نیازهای جامعه سالمندی تنها به معابر و امکانات سخت افزاری خلاصه و محدود نمی شود
در بافت جمعیتی هر جامعه ای،طیف و گروه سالمندان از اقشاری به شمار می روند که تکریم آنها در نظام اخلاقی و انسانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
 
احترام به بزرگان قوم و پیشکسوتان،به دفعات و کرارا،در موازین شرعی و اسلامی دینی و همچنین آداب و اخلاق ایرانی مورد تاکید قرار گرفته است.
 
یکی از شاخص ترین ویژگی جامعه سالمندی در هر جامعه ای،معطوف به تجارب گران بهایی می شود که حاصل فراز و نشیب و سرد و گرم های روزگاران نوجوانی ، جوانی و میانسالی است.
 
علیرغم این مزیت ارزنده،مخاطرات و الزامات پیش روی جامعه سالمندی از دغدغده های جدی این گروه جمعیتی به شمار می رود که در صورت فقدان برنامه ای مناسب و اصولی،تحمیل هزینه های  جدی به این طیف و به تَبَعِ آن جامعه ،دور از ذهن نخواهد بود.
 
سالمندانی که روز 10 مهرماه به نام آنها مزین شده است بیش از هز مقطع و دوران دیگری نیازمند تکریم،و تامین نیازهای خویش به نحوی عزتمندانه هستند.
 
بدون تردید زندگی در محیطی امن و توام با آرامش و مهیا شدن نیازهای اجتماعی عمومی از حقوق بدیهی اقشار و گروه های جمعیتی محسوب می شود که جامعه سالمندی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
 
در این میان،برخی اقشار،همچون طیف نامبرده(سالمندان)به دلیل آسیب پذیری هر چه بیشتر نیازمند توجه و برنامه های ویژه تری هستند.
 
اگر در گذشته انجمن های خیریه محلی و منطقه ای،عهده دار تامین نیازهای این اقشار بود اما با افزایش و رشد جمعیتی و تکثر و تنوع نیازها،سازماندهی و برنامه ریزی اصولی برای تامین نیازهای این گروه،بیش از پیش با ضرورت همراه شد و در نهایت و بنابر این احساس نیاز،نهادهای تامین کننده رفاه اجتماعی در ساختار دولتی و حاکمیتی کشور بنیان گذاری شد تا علاوه بر نقش آفرینی در دیگر بخش های جامعه پاسخی در خور و شایسته یه مطالبات این طیف داده شود.
 
کهولت سن،ناتوانی های جسمی و حرکتی،محدودیت ها و مضیقه های اقتصادی،اختلالات ذهنی و حافظه ای، فوت همسر و...تنها نمونه هایی از مخاطرات و چالش های این اقشار به شمار می رود.
 
حجت منصوری،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعیدر تشریح عمده ترین نیازهای این گروه جمعیتی اظهار داشت:بطور طبیعی هر فردی به فراخور شرایطی که با آن مواجه بوده و یا خواهد بود،با نیازها و ضروریات متفاوتی روبرو است،اما در این میان برخی از الزامات ونیازها برای تمامی گروه های جمعیتی،با عمومیت بیشتری همراه است.
 
وی افزود:مسکن،امکانات درمانی مناسب،تکریم و احترام،زیرساخت های ورزشی مناسب،بستر سازی برای فعالیت های اجتماعی به تناسب شرایط سنی،نشاط و طروات هر چه بیشتر از نمونه نیازهایی است که تامین آن برای تمامی گروه های اجتماعی و بخصوص جامعه سالمندی ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
 
منصوری گفت:بطور طبیعی هر آنچه بنیه اقتصادی سالمندان از وضعیت مطلوب تری برخوردار باشد،تامین امکانات و نیازهای مقتضی مرتبط به آنها به نحو مطلوب تری محقق خواهد شد.
 
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:بدون تردید مستمری بازنشستگی در حصول و تامین چنین نیازهایی،نقشی تعیین کننده ایفاء می کند و هر آنچه همسانی این دریافتی و حقوق پرداختی به سالمندان با هزینه کردهای زندگی تطابق بیشتری داشته باشد،ارتقای کیفیت زندگی به نحوی شایسته تر محقق خواهد شد.
 
وی افزود:در جامعه ایرانی،پایین بودن حقوق برخی از بازنشستگان می تواند مسبب بروز دشواری های بسیاری شود،موضوعی که در حال حاضر برخی از اقشار بازنشسته و سالمند با آن مواجه هستند.
 
