درباره نویسنده حمیدرضا قلیچ خانی (۳۱/۴/۱۳۴۷) تهران .
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، خوشنویس و دارای مدرک دکتری از دپارتمان فارسی دانشگاه دولتی دهلی نو(هندوستان)، با توجه به ترکیب شعر و ادبیات در هم زیستی با خوشنویسی تألیفات متعددی در زمینه های ادبیات و خوشنویسی دارد. کتاب فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی انتشارات روزنه، نخستین فرهنگ تخصصی در حوزه خط و خوشنویسی می باشد. رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، انتشارات روزنه درباره مجموعه ای از متن های آموزشی بازمانده مربوط به خوشنویسی و کتاب آرایی از سده ششم تا چهاردهم هجری را بیان می کند.

تصحیح دیوان فروغی، دیوان نرگس ابهری، کتاب شهرِ یاران شعر(از آغاز تاکنون). تصحیح دیوان حسن دهلوی سجزی، براساس هفت نسخه خطی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تاریخ ادبیات در ایران، اصطلاحات نسخه برداری در دیوان بیدل دهلوی، کتاب مجموعه مقالات خوشنویسی مکتب شیراز(فرهنگستان هنر)، آداب المشق(باباشاه اصفهانی)، زرافشان: فرهنگ خوشنویسی، کتاب آرایی و نسخه پردازی در شعر فارسی(فرهنگ معاصر)، تصحیح تذکرۀ حیات خوشنویسان از محمدحسین علوی و احوال خطاطان از محمد بختاورخان(انتشارات مجلس شورا) و سرانجام درآمدی بر خوشنویسی ایران انتشارات فرهنگ معاصر از آثار مکتوب ارزشمند دکتر حمیدرضا قلیچ خانی می باشد.

علاوه براین عضو شورای کارشناسی آثار قدما در نمایشگاه استادان نستعلیق نویس، دبیر «کتاب ماه هنر» ویژه نامه خوشنویسی، شماره های ۶۹ تا ۷۲، رئیس گروه علمی خوشنویسی همایش بین المللی مکتب شیراز، عضو کمیته علمی خوشنویسی همایش بین المللی فرهنگ و هنر اصفهان، عضو گروه تخصصی نقد هنر(فرهنگستان هنر) و تدریس زبان و فرهنگ فارسی به دانشجویان خارج از کشور، کشور ایتالیا و دهلی نو از فعالیت های فرهنگی و هنری وی به شمار می رود.

وی که فارغ التحصیل ممتاز خوشنویسی در خط نستعلیق و ثلثاست از محضر استادانی چون: استاد غلامحسین امیرخانی و استاد سیّدمحمّد حسینی موحّد بهره‌مند گردیده و در زمینه موسیقی و آواز از محضر استاد شاهرخی، در زمینه آواز و آموزش تار را نزد استاد منصور کلاشیان سپری نموده است.
دکتر حمیدرضا قلیچ خانی یکی از پیش قراولان خطه فرهنگ نویسی هنرهای ایرانی - اسلامی، تذکره نویسان و تاریخ نویسان شعر و ادبیات و خوشنویسی عصر حاضر ایران به شمار می رود و از فعالان فرهنگ، هنر و تاریخ ادبیات و هنر ایران قلمداد می گردد.

بررسی محتوای کتاب:
کتاب دارای دیباچه، گزارش کار یا مقدمه و ۶ فصل است. دیباچه این کتاب را حمیدرضا قلیچ خانی در سال ۱۳۸۹ نوشته است نویسنده این بخش را سه سال قبل از انتشار کتاب به رشته تحریر در آورده است و مطالبی به شرح زیر بیان شده است.

نویسنده با ذکر پیدایش زبان و خط و آغاز تاریخ پس از گفتاری کوتاه درباره خاستگاه خط به زبان و خط های رایج در دوره های باستانی ایران از هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان سخن به میان می آورد و سپس به نخستین سده های هجری در دوره تاریخی اسلامی اشاره می کند و همچنان امر کتابت و خوشنویسی را سرلوحه متون و تاریخ بشر در ادامه راه پی گیری می کندو نشانه ای از کتابت قرآن در میان مسلمانان را آغاز تاریخ نوین بر ثبت و ضبط زبان و انتقال اطلاعات به شمار می آورد. در ادامه نخستین تجربه های خوشنویسی ایرانی همزمان با از میان رفتن «خط پهلوی»، جایگزینی خط کوفی مطرح می گردد که این پدیده تا سده چهارم از تاریخ ظهور اسلام با ظهور نوابغی چون «محمد بن مقله بیضاوی شیرازی» از تحولات بی شماری گذر می کند و بزرگترین رویداد تاریخی عصر به وجود می آید و آن ابداع اقلام سّته(خطوط شش گانه) و سه خط ایرانی: تعلیق و نستعلیق و شکسته نستعلیق است که همراه با استادان بزرگ هر دوره معرفی می گردد.

