در حال حاضر سینمای ایران در دوران گذار به سر کرده و پس از چند سال سلطه سینمای اجتماعی سینماگران جوان به خلق آثاری تازه دست زده اند.
بدون شک گذر این دوره و آشنایی زدایی با فیلمهای نوعاً تکراری زمان بر بوده و تجربیات فیلمسازان جوان خالی از اشتباه نخواهد بود. اما حضور این فیلمسازان جوان در این ورطه به دور از هرگونه نقد ساختاری و مفهومی بر آثارشان امیدبخش برای آینده سینمای ایران خواهد بود.
حضور کارگردانان جوانی همچون محمدحسین مهدویان، منیر قیدی، پوریا آذربایجانی، کاوه صباغ زاده، مرتضی علی عباس میرزایی، شهرام مکری و مجید برزگر راه روشن سینمای آینده ایران را نشان میدهد.
سال گذشته در روند همین تجربه گرایی فیلمی به نام "ایتالیا ایتالیا" به کارگردانی "کاوه صباغ زاده" نظر اهالی رسانه و منتقدین را به خود جذب کرد. اثری بی ادعا که توانست دل مخاطب را نیز به دست آورد.
ایتالیا ایتالیا با تکیه بر اولین عنصر سینما یعنی سرگرمی ساخته شده و در کنار این سرگرمی داستانی جذاب، رنگ بندی درست، کارگردانی متفاوت و بازی های دوست داشتنی را ارائه داده است.
ایتالیا ایتالیا را میتوان فیلمی متفاوت و بر پایه موسیقی نیز دانست. این اثر از همان لحظات ابتدایی مخاطب را با موسیقی آشنا میکند. موسیقی خاص و تازه ای که در سینمای ایران بدعتی جذاب است. دلیل بدعت نامیدن این موسیقی را در خدمت متن بودن موسیقی انتخابی می توان دانست.
داستان و فیلمنامه ایتالیا ایتالیا هوشمندانه انتخاب شده و نباید از تاثیرات آموزشی آن گذشت. این فیلم به یکی از مشکلات متدوال و رایج روابط زناشویی و زوج ها می پردازد. مشکلی که در مضمونی فانتزی به خوبی تا پایان روایت میشود.
بازی بازیگران این اثر کاملاً در خدمت اثر است. اضافه کاری بسیار کم بوده و کسی قصد خودنمایی ندارد. حامد کمیلی یکی از تمیزترین و استانداردترین بازی های خود در این ژانر را به نمایش گذاشته و برای مخاطب جذابیت های خاص خود را ایجاد کرده است.
نقطه قوت بازیها در ایتالیا ایتالیا را باید در بازی متفاوت و تاثیرگذار سارا بهرامی دانست که برای این نقش بارها کاندید جشن های مختلف داخلی شد.
کاوه صباغ زاده در ابتدای راهی سخت قرار دارد. مرز بین سینمای گیشه زده و سینمای مفرح و با معنا. سینمایی که صباغ زاده به نمایش می گذارد هم دل مخاطب و گیشه را به خود گرم نگه می دارد و هم اینکه از لحاظ ساختاری قابل دفاع است.
صباغ زاده در این راه تازه کار و خود از اقرار به این مساله ترسی ندارد. فیلم از لحاظ کارگردانی نوآورانه است اما خالی از اشتباه هم نیست. اما با وجود برخی نواقص که قابل چشم پوشی است، صباغ زاده ما را به سینمای نسل نوی ایران امیدوار کرده است.
سینمایی که به دور از سیاه نمایی و شعارزدگی کار خود را انجام میدهد. مخاطب را نه با لودگی و کمدی سطحی که با خود سینما سرگرم می کند. سینمای صباغ زاده به معنای واقعی کلمه سعی در ارائه سینما به معنا اصلی کلمه دارد.
این فیلم از چهارشنبه اکران عمومی خود را آغاز کرده و باید دید در عرصه گیشه به چه صورت ظاهر خواهد شد. گیشه ای که این روزها حال خوبی نداشته و از افت شدید مخاطب رنج می برد.