*از فقدان مناسب سازی شهرها تا خلاء برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی
 
منصوری در ادامه و در تشریح دیگر چالش های پیش روی جامعه سالمندی کشور عنوان کرد:بطور طبیعی ناتوانی حرکتی،با ملاحظات خاص به خود همراه است که مناسب سازی شهری در معابر،میادین و...بخشی از این محدودیت ها را مرتفع می سازد.
 
وی افزود:متاسفانه در طول سالهای گذشته در اکثریت قریب به اتفاق شهرها،این امر و اصل خطیر مورد غفلت قرار گرفته و نتیجه چنین غفلتی با انزوای برخی گروه های سالمندی و خانه نشینی آنها همراه شده است.
 
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی گفت:یکی از شاخصه ها و نشانه های جامعه توسعه یافته،بستر و زمینه سازی برای حصول زندگی عادی میان تمامی اقشار جامعه است.
 
منصوری عنوان کرد:به واقع جامعه ای که در آن معلولان جسمی و حرکتی و سالمندان و ناتوانان و کم توانان جسمی و حرکتی نیز به مثابه انسان های عادی،از امکانات کافی همچون خدمات درمانی مناسب و سهولت تردد در معابر و دسترسی آسان به فروشگاه ها،مراکز خرید،سالن های سینما،پارک ها و بوستان های شهری و محلی و...برخوردار است ضریب امید به زندگی در آن افزایش می یابد.
 
وی افزود:علیرغم اهمیت این امر،شاهد هستیم،کم نیستند محدوده ها و نقاطی از شهر که عبور و تردد سالمندان در آن با دشواری و مخاطرات بسیاری همراه است.
 
نیازهای جامعه سالمندی تنها به معابر و امکانات سخت افزاری خلاصه و محدود نمی شود.
 
نسرین کویتی پور،یکی از مددکاران فعال در استان تهراناز زاویه ای دیگر به نیازهای جامعه سالمندی می نگرد.
 
به اعتقاد وی فقدان و خلاء برنامه های فرهنگی و اجتماعی یکی از اصلی ترین نیازهای این طیف جمعیتی در جامعه ایرانی محسوب می شود.
 
وی افزود:با نگاهی اجمالی به طرح ها و برنامه های مراکز ورزشی،فرهنگسراها و...به روشنی متوجه می شویم که تمرکز اصلی و جامعه هدف این طرح ها و برنامه ها بر جمعیت جوان و نوجوان جامعه متمرکز شده است.
 
این مددکار اجتماعی گفت:به ندرت مراکز فرهنگی و اجتماعی به طراحی و تعریف برنامه های مستمر و مدون برای سالمندان مبادرت می ورزد و به واقع این خلاء و محدودیت در عرصه امکانات فرهنگی و اجتماعی از نقایص جدی پیش روی این طیف به شمار می رود.
 
وی افزود:این وضعیت،در سطوح کلان تری از جامعه نیز ملموس است و به واقع باید گفت وضعیتی که در شهرها و محلات کوچک مشاهده می شود بازخوردی است از آنچه که در مراکز و نهادهای فرادستی جامعه وجود دارد.
 
کویتی پور گفت:به واقع برنامه و طرح های پیش بینی و طراحی شده برای جمعیت سالمند کشور در بخش های فرهنگی، اجتماعی، عمومی، بهداشت و سلامت، آنچنان که باید، کافی به نظر نمی رسد و تقویت و توسعه آن ضرورتی است که با عزمی جدی و همتی عالی از سوی نهادهای تاثیرگذار کشور محقق خواهد شد.
 
امید آن می رود با همگرایی و هم افزایی سازنده،نیازهای جامعه سالمندی به نحوی شایسته و مطلوب تر تامین و مهیا شود که یقینا در حفظ شان و تکریم شایسته این گروه،نقش موثری ایفاء می کند و به تبع آن،بروز نقصان و ناکارآمدی و عدم طراحی برنامه ای مشخص و کارشناسی شده برای طیف مورد اشاره،نتیجه ای جزء ناامیدی،سرخوردگی و انزوای این گروه،در پِی نخواهد داشت.
 
زنان و مردان کهنسال امروز،بهترین دوران زندگی و عمر خویش را وقف جامعه کرده اند و هر کدام به نحوی،باری از نیازهای این مرز و بوم را به سر منزل مقصود رسانده اند و قاعدتا در چنین شرایطی،عقل منطق،اخلاق و انسانیت حکم می کند با جدیت فزاینده ای برای تامین الزامات این طیف گام برداشته شود که یقینا خیر دنیا و آخرت درآن  خواهد بود.