در فصلی از کتاب برای نخستین بار فهرستی از حدود ۹۰۰(نهصد) کاتب و خوشنویس ارائه شده است که همواره با مطالعه تذکره های کهن، پژوهش های معاصر مشاهده هزاران نسخه خطی همراه بوده است.
حمیدرضا قلیچ خانی در این بخش بیان می کند که برای نوشتن و تدوین کتابش، تمام آثار و مستندات این هنر(خوشنویسی) می بایست در دسترس باشد و از آن جایی که بسیاری از نسخه های خطّی و مرقّعات تاکنون به درستی شناسایی و منتشر نشده ممکن است با کاستی و لغزش همراه باشد. وی در ادامه تحقیق بیان می کند، بسیاری از شاهکارهای خوشنویسان ایران در موزه ها، کتابخانه ها و مجموعه های خصوصی خارج از کشور نگهداری می شوند و شماری از آنها همچنان دست نیافتنی هستند.

حمیدرضا قلیچ خانی معتقد است، خوشنویسی ایرانی و هنرهای وابسته، آن سان که سزاوار است بررسی نشده و در گذر تاریخ، هنرمندان، بینندگان، جملگی فریفته و مسحورِ نمودِ عینی این هنر شده اند.
در پایان دیباچه، حمیدرضا قلیچ خانی انگیزه اصلی در تألیف این کتاب را پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، دانشجویان و خوشنویسانی می داند که بارها خواسته اند تا منبعی مستقل و مختصر درباره خوشنویسی ایرانی به ایشان معرفی گردد و انگیزه دیگر خود را تشویق استادان، ایرج افشار، رویین پاکباز و دکتر احسان یارشاطر می داند.

اهداف کتاب:
۱ - فقدان نگارش تاریخ جامع خط و خوشنویسی در عرصه روش تحقیق و تألیف کتاب هایی از این دست.
۲ - عدم انسجام و یکپارچکی در تدوین رساله ها، متون کهن تذکره ها و مقدمه مرقعات. برای تدوین و تألیف تاریخ خط و خوشنویسی.
۳ - پراکندگی آثار خوشنویسی در موزه ها و کتابخانه ها و آشفتگی و مستند نبودن مطالب بسیاری از کتاب های مرجع در این زمینه.
۴ - عدم توجه ایران شناسان درباره زبان و خطوط ایران باستان وهنرهای دوره اسلامی و عدم توجه کافی به خوشنویسی ایرانی.
۵ - عدم استقلال کامل خوشنویسی در عرصه هنر و الحاق آن به هنر معماری، نگارگری، کتاب آرایی و دور ماندن از شاخسار سرشار هنر خوشنویسی.
مؤلف می گوید: در تدوین تاریخ خوشنویسی ابتدا باید به بنیان هایی نظیر: قلمرو خوشنویسی، قلمرو زمان و مکان، شیوه تألیف، تقسیم بندی دوره ها اشاره نمود و سپس به تدوین و تألیف پرداخت.

قلمرو خوشنویسی
در ابتدای فصل(گزارش کار) مؤلف پس از دیباچه و انگیزه تألیف این کتاب، بنیان هایی را معرفی می کند که در پی پاسخی روشن، مخاطب را به اندیشیدن ترغیب می کند.

حدود و حصور و تعریف جامع از خوشنویسی و گروه های نسخه های خطّی، کتیبه ها، مرقعات و هر نوشته ی خوش، گاه زیبا در سیطره خوشنویسی قرار می گیرد، طرح این سوال که: آیا هر کاتبی خوشنویس است و یا هر خوشنویسی کاتب است؟ و اساساً به خط و خطوط(خوشنویسی) هر سکّه و یا کتیبه ای می باید پرداخت؟ دغدغه مؤلف، در ابتدای فصل این کتاب متعاقب قلمرو خوشنویسی، قلمرو زمان و مکان مطرح است و همواره با طرح سوال چه دوره ای از زمان(تاریخ؟!) آیا پیش از اسلام هم بررسی می گردد؟ یا خیر!

به کدام دوره تاریخی تأکید بیشتری شده است؟ عدم ذکر مستقیم مؤلف به دوره تاریخی(به عنوان دوره، بسنده شده است). از متن نوشته چنین بر می آید که مؤلف دوره تاریخی را به اختصار دوره معرفی می کند. به طور مثال؛ با طرح سوال: آیا دوره(؟!) معاصر و تحولات کنونی(؟!) نیز بررسی می شود.
از نکات قابل توجه در مبحثقلمرو زمان و مکان ذکر مرزهای جغرافیایی موضوع پراهمیت در این پژوهش به شمار می رود و در ادامه متذکر می شود آیا منظور از خوشنویسی ایرانی، ایران کنونی است.(قید تاریخ حذف شده است.)

یا ایران در هر دوره تاریخی؟! سپس با دو مثال از آثار هنرمندان ایرانی و عثمانی و هندوستان موقعیت تاریخی و جغرافیایی به زیر سوال می رود آیا شامل این پژوهش می شوند؟!
از همه مهمتر، آیا خوشنویسان غیرایرانی که آثاری را به زبان فارسی در ایران یا بیرون از مرزهای ایران امروزی رقم زاده اند، نیز مورد بررسی قرار می گیرند؟!


