دایی: خارج از ایران برای مربیگری آرامش بیشتری دارم/

 علی دایی پیشکسوت فوتبال درباره مسائل مختلف فوتبال توضیحاتی ارائه داد که در زیر آن ها را می خوانید:

اخبار ورزشیاهالی فوتبال عادت ندارند شما را در لیگ برتر نبینند. آخرین دوره‌ای که در این رقابت‌ها غایب بودید زمان سرمربیگری تان در تیم ملی و حدود ۱۰ سال پیش بود. آیا در زندگی بدون فوتبال راحت‌تر هستید؟

اگر بخواهم راستش را بگویم خیلی راحت‌تر هستم. به آرامش خیلی خوبی در زندگی ام رسیده ام و پس از ۱۵ ،۱۶ سال با خانواده به مسافرت رفتم. فکرم درگیر کاری نبود. اکنون کارهایم را به خوبی انجام می‌دهم و شاید باور نکنید، اما زندگی دیگری را شروع کرده ام.

بحث حضورتان در آفریقای جنوبی یا کشوری مانند آن برای مربیگری تا چه اندازه صحت داشت؟

صحبت آفریقای جنوبی نبود. با ۲ ،۳ کشور صحبت کرده ایم و فکر می‌کنم این پروسه تا چند ماه دیگر طول بکشد. اگر شد به یکی از این تیم‌ها می‌روم و اگر نشد هم کارهایم را انجام می‌دهم.

علاقه‌ای به تجربه کردن فضای مربیگری در خارج از ایران دارید؟

مطمئنا خیلی دوست دارم خارج از ایران مربیگری کنم و اطمینان دارم در این شرایط برای ادامه مربیگری آرامش بیشتری خواهم داشت. متاسفانه سال‌هایی که در ایران کار کرده ام ۳۰ درصد کار فنی انجام داده ایم و ۷۰ درصد انرژی مان صرف کار‌های دیگر شده است. متاسفانه نتوانسته ایم کار فنی که دلمان می‌خواهد انجام بدهیم. به جز تیم سایپا که با آن قهرمان شدیم و همه از مدیرعامل کارخانه گرفته تا اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل باشگاه از ما حمایت کردند در سایر تیم‌ها مشکلات زیادی داشتیم. البته در زمان مدیریت رضا درویش در سایپا هم با وجود مشکلاتی که باشگاه داشت، همیشه او از من حمایت کرد تا کار فنی کنیم و سرمان به فوتبال گرم باشد. در سایر باشگاه‌ها آرامش فکری خاصی نداشتیم.

همه به این باور رسیده بودند که علی دایی در پایان فصل پیش به تیم ملی، پرسپولیس یا دست کم تراکتورسازی و فولاد می‌رود. چه اتفاقی افتاد که سرمربی این تیم‌ها نشدید؟

با سه تیم فولاد، صنعت نفت آبادان و یکی دو باشگاه دیگر صحبت کردیم، اما این پیشنهاد‌ها را قبول نکردم. اکنون دیگر حال و حوصله ندارم در زمین فوتبال به جز کار‌های فنی دنبال کار‌های دیگری باشم. اینکه من سرمربی پرسپولیس، تراکتورسازی و تیم ملی نشدم هم دلایل دیگری دارد که از این بحث خارج است. متاسفانه آدم‌های دیگری مشکل دارند و مشکلات آن‌ها سبب شد این اتفاق‌ها نیفتد. خدا را شاکرم و صلاح این بوده که به هیچ کدام از این تیم‌ها نروم. مطمئن باشید به آنچه خدا مقرر می‌کند راضی هستم و نارضایتی ندارم. زندگی ام از فوتبال نمی‌چرخد که بخواهم آویزان آن باشم و بخواهم مجیزگویی کسی را بکنم تا جایی کار کنم. زندگی ام اکنون آرامش دارد. به کارهایم راحت‌تر می‌رسم و بیشتر وقتم را برای کارهایم می‌گذارم. حدود ۷،۸ ماهی است که در زمینه تحصیلاتم شرکتی را تاسیس کرده ام. اکنون در کار فولاد هستم و در این کار هم دوستان خوبی پیدا کرده ایم. دوستان به ما کمک کردند کارمان در این مدت شکل بگیرد. همیشه شاکر خداوند هستم چراکه اگر دری روی من بسته شود بلافاصله در دیگری باز می‌شود.

