خط سرخ عاشورای فیضیه در پیروزی انقلاب اسلامی

یکی از وقایع دردناکی که در تاریخ نهضت اسلامی ملت ایران به‌ثبت رسیده است، حمله دژخیمان رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم در نخستین روزهای سال ۴۲ است؛ واقعه‌ای که گرچه با شهادت شمار زیادی از طلاب و دانش‌آموختگان علوم دینی در دوم فروردین‌ماه آن سال همراه بود، اما تاثیر شگرفی در شکل‌گیری قیام ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی(ره) و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی داشت. در این گزارش بر آن‌چه که در آن روزها گذشته مروری گذرا خواهیم داشت.

پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی در سال 1340، رژیم شاه به دنبال اجرای برنامه‌هایی مانند انتقال مرجعیت شیعه به خارج از ایران، پیگیری طرح اصلاحات ارضی، طرح ضداسلامی تصویب‌ انجمن‌های ایالتی و ولایتی وانقلاب سفید در فاصله سال‌های 40 و 42 بود.

اعتراض به یک لایحه!

امام خمینی(ره) به همراه علمای بزرگ قم و تهران به دنبال انتشار خبر تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که در تاریخ 16 مهر 1341 به تصویب کابینه اسداله علم رسیده بود، به اعتراضات همه جانبه دست زدند.

در ماه‌های پایانی سال 1341 شاه تصمیم گرفت اصول دیکته شده از طرف هیئت حاکمه آمریکا در قالب اصلاحات را به رفراندوم بگذارد که در نهایت تصویب شد.

سخنرانی افشاگرانه

در دوم فروردین 1342 مصادف با 25 شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) عزای عمومی اعلام شد و امام سخنرانی‌های افشاگرانه‌ای به منظور بسیج علما در سراسر کشور داشتند و همچنین اطلاعیه‌های فراوانی برای برپایی جلسات پخش شد. در این اطلاعیه‌ها از مردم برای حضور در جلسات دعوت شده بود.

اسناد ساواک نشان می دهد که رژیم مخلوع سطح آمادگی‌اش را در جلوگیری از برگزاری این جلسات بالا برده بود. ساواک طی بخشنامه‌ای دستورات لازم را در خصوص جلوگیری از برگزاری چنین جلساتی صادر کرد و برای سرکوب مردم قم، رئیس اسبق ساواک و مشاور عالی شاه، سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران با نیروهای تحت امرش عازم این شهر شدند.

تهدید امام

در همان روز از سوی تن از مراجع، سه جلسه بزرگ در قم برگزار شد. جلسه اول صبح جمعه در منزل امام برپا شد؛ در آن جلسه هنگام سخنرانی عده‌ای از عوامل رژیم طبق دستور اعلام شده شروع به بی‌نظمی و فرستادن صلوات‌های بی‌جا کردند. امام به همین دلیل پیغام دادند چنانچه این افراد از توطئه دست برندارند، به سمت حرم حضرت معصومه(س) حرکت و آنجا با مردم سخن خواهند گفت. به دنبال تهدید امام مجلس نظم خود را به دست آورد و بدون حادثه‌ای ادامه یافت.

جلسه دوم به میزبانی آیت‌الله شریعتمداری در مدرسه حجتیه قم برگزار شد. در آن مجلس نیز با ایادی رژیم در هنگام سخنرانی‌ حاج آقا انصاری قمی به فرستادن صلوات های بی جا اقدام کردند. اما جلسه سوم به دعوت آیت‌الله گلپایگانی در بعداز ظهر همان روز در مدرسه فیضیه برگزار شد.

سرکوبگرانی با لباس مبدل

مدرسه فیضیه به عنوان مرکز قیام قم از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار بود. دسته‌ای از سرکوبگران به صورت علنی با لباس‌های نظامی و سلاح‌های گرم و دسته دیگر با لباس‌های مبدل و سلاح‌های سرد و چماق در اطراف مدرسه حضور داشتند.

جرقه آشنایی مردم با واقعیت های دردناک رژیم پهلوی/ماجرای مدرسه‌ای که به خاک خون کشیده شد+ تصاویر

صلوات های بی جا!

در هنگام سخنرانی در مدرسه فیضیه قم عوامل رژیم، شروع به فرستادن صلوات کردند و به سمت سخنران هجوم بردند و با شعارهای زنده باد شاه جلسه را به هم ریخته و در یک درگیری گسترده و بی‌سابقه شروع به ضرب و شتم حاضرین و تخریب و انهدام مدرسه کردند. مدرسه و میدان آستانه، به‌تدریج به میدان جنگ تبدیل شد و شهر قم از حالت عادی خارج شده و وضعیتی جنگ‌زده به‌خود گرفت. 

شدت درگیری‌ها و حملان ماموران رژیم طاغوت به‌سمت طلبه‌ها و روحانیون به‌قدری بالا بود که آمار دقیقی از مجروحان و نیز به شهادت رسیدن مردم و طلاب در این حادثه وجود ندارد، اما آن‌چه مسلم است عده‌ای زیادی از طلاب و محصلین علوم دینی مجروح و حتی مفقود‌الاثر شدند.

