دلیل اینکه ستاره‎های اینستاگرامی را دنبال می‌کنیم چیست؟

حتما خبردار شده‎اید که اینستاگرام تصمیم دارد تعداد لایک‌های زیر پست‌ها را مخفی کند. درباره دلایل این کار، گمانه‎‌زنی‎های زیادی وجود دارد، اما دلیل رسما اعلام شده، تمرکز فالوئر‌ها روی محتوای به اشتراک گذاشته‎شده است و نه تعداد لایک‎ها. نظر شما درباره این تصمیم چیست؟

به‎نظر من، بین همه کاربر‌های فضای مجازی، ستاره‎های اینستاگرام احتمالا کمترین علاقه را به این موضوع نشان خواهندداد. منظورم کسانی است که با فعالیت در این شبکه اجتماعی برای خودشان شهرت دست‎وپا کرده‎اند و کلی طرفدار دارند.

این گروه به تعداد لایک‎هایی که دریافت می‎کنند، خیلی می‎نازند به‎خصوص وقتی می‎توانند میزان بالای آن را به دیگران هم نمایش بدهند. من، اما نمی‎خواهم درباره اینستاگرامر‌ها حرف بزنم، مسئله‎ام مخاطب‎های این گروه است؛ یعنی خودمان!

تا حالا فکر کردید ما چرا از دنبال کردنِ این آدم‎ها، خوش‎مان می‎آید؟ نه در دنیای واقعی با هم برخوردی داشته‎ایم، نه مثل هنرپیشه‎ها، خواننده‎ها و ورزشکار‌ها به‎واسطه کار‌ها و آثارشان خودشان را به ما شناسانده‎اند.

پس علاقه به پیگیری زندگی‎ آن‎ها از کجا می‎آید؟ یکی از دلایل جذابیت این ستاره‎ها، چیزی است که من اسمش را گذاشته‎ام «واقعیت فیک». خیلی از ستاره‎های اینستاگرامی در بیوی صفحه‎شان ادعا می‎کنند که اینستاگرامِ آن‎ها برشی از زندگی واقعی‎شان است. وقتی صفحه‎شان را بالا و پایین می‎کنیم، بین عکس‎های قشنگ و ژست‎های حرفه‎ای و کپشن‎های حکیمانه‎شان چیز‌هایی می‎بینیم که این ادعا را اثبات می‎کند و باعث احساس صمیمیت می‎شود. می‎بینیم که آن‎ها هم مثل ما گاهی ژولیده و به‎هم ریخته‎اند، ‎وقت‎هایی اتاق‎شان شلخته است و بعضی روز‌ها آن‎قدر بداخلاق می‎شوند که کسی نباید بهشان نزدیک شود. این واقعیتی که ستاره‎های اینستاگرامی تلاش می‎کنند به ما نشان بدهند، بخشی از نمایش است.

یعنی همان‎طور که دوربین در زاویه مناسبی کار گذاشته می‎شود تا بشقاب غذا خوب توی عکس بیفتد، نشان دادنِ غم و شکست و خستگی هم گزینش می‎شود. طبیعی است که آدم دلش نخواهد همه جنبه‎های زندگی‎اش را در معرض دید بگذارد. یعنی به این خرده نمی‎گیرم که چرا ستاره اینستاگرامی چهره عصبانی واقعی‎اش را به ما نشان نمی‎دهد –چون در لحظه عصبانیت مثل همه آدم‎ها به‎جای عکس گرفتن احتمالا دارد داد می‎زند- مسئله‎ فیک بودنِ چیزی است که واقعیت ادعا می‎شود. حتی اگر با فریب خوردن هم مشکلی نداشته‎باشیم، باز یک‎جای کار می‎لنگد.

ستاره‎های اینستاگرامی برپایه تصویر غیرواقعی که از خودشان نشان می‎دهند

 

ستاره‎های اینستاگرامی برپایه تصویر غیرواقعی که از خودشان نشان می‎دهند، روی صمیمیت ما حساب باز می‎کنند؛ این است که در پست‎ها‎ی‎شان با لحنی خودمانی نصیحت‎مان می‎کنند؛ تجربه‎ها و تصمیم‎های‎شان را با ما شریک می‎شوند و گاهی ‎به‎طرزی واضح و گاهی هم زیرپوستی به خریدن چیزی تشویق‎مان می‎کنند (کاروبار خیلی‎های‎شان از همین تبلیغ‎های دوستانه می‎گذرد). ما هم خیلی راحت حرف‎های‎شان را می‎پذیریم بدون این‎که به صلاحیت‎شان برای قرارگرفتن در جایگاه آموزگار، تردید کنیم.

پس یک دلیل علاقه ما به دنبال کردن ستاره‎هایی که خیلی هم ستاره محسوب نمی‎شوند، تلاش‎های فریبکارانه آن‎هاست. دلیل دیگرش، چیزی است که می‎شود اسمش را «چشم‎چرانی» -نه به معنی مرسومش- گذاشت. تا قبل از ظهور اینستاگرام، فانتزی خیلی‎های‎مان این بود که بدانیم دیگران در خانه‎شان چه کار می‎کنند و زندگی‎شان چه شکلی است.

هرکسی حداقل یک‎بار از لای در باز خانه‎‎ای نگاهی به داخلش انداخته‎است، مگر نه؟ سلبریتی‎های اینستاگرامی، با مانور روی احساس کنجکاوی ما و نمایش کار‌های پیش‎پاافتاده‎ای مثل غذاخوردن و ورزش و خرید کردن، ما را با خودشان همراه می‎کنند و ما نمی‎دانیم دقیقا چرا داریم وقت‎مان را صرف دیدن روزمرگی‎های آن‎ها می‎کنیم؛ طبق این ندانستن و القائات آن‎ها و طرفداران پرشمارشان، این هواداری و علاقه را به پای خوبی و جذابیت آن‎ها می‎نویسیم. این‎طوری به‎نظر می‎رسد وقت‎مان را بیخودی تلف نکرده‎ایم. حالا فهرست فالویینگ اینستاگرامت را دوباره نگاه کن؛ چه کسانی هستند که با تکیه بر هیچی و صرفا با نمایش روزمرگی‎های‎شان، وقت و حواس تو را گرفته‎اند؟