با توجه به بالابردن دست شما از سوی کارلوس کی روش در مراسم بدرقه تیم ملی به جام جهانی و اظهارات میک مک درموت، دستیار کی روش و سردار آزمون درباره اینکه علی دایی بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی است. به نظر می‌آمد بحث سرمربیگری تان در تیم ملی خیلی جدی باشد.

افراد زیادی فکر می‌کردند من سرمربی تیم ملی می‌شوم، اما همیشه به دوستانم می‌گفتم درباره سرمربیگری من در تیم ملی اتفاقی نیفتاده است که بخواهم آن را بگویم. حتما خیری بوده که من سرمربی تیم ملی نشوم. شایستگی، دانش، لیاقت به کنار، اما برخی چیز‌های دیگر برای اینکه آدم کاری را انجام بدهد اهمیت دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم اگر امکانش فراهم شد مدتی خارج از ایران مربیگری کنم و باز هم می‌گویم اگر آن اتفاق هم نیفتد خدا را شاکرم آرامش در زندگی ام حرف اول را می‌زند. بزرگ‌ترین چیزی که همیشه از خدا خواسته ام این است که زندگی آرامی داشته باشم و کسی به ما کار نداشته باشد.

چرا به مسابقات گلفی که پپ گواردیولا برای حضور در آن از شما دعوت کرده بود، نرفتید؟

باید از افرادی که در یادگیری گلف به من کمک کردند تشکر کنم. در ۲ روز اندازه یک ماه گلف یاد گرفتم. متاسفانه مادرم مدتی پیش سرطان گرفت و مجبور شدیم او را عمل کنیم. وقت شیمی درمانی اش بود و حال خوبی نداشت. به همین دلیل قید سفر به اسپانیا را زدم و کنار مادرم ماندم. روراست بگویم آنقدر درگیر هستم که سه سال است نتوانستم در ساختمان خودمان به استخر بروم. روز گذشته که برای مداوای زانویم به دکتر رفتم او گفت باید دوچرخه بزنی و آب درمانی کنی تا وقت عملم را عقب اندازد. در این سال‌ها سه بار زانوی پای چپم را عمل کرده ام و به قولی کشکک آن پی کار خودش رفته است! با توجه به احساس دردی که داشتم طبق نظر دکتر کیهانی باید به استخر بروم.

در استخر عکس سلفی می‌گیرید؟

من از این عکس‌ها نمی‌گیرم (با خنده)

دلیل علاقه مندی متقابل شما و کارلوس کی روش به همدیگر چه بود؟ آیا به جز گفتگو‌هایی که در نگاه عمومی با هم انجام می‌دادید، گفت و گوی خصوصی هم داشتید؟

شاید باور نکنید، اما من یک چای و آب میوه هم با کی روش نخوردم. تنها ۳ ،۴ بار او را در میهمانی خانوادگی دوستانم دیدم. شخصیت کی روش برای من جذاب بود و البته مربی بزرگی هم بود. از همه چیز برای من مهم‌تر این بود که کی روش مربی تیم ملی کشورم بود. جامعه ما در این وضعیت نیاز به نشاط داشت و زمانیکه می‌دیدم تیم ملی این نشاط را به مردم می‌دهد خیلی خوشحال می‌شدم. بیشترین دلیل علاقه مندی من به کی روش نتایج خوب او با تیم ملی بود. او ۲ بار متوالی تیم ملی را به جام جهانی برد و همین امر سبب شد کی روش را دوست داشته باشم. من حتی شماره تلفن او را هم نداشتم و تنها چند بار طبق تماسی که با آرین قاسمی (مترجم کی روش) گرفتم، توانستم با کی روش صحبت کنم. همیشه گفته ام کسی که سرمربی تیم ملی پرتغال، رئال مادرید و دستیار فرگوسن در منچستریونایتد بوده بی شک چیزی در وجودش دارد. چرا هیچ کدام از ما نتوانستیم به این مراحل برسیم؟ برای من ارزشمند بود که برخی مواقع کی روش دستیارش را سر تمرین تیم من می‌فرستد.

