وقتی طلای سیاه به «بلای سیاه» تبدیل می شود

به گزارش افکارنیوز، آن چه مسلم است شرایط ویژه کنونی باعثشده است که مسئولان و کارشناسان بیش از هر زمان دیگری اقتصاد بدون نفت و حتی اقتصاد فرا نفتی را جدی بگیرند و به ضرورت اجرای هر چه سریع تر آن پی ببرند. اقدامی که باید سال ها پیش و با برنامه ریزی های دقیق، به تدریج صورت می گرفت تا اکنون با کاهش ۵۰ درصدی درآمدهای نفتی کشور طی سال گذشته که هنوز به شدت به آن وابسته ایم، با مشکلات جدی مواجه نمی شدیم.

نفرین منابع

یکی از آرمان های انقلاب اسلامی اقتصاد بدون اتکا به درآمد های نفت بود. این آرمان در دوران جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی تبدیل به یک مطالبه سیاسی شد. دهه ۱۳۶۰ دوران شکل گیری یک عزم سیاسی برای کاستن از وابستگی به درآمد های نفت بود.

اساسی ترین مانع تحقق کامل آرمان های انقلاب نبود نهادی برای توسعه و نهادینه کردن درآمد های حاصل از فروش منابع طبیعی بوده است و چنین شد که نحوه اختیاری مدیریت این منابع تبدیل به ظرفیت بزرگی برای تباه شدن ظرفیت های توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور شد. «نفرین منابع» عبارتی است که برای توصیف وضعیت کشور هایی به کار می رود که با وجود منابع طبیعی غنی به دلیل مدیریت غلط درآمد های حاصل از این منابع نتوانسته اند از آن ها برای توسعه اقتصادی - اجتماعی خود استفاده مطلوب کنند.

تولید نفت نه تنها تاریخ صد سال گذشته ایران را رقم زده بلکه آینده متصور آن را نیز مشروط و بخش تولید را در کشور به شدت مقید کرده است به نحوی که تولید در بخش های مختلف صنعتی، کشاورزی و خدمات بسیار وابسته به فراز و فرود های میزان تولید نفت، درآمد های نفتی و مدیریت این منابع است. ساختار دولت در ایران که همواره در یک تعامل مستمر با نظام تولید نفت در کشور بوده است، آن را حمایت می کند و از سوی آن حمایت می شود. ساختار دولت و دیوان سالاری آن و به تبع آن ساختار بخش خصوصی در کشور را باید در پرتو کارکرد های اقتصاد نفتی در ایران شناخت. درآمد های نفتی همه تاروپود مناسبات اقتصادی - اجتماعی جامعه ایرانی را متاثر کرده است.

سرمایه گذاری حقیقی


کارشناسان می گویند بیش از ۵۰ درصد اقتصاد ایران وابسته به نفت است؛ این یک چالش جدی است و اگر روزی بلایی بر سر قیمت نفت بیاید، اقتصاد هم به موازات آن سقوط خواهد کرد. با این حال باید فکری برای این چالش اندیشید.

دکتر " عبدالمجید شیخی " اقتصاد دان و پژوهشگر معتقد است: وابستگی بیش از حد بودجه عمومی و دولت به منابع و درآمدهای نفتی یکی از مهم ترین دغدغه های مسئولان و کارشناسان مسائل اقتصادی ایران است و راه حل این مشکل هم تخصیص درآمدهای نفتی به امر سرمایه گذاری حقیقی، مستمر و بنیانی با ویژگی بازدهی تکاثری و دیر بازده، مستمر و مولد است. راهبردی که باید طی سال های گذشته و دولت های گوناگون جدی گرفته می شد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا تاکنون نتوانسته ایم از این دور باطل خارج شویم؟ می گوید: زمینه اصلی قطع اتکا به درآمدهای نفتی، وجود دورهای باطل در اقتصاد ایران بوده است. به دیگر سخن، اتخاذ نکردن سیاست های خط شکن و ابطال کننده از جمله این دورهای باطل است. برای خروج از این بن بست ها نیاز به منابع اولیه است. زیرا هر سرمایه گذاری نیاز به منابع اولیه دارد. گلایه محافل علمی و کارشناسی بیشتر متوجه این مطلب است که هر آنچه تاکنون از این ثروت استفاده شده کمتر در جهت سرمایه گذاری حقیقی با ویژگی های سازنده بوده است وگرنه «خلق سرمایه بدون سرمایه» اگر محال نباشد خیلی سخت است.

وی اضافه می کند: در اقتصاد ما نیز خروج از بن بست و پاره کردن مدار باطل سرمایه نیازمند اتخاذ سیاست های خط شکن منطبق بر استعدادها و مزیت های بومی است تا با مصرف کمترین منابع، موتور اقتصاد را در فضایی به سوی پیشرفت، قرار دهد.