شیوه تألیف
آیا در تألیف این کتاب صرفاً به توصیف پرداخته شده است یا به بررسی، تحلیل و انتقاد نیز پرداخته شده است. و یا ترکیبی از معرفی، تحلیل و نقد خواهد بود؟!
در این بخش به نظر می رسد که دوره تاریخی در معرفی، تحلیل و نقد هم پوشانی دارد و به وضوح طرح نگردیده است.

تقسیم بندی دوره ها
به نظر می رسد بخش عمده و مهّم در تألیف این کتاب تحت عنوان، سیر خوشنویسی در سلسله های حکومتی(تاریخ)، مراکز قدرت(جغرافیای سرزمین)، پیدایش و تحولات، خوشنویسی برجسته و تأثیر گذار، آثار نفیس بازمانده، قالب های خوشنویسی(کتابت، کتیبه نگاری، چلیپاو سیاه مشق)، کاربردهای خوشنویسی:(سکه ها، مُهرها، ظروف، اشیاء، بافته ها و …) مطرح شده است.

بنیان های یاد شده
در این کتاب بنیان هایی مطرح شده است که مؤلف با استناد به آنها، به تدوین و تألیف کتاب پرداخته است.
مؤلف در این فراز خوشنویسی را فراتر از کتابت و نگارش در معنای هنری و حرفه ای قلمداد نموده و جنبه های کاربردی خوشنویسی نظیر: سنگ مزار، سکه و مُهر، ظروف و غیره را به پژوهش های دیگر واگذار نموده است.
در فراز دیگر دوره تاریخی کتاب که پژوهش براساس آن تألیف گردیده است را به صراحت عنوان می کند. و سده هفتم قمری تا دوره پهلوی(قریب ۷۰ سال) را منشاء اصلی آثار مکتوب و هنر خوشنویسی ایرانی معرفی می کند، در ادامه با تاکید بر ایرانی بودن کاتب علیرغم کتابت غیر ایرانی(غیر از خط فارسی) اصالت هنرمند را در پهنه خوشنویسی به مخاطب نشان می دهد و دلیل این ادعا را کتیبه های قرآنی بنای مشهور تاج محل: که عبدالحق شیرازی(ملقب به امانت خان) به خط ثلثعالی نگاشته می داند.

یکی دیگر از دلائل پرهیز از محدوده جغرافیایی خط فارسی، زبان مادری برخی از هنرمندان ایرانی، عربی، ترکی ذکر شده را زبان فارسی می داند و سرانجام در شیوه تألیف به شناسایی، گزارش و توصیف روی
می آورد و همین امر موجب شده که از تحلیل و نقد پرهیز نماید.
تقسیم بندی فصل ها و بخش نیز از تلفیق تاریخی و سلسله های حکومتی و پیدایش گونه های خط و استادان برجسته صورت گرفته است.

زبان و خط در ایران
در ابتدای این فصل مؤلف، خاستگاه خط را در کهن ترین گونه های ارتباطی یعنی(زبان) را مطرح می کند و رسیدن انسان به فکر و احساس را نتیجه صیقل خوردن هزار سال ممارست در کوشش بشر دانسته و به معرفی عرصه هنر و زیبایی می پردازد و کهن ترین زبان ایرانی(اوستایی) دلیلی برگات ها(گاتاها) که بخشی از لیسنا اوستا(سروده های زرتشت) را کهن ترین نمونه ادبیات مکتوب ایران و قدمت سه هزار ساله دارد، اشاره می کند. پس از زبان، اختراع خط از مهم ترین نوآوری های انسان به شمار رفته است که مطالعه پیدایش آن از سه منظر مورد بررسی قرار گرفته است:
الف – باورهای اساطیری
ب - آموزه های دینی
ج - بررسی های علمی
در باورهای اساطیری متون باستانی پهلوی مدنظر قرار گرفته و در آموزه های دینی، دین اسلام را با پیدایش خوشنویسی مد نظر قرار می دهد و رساله و متون کهن را استنادی بر این امر معرفی می کند. در ادامه این فصل رمز گشایی زبان و خط های کهن توسط زبان شناسان غربی از اوایل سده نوزدهم میلادی مطرح می شود و بیان دو دسته بودن تمامی خطوط جهان بر الف: خط اندیشه نگار و ب: خط آوا نگار و سپس شکل نشانه ای قرار دادی بر صفحه منعکس می گردد.
در تاریخ خط های جهان امروزه بیشتر کشورها از خط های آوانگار استفاده می کنند، اغلب خط های آوانگار عاری از مفهوم و مصداق اصلی است و با اصل موضوع رابطه ای ندارد. و صرفا یک قرار داد است.

