بخشی از گفتوگوی کوتاه «اعتماد» با او را میخوانید.
با توجه به اینکه دیدار احمدینژاد و رهبری یک ماه قبل بوده است و بعد از آن سفر ایشان به گرگان را داشتیم؛ چه ارزیابیای درباره آن دارید؟
سفر گرگان آقای احمدینژاد از قبل برنامهریزی شده و من شنیدم بعد از دیدار با آقا هم ایشان گفته است این آخرین سفر استانی من خواهد بود. البته اگر بنده جای ایشان بودم و این نصیحت را از آقا میشنیدم، قطعا این سفر را هم نمیرفتم.
اینطور که در خبرها نقل شده است ظاهرا رهبری از ایشان خواسته تا خودش بحث عدم ورودش به انتخابات را مطرح کند اما آقای احمدینژاد چنین کاری نکرد و بعد این موضوع رسانهای شد. فکر نمیکنید این در ادامه همان اقدامات احمدینژاد در ماجرای برکناری مشایی یا برکناری مصلحی باشد؟
آدمها و سلیقهشان متفاوت است. ممکن بود کسی مانند ایشان دیداری با آقا داشته باشد و فورا هم بعد از دیدار بیانیهای دهد که کاندیدا نخواهم شد و به حدس و گمانها پایان دهد و اصلا هم نگوید که دیداری با آقا داشتم. یا اگر من بودم بعد از اینچنین مشورتی با آقا، بیانیهای میدادم که من کسب تکلیف و مشورت کردم و چون مقام معظم رهبری مصلحت ندانستند و منعی هم در ذکر این ملاقات و تبعات آن نبود اعلام میکردم من سرباز جان نثار ولایتم و مشورت و نصیحت او را هم حکم شرعی برای خودم میدانم و ورودم را مشروع نمیدانم. ممکن است آقای احمدینژاد تلقیاش این باشد که این یک مشورتی بوده و حالا چه نیازی به اعلامم هست و بعد هم وارد انتخابات نشود و نیازی هم به اعلام آن نبیند. ولی مساله این است که ملاقاتهای اینگونه، مخفی نمیماند. وقتی اعلام میشود، تبعات خود را در جامعه میگذارد. ابتدا به خواص رسید و بعد از دیگران نقل شده و نقلها ممکن است متفاوت باشد و رسانهای شود و چون عکس العملی هم از جانب آقای احمدینژاد اتفاق نیفتاد خود آقا به ابهامات در افکار عمومی پاسخ دادند. در مجموع من معتقدم آقای احمدینژاد باید فعالانهتر در جهت جلوگیری از تشویش اذهان عمومی عمل میکرد.
فکر میکنید ایشان چرا از ورود به عرصه انتخابات منع شد؟
ورود احمدینژاد به انتخابات میتواند دو قطبی شدن فضا را در پی داشته باشد. دو قطبی شدن با رقابت متفاوت است. دو قطبی شدن علاوه بر اثبات خود، نفی و کوبیدن و نابود کردن طرف مقابل را به دنبال دارد. در حالی که در رقابت فرد خودش را اثبات میکند و کاری با طرف مقابل ندارد. الان اگر رقبایی که آقای روحانی در گذشته داشت وارد انتخابات شوند، هیچ دو قطبی اتفاق نمیافتد اما با توجه به ویژگیهای شخصیتی احمدینژاد و با توجه به نگاهی که جریانهای رقیب دارند و همینطور با نگاهی که دوستان قبلی آقای احمدینژاد دارند حضور ایشان در انتخابات میتواند چالشساز باشد به جای آنکه به رقابت سالم کمک کند. با توجه به اینکه این چالش محصول دو قطبی شدن است و وحدت جامعه را هدف قرار داده و کدورتها را تقویت و تشدید میکند ورودش به صلاح نبوده است.
فکر نمیکنید این منع به دنبال اشتباهات آقای احمدینژاد در دوره ریاستجمهوریاش باشد؟
من نمیتوانم به نقد کاریهای ایشان وارد شوم. اما در مجموع چه برنامههای ایشان، چه رفتار گذشته ایشان و چه دیدگاه و اعتقادات ایشان و چه نگاهی که طرفهای مقابل روی ایشان دارند میتواند ملات اختلاف را فراهم کند. این دو قطبی شدن فقط مربوط به احمدینژاد نیست. بلکه ورود ایشان زمینههایی فراهم میکند که رقبای ایشان میتوانند ملات تخریب فراهم کنند اما با کاندیداهای دیگر این اتفاق نمیافتد.