دکتر شیخی سیاست های کلاسیک اقتصادی برای برون رفت از این وضعیت را بی فایده می داند و می گوید: بر خلاف نظر برخی از اقتصاد دانان خروج از بن بست الگوهای حلقوی «دور باطل» با سیاست های پولی و مالی سنتی ممکن نیست؛ زیرا این قبیل سیاست ها با شرایط اقتصادی کشور ما همخوانی ندارد. ولی با فرض وجود همخوانی و کارآمدی نسبی آن ها، این گونه سیاست ها در اقتصادی که طرف عرضه دچار مشکلات عدیده ای است توان کافی برای خارج کردن اقتصاد از این تنگناها را ندارد.

تولید ملی و حماسه اقتصادی


به نظر برخی مسئولان برای داشتن اقتصاد بدون نفت باید حمایت از تولید ملی را جدی می گرفتیم چرا که نفت برای ما حکم سرمایه را دارد و معقول نیست که سرمایه به فروش برسد.

" حسین میرمحمدی " عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در این باره می گوید: فروش نفت باید برای هزینه های زیربنایی به کار گرفته شود. درآمد نفت باید در زیرساخت ها و کارهای اساسی هزینه شود. حمایت از تولید کالا و صادرات آن جایگزین مناسبی به جای درآمد نفت است.

همچنین بیشتر کارشناسان و مسئولان بر این نکته تاکید می کنند که حرکت در مسیر اقتصاد بدون نفت یکی از گام ها و مراحل رقم زدن یک حماسه اقتصادی است.

" عباسعلی منصوری " عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از جمله این افراد است. وی می گوید: در مرحله نخست برای رسیدن به حماسه اقتصادی باید آرام آرام اقتصاد بدون نفت را تجربه و وابستگی خود را به آن کمتر و این سرمایه خدادادی را برای نسل های بعد بیشتر حفظ کنیم.

وی تاکید می کند: رسیدن به این نقطه مستلزم خودباوری، پذیرش افکار عمومی، فرهنگ سازی و تعامل همدلانه مردم و مسئولان است.

این در حالی است که به گفته دکتر " محمد خوش چهره " اقتصاد بدون نفت یک برنامه بنیادین و پایه ای می طلبد که برای اجرای آن هم سال ها زمان لازم است و این چیزی نبود که اراده ای مبنی بر اجرایی شدنش در دولت آقای احمدی نژاد، دیده شود.

اقتصاد فرا نفتی


به عقیده برخی کارشناسان امروزه با توجه به گستردگی اقتصاد کشور و هزینه های بالای اداره آن، نظریه های بستن چاه های نفت و صرف نظر کردن از درآمد آن یا تخصیص همه درآمد نفت به برنامه های عمرانی نمی تواند راه گشا و پاسخ گو باشد. به عقیده آن ها سناریوی واقع بینانه تر استفاده عقلایی از تولید و بازرگانی نفت با هدف دستیابی به «اقتصاد فرانفتی» است. به گفته " ارسلان بیرگانی " پژوهشگر و اقتصاددان، نفت و گاز سرمایه های ارزشمندی است و باید در خدمت توسعه کشور استفاده شود، البته کشور باید از مرز اقتصاد نفتی فرا تر برود و اقتصاد متنوعی را بر پایه صنعت و کشاورزی و خدمات به وجود بیاورد. این همان «اقتصاد فرانفتی» است.

ولی آیا چنین اقدامی امکان پذیر است؟ وی در پاسخ می گوید: تجربه تاریخی نشان می دهد که چنین چیزی کاملا امکان پذیر است. آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم یک کشور مهم صادرکننده نفت بود، ولی در عرصه صنعت و کشاورزی هم به اوج رسید. نروژ هم اکنون نفت زیادی صادر می کند، ولی در همان حال یک قدرت صنعتی و کشاورزی است. امارات متحده عربی هم کم و بیش به اندازه ایران نفت تولید می کند، ولی تلاش کرده است در این سطح در جا نزند و به همین سبب به بازرگانی و گردشگری رو آورده است. گناه ضعف اقتصاد امروز ایران را نباید به گردن نفت بیندازیم. مقصر کسانی هستند که نتوانستند از نفت درست استفاده کنند و طلای سیاه را تبدیل کردند به بلای سیاه.

وی اضافه می کند: امروز برای اجرای اقتصاد بدون نفت یا به گفته درست تر، «داشتن بودجه جاری بدون اتکا به درآمد نفت»، همچنین در یک برنامه کوتاه مدت با سرمایه گذاری در ساخت یگان های پتروشیمی و پالایشگاه ها، نباید اجازه داد که نفت خام از کشور صادر شود.

وی تاکید می کند: واقعیت این است که ایران از تولید نفت خام در آینده نمی تواند چشم پوشی کند؛ اما می تواند از صدور نفت خام جلوگیری کند و یکی از فروشندگان بزرگ فرآورده های پتروشیمی و مواد نفتی پالایش شده در جهان شود.