خطوط کهن
تاریخ زبان و خط ایران در این بخش به سه دوره تقسیم می گردد.
۱ - دوره نخست تا پایان پادشاهی هخامنشیان(۳۳۰ ق. م)
۲ - دوره میانه از سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان(۶۵۱. م)
۳ - دوره سوم دوره نو یا عصر اسلامی
دوره باستانی زبان با خط میخی پارسی و به دستور داریوش بزرگ(۵۲۱-۴۸۵ ق. م) صورت می گیرد.
دومین خط دوره باستانی خط میخی که علامت هایی شبیه به میخ داشته رواج داشته است.
از ویژگی های خط میخی فارسی ۳۶ حرف و ۲ واژه جداکن و ۸ اندیشه نگار بوده است.
از خطوط رایج دیگر در دوره های باستانی خط سومری، خط اکدی، خط اسلامی و خط آرامی بوده که از هزاره سوم پیش از میلاد در نواحی سوم(جنوب عراق امروزی) و بین النهرین و در ایلام(خوزستان امروزی) خط هایی مورد استفاده قرار می گرفته که همگی از خط آرامی مشتق شده بودند.
خط پهلوی خط رایج از دوره اشکانیان تا سده سوم قمری به سه شکل در سنگ نوشته ها، سکه ها، کتاب ها و رساله ها دیده شده است.
الف: پهلوی شمال شرقی(خط اشکانیان)
ب: پهلوی جنوب غربی(خط ساسانیان)
ج: پهلوی شرقی(برای نگارش آثار زرتشی)
خط اوستایی یا دین دبیره، خط مانوی(مانی ۲۱۵-۲۷۷. م) خط سغدی، خط برهمایی، نیز از خطوط کهن ایران باستان به شمار می روند، از آنجا که کتاب درآمدی بر خوشنویسی ایرانی سده هفتم هجری قمری تا دوران پهلوی را مدنظر قرار داده است. خطوط دوره، باستانی را در ۱۴ صفحه می بندد و از صفحه ۲۵ کتاب به خوشنویسی در ایران و خوشنویسی اسلامی می پردازد.

خوشنویسی اسلامی
مؤلف در این فصل، اسلام و قرآن را نقش بنیادین در تکامل خط عربی معرفی می کند.
در آغاز اسلام دو شیوه خط که ریشه آرامی دارند در میان عرب ها رایج می شود. و در مکه و مدینه با نام نسخ یا نسخی نامیده می شوند، خطوطی چون نبطی، عبری، پالمیری و سُریانی که از خط آرامی منشعب شده بودند از سده نخست پیش از میلاد تا سده چهارم میلادی در شبه جزیره سینا رایج بوده است. مهمترین نقش خط در زمان پیامبر اسلام، ثبت و نگهداری کلام الهی و گسترش اسلام بوده است.
مؤلف در ادامه این فصل، به معرفی جزئیات خط کوفی می پردازد و مراحل اعراب و نقطه گذاری را شرح
می دهد و با تصاویری چنداز خط کوفی از قرآن های قرون اولیه را که در موزه ملی وموزه رضا عباسی در ایران نگهداری می شود رابه عنوانسَند مطرح می کند.
بخش دوم این فصل به خوشنویسی ایرانی اختصاص یافته و مؤلف سیر تکاملی خط و خوشنویسی را از
دوره های نخست اسلامی در ایران را با ذکر نام و نمونه هایی از قبیل: خط کوفی، خط بنائی با توجه مستندات در کتیبه های معماری معرفی می کندو سعی در ارائه نمونه های بارز از دوره های تاریخی دارد.(۵۲۳،۵۶۸، ۴۷۸ ق و …)

خطوط شش گانه
در بخش سوم این فصل خطوط ششگانه مطرح می شوند و سخن از ابن مُقله(ف. ۳۲۸ ق) سرآمد استادان خط به میان می آید و در ادامه اقلام سّته(خطوط شش گانه) محقق، ریحان، توقیع، رقاع، نسخ و ثلثبا ذکر منابع ومستندات تصویری از کتابخانه دانشگاه استانبول فراروی مخاطب قرار میگیرد.
در مستندات ارائه شده به تاریخ های ۸۶۷ ق اثری از اسدلله کرمانی و خط نسخ محمد بن یحیی احمد اردبیلی تبریز به تاریخ ۵۵۱ ق اشاره شده است که سیر و روند تاریخی تغییر خط را نشان می دهد. در ادامه این فصل با توجه به رقم یاقوت(امضاء) در بیش از ۶۰ نسخه قرآن و ۴۰ نسخ کتاب و صدها قطعه که بر جای مانده به نقل و جعل پرداخته شده است و این مهم توسط شاگردان یاقوت مستعصمی مانند: یوسف مشهدی، سید حیدر جلی نویس، ارغون کاملی، نصر الله طیب عراقی، احمد بن سهروردی مبارکشاه زرین قلم تبریزی که خوداز سرآمدترین خوشنویسان روزگار خود بوده اند صورت پذیرفته است. در ادامه این فصل حدود ۶۰ تصویر از آثار به جای مانده از خط ثلثو نسخ در قرآن ها و کتبیه های مساجد معرفی و ذکر نام خوشنویس و تاریخ نگارش آن پیش روی خواننده قرار گرفته است.

