرم آباد و قطعی برق و آب برایمان سخت بود.

تا به حال شده نقشی را بازی کنید و خیلی درگیرتان کند؟

در مجموعه «این راهش نیست» و نقش فریبا بود. فریبا دختر ساده ای بود که زندگی را خیلی زمینی می دید. یادم است که آن زمان که نقش فریبا را بازی می کردم دیگر شده بودم فریبا و از قالب خودم خارج شده بودم. فریبا کودک درون زنده ای داشت در حدی که از بالغ و والدش اثری نبود درست بر خلاف من.

در یک اپیزود از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» هم بازی کردید؟

بله، این اپیزود را به کارگردانی نوید میهن دوست بازی کردم. نیمه آخر اپیزود را دوست داشتم.
قصه زن و شوهری است که با یکدیگر توافق کرده اند که شوهر، دخترها را عقد کند و از این طریق اخاذی می کرد و در آخر به یکی از همسرانش علاقمند شد و تصمیم گرفت تا همسر خود که من نقش اش را بازی می کردم را طلاق دهد و دقیقاً همسرش از چیزی که می ترسید سرش آمد و حتی تا مرز دیوانگی پیش رفت.

در این چند سال به غیر بازیگری در زمینه دیگری مشغول بودید؟

نه متاسفانه تا الان تنها منبع در آمدم بازیگری بوده اما مدتی است که به فکر کار دیگری هستم.

چقدر اهل تئاتر و سینما رفتن هستید؟ و دنبال کردن اینها را در بازیگری تان تا چه حد موثر می دانید؟

مطمئناً خیلی تاثیرگذار خواهد بود که کار خوب و بد ببینی و بخواهی از آن درس بگیری. متاسفانه آنقدر در این چند وقت اخیر سریال ها ضعیف بوده که دیگر ترجیح دادم تلویزیون نگاه نکنم ضمن اینکه در گذشته خیلی تلویزیون می دیدم. اما چند قسمت از «کلاه پهلوی» را دیدم. تئاتر را هم دنبال می کنم و کارهای نمایشی جدید و نو را دوست دارم.

در سینما فیلم خوبی دیده اید؟

«ضد گلوله» و… و بیشتر فیلم ها را در جشنواره سال گذشته دیدم.

جمله پایانی…

خدا فهیمه راستکار را بیامرزد. هم صدایش و هم بازی اش را و هم خودش را بسیار دوست داشتم. همچنین از پدر و مادرم هم تشکر ویژه ای دارم.

راه زندگي/ شماره ۳۷۳/ ويژه نوروز ۹۲/ مائده ميري/ صفحه ۲۶