نقش کشاورزی

برخی کارشناسان، کشاورزی را بهترین جایگزین نفت در اقتصاد کشور می دانند. آن ها بر این باورند که با توجه به ظرفیت های موجود در کشور، می توان کشاورزی را تا حد زیادی جایگزین نفت کرد.

" محمدعلی مددی " عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره می گوید: با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری بر رهایی از اقتصاد تک محصولی و وابستگی به نفت، در صورت توجه بیشتر به بخش کشاورزی این هدف محقق می شود.

وی با بیان این که فرق اساسی بین کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته به لحاظ میزان وابستگی اقتصادی است، اضافه می کند: در صورت خودکفایی اقتصادی، مسیر استقلال سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی کشور هموار می شود.

این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در عین حال با اشاره به مشکلات موجود در بخش کشاورزی می گوید: برای این که درآمدهای کشاورزی جایگزین درآمدهای نفتی شود باید از زمین و منابع آبی موجود استفاده بهینه شود.

وی با اشاره به نقش تشکل های صنفی بخش کشاورزی در توسعه این بخش به استفاده از نظرات کارشناسی و عملی فعالان این تشکل ها در تصمیم گیری های مجلس شورای اسلامی اعلام آمادگی و اضافه می کند: تشکل هایی همچون نظام صنفی کارهای کشاورزی بایستی با بازمهندسی، از نگاه های محلی و منطقه ای پرهیز کنند و به فکر آینده و جامعیت دیدگاه های خود باشند و در بحثهای عمیق تر بخش حضور داشته باشند.

راهکار مردم چیست؟


در این بین خبرآنلاین در نظر سنجی که در دی ماه سال گذشته در این باره انجام داده بود به این نتیجه رسید که توسعه صادرات غیر نفتی و رفع موانع تولید موثر ترین سیاست در موفقیت اقتصاد بدون نفت است.

در این نظر سنجی با پرسش «به نظر شما کدام یک از سیاست های زیر در موفقیت اقتصاد بدون نفت موثر تر است»، ۵.۶ درصد از مخاطبان به گزینه افزایش نرخ مالیات ها و لغو معافیت های مالیاتی رای دادند.

از مجموع ۶۹۷۲ نفری که در این نظر سنجی شرکت کردند ۵.۶ درصد اعتقاد داشتند گزینه اجرای فاز های نقدی هدفمندی یارانه ها اثر گذار ترین گزینه در موفقیت اقتصاد بدون نفت است.

در نهایت ۸۸.۸ درصد از کاربران خبرآنلاین گزینه «توسعه صادرات غیر نفتی و رفع موانع تولید» را انتخاب کردند تا این گزینه بیشترین رای را به ثبت برساند.

فراموش نکنیم «ایران منهای نفت» یا به صورت واقع بینانه تر " ایران فرا نفتی " یعنی این که خریداران نفت به ایران و نفت ایران نیاز داشته باشند نه برعکس و هر وقت لازم شد شیر چاه های نفتی بسته شود بدون این که به اقتصاد کشور لطمه ای وارد شود. از طرفی یکی از فازهای مهم «اقتصاد مقاومتی» نظریه ایران منهای نفت و اقتصاد فرا نفتی است چرا که اقتصاد وابسته به خریداران نفتی، مقاومت را از بین خواهد برد.

زیرا نظریه سلطه در تئوری «شطرنج جهانی» برژینسکی یا نظریه «قدرت بی قرار آمریکایی» اوبرویدرین وزیر خارجه اسبق فرانسه و … کاملاً قابل کشف است. بنابراین اقتضای تنظیم هندسه جدید اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی ایران این است که نظام اقتصادی باید خود را از دام و سیطره نظریه سلطه که نفت و چاه های نفتی و اقتصاد ناشی از فروش نفت بخشی از آن است رهایی دهد تا نیاز خریدار برای خرید نفت از نیاز فروشنده به فروش نفت بیشتر شود.

بنابراين ايران اسلامي بايد در هندسه جديد ژئوپليتيکي جهان در ۳ حوزه اقتصادي دست برتر داشته باشد: حوزه نفت (که هر وقت اراده کند بتواند چاه هاي نفت را ببندد). حوزه فناوري (وابستگي به غرب با خود کفايي در حوزه فناوري از بين مي رود، البته پيشرفت هاي حوزه فناوري مي تواند ما را به اقتصاد فرا نفتي و تجارت فکر برساند) و در نهايت توليد ملي (عنصر نياز به خارج بايد کم شود البته اين به منزله زيست جزيره اي نيست) و اين محقق نمي شود مگر اين که اقتصاد ايران اسلامي به شرايط اقتصاد فرا نفتي هدايت شود.