خط تعلیق و شکسته تعلیق
در بخش چهارم از این فصل بعد از معرفی خطوط شش گانه از سده های چهارم و پنجم قمری که یکه تاز
بوده اند، خط تعلیق و شکسته تعلیق که نخستین خط ایرانی اصیل به شمار می رود و از آن به خط «ترسل» و «نامه» یاد شده است به دست توانای خواجه تاج سلمانی پدیدار می گردد.
در ادامه بخش چهارم این فصل دوره تاریخی، تیموری و صفوی حمله امیر تیمور گورگان که از سال ۷۸۲ق به ایران آغاز می شود تغییرات فرهنگی و تاریخی این دوره را فرا روی خواننده قرار داده و توجه خاص به خوشنویسی توسط شاهزادگان تیمور مطرح می گردد.

شاهرخ و فرزندش با لیسنغر در این دوره تاریخی موجبات بازار و فرهنگ و هنر را رونق می بخشند.
سال ۹۰۷ ق که رسماً دولت صفویه بنیاد نهاده می شود به لحاظ تاریخی سرچشمه پیدایش دولت شیعی
می گردد. شیخ صفی الدین اردبیلی(۶۵۰-۷۳۰ ق) پایه گذار نهضت تشییع مورد توجه صفویان قرار می گیرد. در ادامه مؤلف اتفاقات مهم این دوره را پناهنده شدن پادشاه هند و با یزید شاهزاده عثمانی و پسر سلطان سلیمان به ایران بر می شمرد و ارتباط فرهنگی میان ایران و هند که از سده هفتم آغاز شده بود، موجبات پیدایش سبک هندی در شعر فارسی را فراهم می آورد. حکومت شاه عباس(۹۹۶-۱۰۳۸. ق) دوره بازگشت اقتدار دولت صفوی بر شمرده می شود. بی کفایتی سام میرزا، پس از شاه عباس در امر سلطنت موجبات تصرف قندهار را به وجود می آورد.
در ادامه فصل ارتباط ایران با سایر کشورها در دوره صفویه مطرح می گردد که تاثیر فراوانی برهنر ها از جمله خوشنویسی می گذارد.
سفرنامه ژان شاردن(۱۶۴۳-۱۷۱۳. م) فرانسوی نمونه بسیار بارز از این دوره تاریخی را متذکر می شود. تصایر چند از مستندات و منشآت خط تعلیق از این دوره تاریخی، دفتر خط تعلیق را به بخش پنجم این فصل می سپارد.

خط نستعلیق
در این بخش از فصل دوم، خط نستعلیق به عنوان دومین خط ایرانی(اواخر سده هفتم، اوایل سده هشتم) وارد عرصه کتاب می شود. و به عنوان خط ملی ایران سرحلقه خوشنویسی جهان اسلام می گردد.
خواجه ظهیر الدین میر علی تبریزی(ف ۸۰۳۰. ق) از دو خط:(نسخ و تعلیق) خط نستعلیق را ابداع نمود
در ادامه این فصل از بخش پنجم، خط نستعلیق با اشعار موجود رقم می خورد و در این وادی خوشنویسان به نامی در این عرصه مطرح و زبان زد عام و خاص می گردند. از جمله ایشان سلطان علی مشهدی، جعفر بایسنغزی، میر علی هروی، باباشاه اصفهانی، علاء الدین تبریزی و سرآمد همه آنها میرعماد الحسنی و بسیاری دیگر از نستعلیق نویسان که اسامی آنها در بخش پنجم فصل دوم این کتاب به وفور به چشم می خورد. یکی از بارزترین مستندات خط و خوشنویسی نستعلیق، که به قولی هویت ایرانی در آن مستتر است در فصل دوم و بخش پنجم این کتاب به رشته تحریر در آمده که آثار خوشنویسی نستعلیق را در سنگ مزار، معماری و کتابهای بسیار فراروی مخاطب قرار می دهد، می باشد. از دوره های درخشان خوشنویسی به ویژه در قلمرو نستعلیق دوره قاجار است که مولف ابتدا به اوضاع سیاسی و حکومتی در این دوره پرداخته است و یک دوره یکصد و پنجاه ساله حکومت یکدست از این دوره را گوشزد می نماید. از نکات قابل توجه حکومتی، معاهداتی نظیر: معاهده گلستان(۱۲۲۸ ق) و ترکمان چای(۱۲۴۳ ق) بوده است که موجبات جدایی، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، نخجوان و داغستان از ایران را فراهم می سازد. عصر ناصریّه، ناصر الدین شاه قاجار(۱۲۶۴-۱۳۱۳ ق) فصلی در ارائه روزنامه وقایع اتفاقیه می گشاید. سفرنامه ناصر الدین شاه و ورود چاپ سنگی موجبات تغییر خط و خوشنویسی را در ایران فراهم می آورد. نویسنده در ادامه می افزاید. آثار به جامانده از دوره قاجار(۱۳۴۴-۱۱۹۳ ق) به چند گرایش تقسیم می گردد.
الف - کتاب های پرکار مانند: هزار و یک شب
ب - کتاب ها و روزنامه های چاپ سنگی
ج - کتیبه نگاری و کاربردهای معماری
خوشنویسانی چون: محمد علی تبریزی، محمد شریف قزوینی، و سرآمد آن ها، محمدرضا کلهر، در کتاب ها و روزنامه های چاپ سنگی و محمد مهدی طهرانی، میرزا آقا زنجانی، محمد ابراهیم طهرانی و سرآمد آنها میرزا غلامرضا اصفهانیدر کتیبه نگاری و کاربرد خوشنویسی در معماری مطرح روزگار خود بوده اند. این بخش از فصل دوم با تصاویر قریب ۶۰ نمونه به بخش ششم از فصل دوم می پیوندد.