جرقه آشنایی مردم با واقعیت های دردناک رژیم پهلوی/ماجرای مدرسه‌ای که به خاک خون کشیده شد+ تصاویر

شکست حکومت جبار طاغوت

پس از این فاجعه مردم زخمی و وحشت زده در حالی به سوی منزل امام خمینی(ره) پناه برده بودند که ایشان با سخنان آرام‌بخش وعده پیروزی مردم و رسوایی دستگاه را نوید دادند: ...از چه می‌ترسید؟ برای چه مضطربید؟ عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر علیه السلام و امام حسین علیه السلام- را دارند، در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت آمیز دستگاه حاکمه، خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم، ما از خدا خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند.

فردای آن روز نیز ماموران مخفی رژیم دوباره به مدرسه هجوم آوردند و بعد از مجروح کردن شمار دیگری از طلاب و تخریب قسمت های دیگری از مدرسه به طرفداری از شاه و رژیم شعار دادند و نسبت به مراجع و علما اهانت کردند.

جرقه آشنایی مردم با واقعیت های دردناک رژیم پهلوی/ماجرای مدرسه‌ای که به خاک خون کشیده شد+ تصاویر

واکنش امام خمینی(ره)

در فاصله ده روز از زمان سپری شدن حادثه، حوزه‌های علمیه شهرهای بزرگ کشور به تکاپو افتاده و از سوی مراجع بزرگ ایران و نجف اطلاعیه‌ها و تلگراف‌های متعددی خطاب به ملت ایران و حتی سران کشورهای اسلامی در محکوم کردن جنایت حکومت ایران صادر کردند. آیت‌الله خویی و آیت‌الله حکیم از مراجع بزرگ نجف با ارسال تلگراف‌هایی به امام خمینی مراتب تاثر و تسلیت خود را به ایشان اعلام نمودند، آیت‌الله شاهرودی پیام همدردی خود را به امام اعلام داشته و آیت الله سید عبدالله شیرازی از مراجع بزرگ نجف فجایع قم را طی تلگرافی به اطلاع جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر رساند. همچنین وی تلگراف دیگری به پادشاه عربستان سعودی (ملک سعود) ارسال کرد. ارسال تلگراف اخیر بسیار معنادار بود و نشان می‌داد به رغم تبلیغات شاه که خود را تنها پادشاه شیعه جهان می‌دانست! از نظر مراجع دینی اعتبار و مشروعیت ندارد و آنها حاضرند از پادشاه عربستان در برابر ستم‌های وی تظلم خواهی نمایند!

همدلی آحاد مردم ایران و نخبگان دانشگاهی با رهبری قیام تا این درجه، در تاریخ سیاسی ایران بی‌سابقه بود. موج هم‌دردی و تسلیت‌گویی که از سراسر ایران و جهان تشیع به سوی قم سرازیر شده بود، از بیداری و آگاهی مردم و تنفر آنان از رژیم خون‌ریز شاه حکایت می‌کرد.

سرانجام در روز سیزدهم فروردین اعلامیه مهم و توضیحیِ امام خمینی(ره) در پاسخ به تسلیت علمای تهران منتشر شد. این اعلامیه نشان دهنده مبارزه‌جویی امام با رژیم شاه به قصد براندازی آن بود.

"حمله کماندوها و مأمورین انتظامی دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانی پاسبا‌ن‌ها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد... اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبی تامین جانی ندارند... اینان با شعار«شاه‌دوستی» به مقدسات مذهبی اهانت می‌کنند. شاه‌دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم ودانش؛ «شاه‌دوستی» یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن واسلام، سوزاندن نشانه‌های اسلام و محو آثار اسلامیت... با این احتمال، تقیه حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب ... من به نام ملت از آقای علم، شاغل نخست وزیری، استیضاح می‌کنم: با چه مجوزی قانونی در دو ماه قبل حمله به بازار تهران گردید، وعلمای اعلام و سایر مسلمین را مصدوم و مضروب نمودید؟ با چه مجوز علما و سایر طبقات را به حبس کشیدید که جمع کثیری در حبس به سر می‌برند؟... با چه مجوزی در دو ماه قبل بازار قم را غارت کردید، و به مدرسه فیضیه تجاوز نمودید و طلاب را کتک زده و آنها را به حبس کشیدید؟... من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مأمورین شما حاضر کردم ولی برای قبول زورگویی‌ها وخضوع در مقابل جباری‌های شما حاضر نخواهم کرد."

سخن آخر

امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی سال های طولانی در جهت مبارزه با رژیم پهلوی گام های محکم و موثری برداشتند، که آغاز آن را می توان واقعه فیضیه قم دانست. با وقوع این فاجعه دردناک مردم با واقعیت‌ها و جنایت‌های رژیم پهلوی آشنا و با امام و علما همراه شدند  و این‌گونه بودکه مبارزه و مقابله با رژیم دست‌نشانده پهلوی کلید خورد.

همان‌گونه که در تاریخ انقلاب اسلامی از وقایعی تلخ هم‌چون ۱۷ شهریور ۵۷ به‌عنوان نقاط عطفی در پیروزی انقلاب به‌واسطه به‌ثمر نشستن خون شهدای آن روز نام برده می‌شود، ماجرای غم‌بار حمله به مدرسه فیضیه قم نیز از عوامل کلیدی و موثر در به سرانجام رسیدن قیام ملت مسلمان ایران به شمار می‌رود؛ واقعه‌ای که با گذشت بیش از نیم قرن از وقوع آن، اما هم‌چنان قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد و از ثمرات خون پاک شهدای طلاب و مردمی قم در سال ۴۲ است که امروز انقلاب اسلامی به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نشده و سرمنشا همه قیام‌ها و بیداری‌های ملت‌های مسلمان در کشورهای منطقه است.