بیابان زایی چراغ خاموش در میان ریزگردهای البرز می تازد

با ابلاغ سیاستهای کلی محیط زیست در ۱۵ بند از سوی مقام معظم رهبری در آبان ماه ۱۳۹۴، اهمیت بیش از پیش محیط زیست و منابع طبیعی و رویکرد نظام در این حوزه بر همگان کاملا آشکار شد و توجه جدی به این مقوله در تمامی پروژه ها مورد تاکید قرار گرفت.

در باور عامیانه کویر و بیابان معنی مشابهی دارد، در حالی که از نظر علمی کویر جزئی از بیابان است که با توجه به هموار بودن آن تبدیل به دریاچه فصلی میگردد، و البته ویژگیهای دیگری مانند شوری خاک و اندازه ریز ذرات خاک (رس) از مشخصات کویر است.

یک ششم جمعیت و یک سوم خشکیهای دنیا در ۱۱۰ کشور دنیا در معرض مواجهه با بیابان زایی قرار دارد. بیابان زایی بعد از تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین، سومین چالش جهانی بشر است. در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۲، ۱۷۰ کشور جهان کنوانسیون بیابان زدایی را تشکیل دادند که هم اکنون ۱۹۱ کشور عضو آن هستند و با این کار، اذهان جهانیان را به این مهم معطوف ساختند.

ایران در کمربند خشکی زایی دنیا که در عرض جغرافیایی ۴۰-۲۰ شمالی و جنوبی گسترده شده است قرار دارد. علیرغم اینکه وسعت ایران ۲/۱% از وسعت کشورها می¬باشد ولی ۴/۲% بیابانهای دنیا در ایران قرار دارد، در حالی که میزان بارندگی نصف و تبخیر ۳ برابر میانگین جهانی، شرایط پیچیده ای را به لحاظ اقلیمی برای ایران رقم زده است.

۶۰% کشور ما دارای اقلیم بیابانی است که نزدیک به نیمی از این مساحت در معرض فرسایش بادی قرار دارد. در استان البرز حدود ۴۵ هزار هکتار بیابان در شهرستانهای اشتهارد و نظر آباد وجود دارد که حدود ۸% از مساحت استان را اشغال کرده است.

بیابان به صورت طبیعی به عنوان یک اقلیم در نظر گرفته می شود که پوشش گیاهی و جانوری مختص به خود را دارد و با توجه به این ویژگیها به عنوان یک معضل به آن نگریسته نمی شود، مشکل آنجایی آغاز می شود که بیابان زایی شروع می شود.

بیابان زایی بیش از آنکه متاثر از شرایط اقلیمی باشد، به علت تاثیر عوامل انسانی چون چرای بیش از حد دام، کشاورزی غیر اصولی، نابودی جنگل، آبیاری و زهکشی نامناسب، پروژه های عمرانی و … گسترش می یابد. یکی از عوامل مهم انسانی، توان پذیرش جمعیت در یک منطقه است که کرج از این حد فراتر رفته است، هنگامی که جمعیت یک منطقه افزایش می یابد به تبع آن نیاز به آب، زیر ساختهایی چون راه، مسکن و … افزایش می یابد، همچنین ایجاد اشتغال با راه اندازی شهرکهای صنعتی، کشاورزی، دامپروری و … جهت این افزایش ضروری است که در نهایت منجر به وجود بحران به سبب دخالت بیش از حد در طبیعت خواهد شد.

بیابان زایی پدیده ای خاموش است مانند دیابت که ناگهان عود میکند و مردم هنگامی متوجه بیابان زایی میشوند که ریزگردها را در آسمان مشاهده میکنند، در حالی که این روند از مدتها قبل آغاز شده است و هم اکنون به مرحله ای رسیده است که بحرانی شده و ریزگردها را با خود به فضای شهرها و روستاها آورده است. پیامدهایی که قبل از بحران ریزگرد منطقه را فرا گرفته است شامل کاهش حاصلخیزی خاک، تخریب اراضی کشاورزی، مهاجرت، پر شدن شبکه انتقال آب و … است.

از فرسایش بادی به راحتی نمیتوان گذر کرد، فرسایشی که با تولید ریز گرد باعث افزایش بیماریهای مختلف می شود و در استان البرز با دو کانون بحرانی ماهدشت و نجم آباد، روز را به شب تبدیل کرده است.