خط شکسته نستعلیق
مؤلف در این بخش از فصل دوم، اواخر سده دهم قمری را اوج زیبائی خطی معرفی می کند. که خط شکسته نستعلیق نام دارد و در شبه قاره هند خط شکسته نستعلیق را «شفیعه» و خط تعلیق را «شکسته» نامیده اند.
مؤلف در ادامه مطلب، محمد شفیع حسینی، مرتضی قلیخان شاملو را به عنوان افرادی که این خط را قانونمند نمودند معرفی می کند. پیش قراولان خط شکسته نستعلیق، محمد شفیع حسینی هروی مشهور به «شفیعا» مرتضی قلی شاملو و سرآمد ترین آنها در سده دوازدهم، عبدالمجید طالقانی(دوریش) استاد چیره دست خط شکسته نستعلیق معرفی می گردند. در اواخر قاجاریه، سید علی اکبر گلستانه، محمد شفیع الحسینی از دیگر خوشنویسان شکسته نویس زبان زد زمان خود بوده اند.

خوشنویسی معاصر
بخش هفتم و آخرین بخش از فصل دوم به خوشنویسی معاصر اختصاص یافته است. و نویسنده(مؤلف)
دوره های تاریخی ایران را با انقراض دولت قاجار و طرح دوره معاصر حکومت پهلوی از سال ۱۳۰۴ را سرآغاز دوره معاصر معرفی می کند و ادامه آن را با انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی. دوره کنونی یا معاصر تلقی می کند.
مؤلف در ادامه پژوهش خویش محمد حسین سیفی قزوینی(عمادالکتاب) را آخرین استاد بزرگ اواخر قاجار و اوایل پهلوی در خط نستعلیق قلمداد می کند و از مهم ترین وقایع زندگی وی «ورود به کمیته مجازات» و معلمی چند تن از پادشاهان قاجار نظیر مظفرالدین شاه و احمد شاه اشاره دارد.
نمونه های خط عمادالکتاب و شاگردان وی در ادامه مطلب به عنوان سند در آن دوره زینت بخش صفحات ۱۸۰ و ۱۸۱ کتاب حاضر می باشد.

مؤلف در ادامه به دوره حاضر از پهلوی تا جمهوری اسلامی ایران خوشنویسانی را مطرح و نام می برد که خود در زمره استادان به نام خوشنویسی نستعلیق ایران شهرت دارند. عباس منظوری، مصطفی زرین خط، سید مرتضی نجومی، عباس اخوین، محمد سلحشور، عبدالله فرادی، حبیب الله فضائلی، کیخسرو خروش، غلامحسین امیرخانی(از قلم افتاده) سیف الله یزدانی و… از گروه خوشنویسان عصر کنونی به شمار می روند.

مؤلف در ادامه مطالب به خوشنویسانی که به نقاشیخط روی آورده اند اشاره دارد. و از رضا بروجردی(۱۲۵۶ ق)، حسن زرین قلم(۱۱۲۱۲ ق) خیارجی(۱۳۴۵ ق) و معاصرانی که به عصر پهلوی و جمهوری اسلامی ایرانی تعلق دارند را اینگونه معرفی می کند.
احمد طهرانی(۱۳۱۱ ق)، حسین زنده رودی(۱۳۵۸ ش)، فرامرز پیلارم(۱۳۵۵ ش)، رضا مافی(۱۳۵۴ ش)، جلیل رسولی(۱۳۸۳ ش)، محمد احصایی(۱۳۵۶ ش) و نصرالله افجه ای(۱۳۸۰ ش)

آموزش خوشنویسی
فصل سوم کتاب از نظر مؤلف به معنویت در خوشنویسی آموزش اصول و قواعد و ابزار کتابت خوشنویسی تعلق دارد. در این فصل نویسنده با پیوند میان کتابت و خوشنویسی و معنویت در اعتقادات اسلامی، آموزه های رسالات و متون کهن را که سینه به سینه انتقال داده شده مطرح می کند و با اشعاری چند در این باره به ادامه مطلب در آموزش اصول و قواعد خوشنویسی اشاره می کند و شاهد مثال را با اشعاری از رساله «آداب خط» از سلطان علی مشهدی بیان می کند. و سرانجام در بخش سوم این فصل ابزار کتابت و خوشنویسی روبروی خواننده قرار می گیرد.

ابزار کتابت و خوشنویسی
در این بخش از فصل سوم نویسنده(مؤلف)، قلم و ویژگی های آن را همراه با قطعات شعر معرفی می کند. و با ادامه به مطلب، مرکب، کاغذ و خصوصیات ها و ویژگی آن ها می پردازد و در انتها، انواع قلم، قلمتراش، دوات و لیقه را معرفی می کند.

شعر و خوشنویسی
فصل چهارم این کتاب به شعر و خوشنویسی پرداخته است مؤلف در ابتدای این فصل، همخوانی خوشنویسی و شعر فارسی را از مد نظر می گذارند و تمثیل هایی را که در شعر به هنر نسبت داده شده است را مطرح می کند. دوره های تاریخی، انقراض عباسیان(۶۵۶ ق) مراکز فعالیت شاعران و خوشنویسان و حمایت پادشاهان از ادبیات و خوشنویسی، اشتغال و کاربردهای ادبیات و خوشنویسی، دوره های اوج همگانی شعر و خوشنویسی و قالب های شعر و خوشنویسی مطالبی است که مؤلف در این فصل به آن پرداخته و با ذکر جداول و نمودارهای تفصیلی در این ارتباط را به کتابی دیگر واگذار نموده است.

از نظر مؤلف، عناوینی چون:
• نفوذ و تأثیر دین در ادبیات و خوشنویسی
• تأثیر عرفان بر ادبیات و خوشنویسی ایران
• همخوانی جُنگ های شعر و مرقعات خط
• همگامی متون آموزشی در دو عرصه ادبیات و خوشنویسی
• همخوانی ادبیات و خوشنویسی در مهاجرت هنرمندان ایرانی به کشورهای همسایه
• علاقه مندی پادشاهان، حاکمان و فرهیختگان کشورهای همسایه به ادبیات و خوشنویسی ایران
• مقایسه همگانی ادبیان و خوشنویسان ایرانی و غیر ایرانی از جملع عناوینی است که به آینده موکول شده است.

رساله های آموزشی
عنوان فصل پنجم از این کتاب به رساله های آموزشی تعلق دارد مؤلف در این فصل تنها به معرفی متون و رسالات کهن پرداخته است متونی که معمولاً مباحثمشترکی را مدنظر دارند.
مانند: پیدایش خط، خط استادان و وجه تسمیه خط ها ویژگی ابزار و وسایل مورد نیاز(کاغذ، قلم، مرکب، قواعد کتابت، مقررات و ترکیبات) و گاه آداب معنوی کتابت.
مؤلف در این فصل به ۳۰ رساله آموزشی اشاره می کند و هر متن را به ترتیب زیر معرفی می کند:
• نام رساله یا کتاب و نویسنده آن
• تاریخ تدوین متن
• قالب متن(نظم و نثر)
• نوع متن(رساله مستقل، بخشی از کتاب، رساله یا مرقع و رساله پراکنده)
• سپس یادآوری عنوان های اصلی مطالب متن
رساله های معرفی شده تاریخ های نیمه دوم سده ششم تا ۱۳۷۳ شمسی را شامل می شوند. تعدادی از آن ها به نام های: آیین دبیری، چهار مقاله، آداب الخط، جوهریه، تحفه المحبین، گلزار صفا، خط و سواد که مجموعا شامل ۳۰ رساله هست از نظر خوانندگان می گذرد. و در پایان این فصل قطعاتی از خوشنویسان بنام نظیر میر علی الکاتب، احمد الحسینی و آقا میرزا بخش تصویر صفحات مذکور شده است.

فهرست هنرمندان
فهرست هنرمندان آخرین فصل یک بهتر است گفته شود بخش ضمیمه آثار مکتوب است که مؤلف در این بخش تلاش نموده است، هنرمندان را با مشخصه های:
نام پدر، زادگاه، سال تولد، تخصص، فعالیت مکانی، استادان و شاگردان معرفی نماید و به لحاظ تاریخی از سال ۳۲۸ ق تا عصر کنونی به معرفی هنرمندان خوشنویس پرداخته شده است. قریب به ۵۷ صفحه آخر این فصل به قطعات مصور خوشنویسی اختصاص یافته است که علاوه بر خوشنویسی و کتابت خوشنویسی در معماری و سنگ مزار را نیز شامل می شود.