اشتهارد نقطه سیبل این بحران است، بحرانی که ممکن است سبب نابودی کشاورزی و تخلیه روستاها شود، وقتی رود شور (ابهر رود) در حال ورود به شهرستان اشتهارد است، نمکها و گچهای رسوبات قدیمی را که در جاده نظرآباد-اشتهارد قابل مشاهده است با خود شسته و در کویر هموار و کم شیب اشتهارد بر جا میگذارد. با توجه به کاهش سطح سفره های آب زیر زمینی به علت حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق جهت کشاورزی غیر اصولی و به تبع آن کاهش رطوبت سطحی خاک بستر، بادهای منطقه ذرات سبک خاک موجود در کویر را تیدیل به ریزگرد نموده و در سطح شهرهای استانهای تهران و البرز پراکنده می سازند. ریزگردی که حاصل فرسایش بادی است و فرسایش خاک بادی و آبی هم در ایران حدود ۳ برابر میانگین جهانی است.

با توجه به این مساله نمیتوان نسبت به آن بی تفاوت بود، در ذیل به برخی از راهکارهای بیابان زدایی اشاره میگردد:

۱- در ابتدای این امر همکاری و هماهنگی کلیه دستگاههای اجرایی در استان البرز ضروری است، ادارت مختلفی چون حفاظت محیط زیست، جهاد کشاورزی، آب منطقه ای، پارک علم و فناوری، آب و فاضلاب، هواشناسی و … بایستی در این خصوص با اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری به عنوان متولی همکاری داشته باشند. تغییر الگو و روش کشت، کنترل بر حفر چاه ها، تغذیه آبخوان، همکاری شرکتهای فناور و دانش بنیان، راهسازی و سایر مواردی که بر بیابان زایی تاثیر میگذارد، به عنوان راه حل مبارزه با بیابان زایی در نظر گرفته میشود.

۲-در سال ۱۳۹۴ که جشنواره فناوری حوزه آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست برگزار شد، نخبگان و مخترعان و شرکتهای فناور و دانش بنیان زیادی طرحهای خود را برای بیابان زدایی ارائه دادند. یکی از روشهای بیابان زدایی که در نمایشگاه توسط ۷ شخص حقیقی و حقوقی ارائه شده بود، مالچ بود. مالچ پاشی به عنوان راهکاری جهت تثبیت خاک در نظر گرفته میشود، ولی تفاوت مهم مالچهای ارائه شده، نفتی نبودن آنها بود که باعث حذف مضرات مالچ نفتی خواهد شد. نمونه آن استفاده از مالچ غیر نفتی در کویر میقان اراک است که با کاشت درختان قره داغ علاوه بر بیابان زدایی، تبدیل به منطقه گردشگری را هم موجب شده است. استفاده از شرکتهای فناور و دانش بنیان میتواند راهکار مناسبی جهت جلوگیری از بیابان زایی باشد.

۳- جلوگیری از تغییر کاربری مراتع به زمین کشاورزی و ممانعت از رها سازی زمینهای کشاورزی و تبدیل به دیم زار رها شده با توجه به تاثیر بالا در بیابان زایی با یستی مورد توجه قرار گیرد.

۴-بایستی به مقوله خیرین محیط زیست مانند خیرین مدرسه ساز، سلامت و فناوری توجه ویژه ای بشود. کمکهای مادی خیرین به راهکار حل بسیاری از مشکلات بودجه ای در این خصوص خواهد بود، که البته لازمه این کار حل قوانین و مقررات دست و پا گیر خواهد بود.

۵-حضور سازمانهای مردم نهاد (سمن) و مشارکت جمعی برای بیابان زدایی الزامی است. مقوله منابع طبیعی نیاز به همکاری همه اقشار جامعه دارد و در کنار آن فرهنگ سازی و آگاه سازی هم بایستی مورد توجه قرار گیرد.

۶-اگر بخواهیم پزشک طبیعت را معرفی کنیم، نام آن آبخیزدار خواهد بود. کسی که با شناخت کاملی که از منطقه دارد با مدیریت صحیح در مورد روشهای اجرای فعالیتهای انسانی تصمیم خواهد گرفت. نقش آبخیزدار بایستی در حفظ منابع طبیعی و محیط زیست جدی بگیریم.

در آخر بیان لازم است که عنوان شود، بیابان یک پدیده طبیعی است و هیچ مشکلی برای طبیعت ایجاد نمیکند چون یک اقلیم دارای اکوسیستم مجزایی است که با پدیده های زیبای زمین شناختی و فونا و فلور مخصوص به خودش به عنوان یک قطب گردشگری میتواند معرفی شود. قطبی که در کویر اشتهارد با دریاچه فصلی، معادن نمک، عشایر کوچ رو، گله های شتر، پلیگونهای نمکی، رود شور، ماهی گورخری و سایر جاذبه های طبیعی و فرهنگی میتواند مطرح شود.

و اگر قرار بر واهمه باشد، از بیابان زایی باید ترسید و نه بیابان.