شرح تصاویر
در این بخش که در واقع از قسمت های پایانی کتاب(درآمدی برخوشنویسی ایرانی) می باشد، مؤلف کوشیده است براساس فصل بندی و بخش های مهم کتاب، تصاویر آورده شده را شرح دهد.(۳۵۷ تصویر)
کتاب شناسی گُزیده(خوشنویسی و هنرهای وابسته)
از قسمت های پایانی کتاب، منابع استفاده شده به شرح زیر می باشد.
الف: کتابهای فارسی ۳۳ کتاب
ب: کتابهای ترجمه شده ۳۳ کتاب
ج: کتابهای تصویری ۴۵ کتاب
د: نشریات ۱۰ نشریه
ه: منابع غیر فارسی: ۱ - عربی(۷کتاب) ۲ - اردو(۱۴کتب) ۳ - انگلیسی، ترکی و فرانسوی(۶۴ کتاب)

بخش نمایه
نام خط ها، کسان(به ترتیب حروف الفباء) و دیباچه به زبان انگلیسی مجموعه ۳۹۲ صفحه ای از کتاب در آمدی بر خوشنویسی ایرانی همراه با ۳۵۷ تصویر ۴ رنگ به تاریخ کتاب منتشره تاریخ خوشنویسی افزوده می گردد.
جمع بندی
در جمع بندی کلی نکات مثبت و منفی کتاب در دوبخش شکلی(تصویری) و محتوایی زیر تقدیم می شود.
نکات مثبت
- به لحاظ ساختار، نویسنده هر فصل را با مقدمه ای آغاز و سپس آنجا که امکان داشته تاریخ وقایع و رویداد ها را پیش روی خواننده قرار می دهد.
- نام فصل های مطرح شده خلاصه ای از هر فصل را ارائه می دهد.
- مؤلف با ارائه هر فصل و ورود به مطالب سعی نموده است ارتباط بین فصل ها را به یکدیگر متصل و مربوط رعایت نماید.
- نثر روان همراه با حس شاعرانه ای که در کل متن کتاب وجود دارد ارتباط شعر و ادبیات و هم زیستی اش با خوشنویسی خواننده را با خود همراه می کند.
- ارائه تصاویر فراوان از کتب، موزه ها، اماکن و کتابخانه ها و تصویربرداری مستقیم از آنها موجبات ارزشی بودن کتاب شده است.
- نام اشخاص و نوع تخصص آنها در کل متن کتاب و توانایی ایرانیان در طول تاریخ موجبات افتخار و بالندگی را در هر خواننده ایرانی به وجود می آورد.
- تسلط نویسنده به ادبیات و اشراف کامل به خوشنویسی ایرانی و اقلام گوناگون با تدوین و تألیف کتاب حاضر کاملا مشهود است.
- نویسنده(مؤلف) با بررسی های گوناگون تاریخی از سده های هفتم قمری تا قرن معاصر در آثار خوشنویسی ایرانی توانسته است این پژوهش را به عنوان یک کتاب مرجع به خوانندگان و فرهیختگان ادبیات و هنر معرفی نماید.
- ارائه ۳۵۷ تصویر ۴ رنگ از جغرافیای جهان در ارتباط با خوشنویسی ایرانی موجبات کاربردی بودن فصول را پیش روی خواننده قرار می دهد.
- گرچه تصاویر ارائه شده در بسیاری از موارد فاقد تاریخ است اما کیفیت بالا و نوع اثر جاذبه خود را بر مخاطب میگذارد.

نکات منفی
- علی رغم قطع مناسب رحلی کتاب، لفاف(کاور) کتاب از کاغذی شکننده و نازک که در ۴ رنگ چاپ شده است. مناسب چنین کتاب ارزشمندی نمی باشد.
- در فصل خاستگاه خط زیرنویس تصاویر فاقد تاریخ اثر و چاپ اثر در کتاب ارائه شده است.
- در معرفی خطوط کهن، تصاویر نمونه نیز با توجه به منبع اثر فاقد تاریخ چاپ کتاب و اثر مربوطه می باشد.
- در بخش شرح تصاویر علی رغم توضیحات کافی، فاقد درج برخی از تاریخ ها بوده این در حالی است که آلبوم تصاویر خوشنویسی اسلامی با ذکر دوره بندی، محدوده زمانی را برای مخاطب مشخص می کند.
*در مجموع کتاب در آمدی بر خوشنویسی ایرانی را می توان گنجینه ای از آثار ادبیات و خوشنویسی معرفی نمود و به عنوان کتاب مرجع خوشنویسی ایرانی به تمام فرهیختگان هنر توصیه می گردد. علی رغم جغرافیای متفاوت در گردآوری آثار خوشنویسی ایرانی و عدم دسترسی به بسیاری از آثار مؤلف توانسته است اثری در خور و شایسته ذائقه ایرانی فراهم آورد.

درآمدی بر خوشنویسی ایرانی
دکتر عبدالرضا چارئی
دکتر رضا افهمی
درآمدی بر خوشنویسی ایرانی
تألیف: حمیدرضا قلیچ خانی
مؤسسه فرهنگ معاصر
۱۳۹۲، قطع رحلی، ۳۹۲ ص
۳۵۷ تصویر ۴ رنگ
شابک: ۰-۰۲۲ - ۱۰۵-۶۰۰ - ۹۷۸