تا چه اندازه از روحیه جنگندگی کی روش خوشتان می‌آمد؟

کی روش در فوتبال ایران حرفه‌ای کار می‌کرد و سعی داشت با این روحیه حرفه‌ای گری بهترین امکانات برایش فراهم شود. وقتی من سرمربی تیم ملی شدم خام بودم و شرطی نداشتم، اما رفتار کی روش برای من یک کلاس بود. او به من یاد داد اگر کسی بخواهد مسئولیتی را قبول کند چگونه باید کار کند و از همان روز اول چه چیز‌هایی بخواهد.

هواداران پرسپولیس در ماجرای دعوای کی روش و برانکو انتظار نداشتند شما از سرمربی سابق تیم ملی حمایت کنید.

کدام دعوا؟ شاید اگر کی روش هم سرمربی پرسپولیس بود چنین اتفاقی بین او و سرمربی تیم ملی می‌افتاد. برانکو از دوستان خوب من بوده و همیشه برای من ارزشمند است. نه چایی برانکو را خورده ام و نه چایی کی روش، اما هر ۲ مربی برای من عزیز و محترم هستند. من هم زمانیکه سرمربی تیمی باشم تمام عرق و تعصبم روی آن تیم است. شاید الان که تیم ندارم به راحتی بنشینم و پرسپولیس را تشویق کنم، اما زمانیکه هدایت تیمی را برعهده دارم این حرف‌ها در وجودم نمی‌رود چراکه دنبال موفقیت تیم خودم هستم. مقابل هرکسی از حق تیمم دفاع می‌کنم و این مسائل ارتباطی به هم ندارد. همیشه گفته ام آدمی نیستم که بخواهم در صحبت‌ها و عملم مقابل مردم یک جور باشم و پشت سرشان مدل دیگری. اسم نمی‌آورم، اما از همین افرادی که مردم فکر می‌کنند آن‌ها عاشق سینه چاک تیم ملی و پرسپولیس اند خیلی‌ها را دیده ام و پشت سر چنین خبر‌هایی نیست. متاسفانه لیدر‌ها در فوتبال ایران هیچ سازماندهی‌ای ندارند و هرکاری دلشان بخواهد انجام می‌دهند. خیلی وقت‌ها مربی تغییر می‌دهند یا بازیکن و باشگاه را تحت فشار می‌گذارند. من هیچ وقت در زندگی ورزشی ام دنبال چنین مسائلی نبوده ام. همیشه احترام برای من از هر موضوعی مهم‌تر است و اجازه نداده ام کسی در حریم فنی ام وارد شود. با شعار هم بازیکن انتخاب نمی‌کنم. شاید بسیاری از مواقع تصمیم هایم اشتباه بوده است، اما هیچ وقت کسی نتوانسته موضوعی را به من تحمیل کند.

چرا برخی مواقع حس می‌شود علی دایی در برخورد با مردم ۲ گانه رفتار می‌کند؟

مردم را با برخی افراد که در ورزشگاه تحت تاثیر برخی مسائل قرار می‌گیرند، مقایسه نکنید. با مردم رابطه خیلی خوبی داشته و تمام آن‌ها را عاشقانه دوست دارم. موقعیتم ایجاب می‌کند. با رفتگر محله تا رئیس جمهور مملکت به یک شکل رفتار و سلام علیک می‌کنم، اما هیچ وقت خود را گم نکرده ام. شاید روش زندگی یا نوع لباس پوشیدن من تغییر کرده باشد، اما همچنان همان فردی هستم که در اردبیل زندگی کرده و در دانشگاه بوده ام. اگر خودم را گم کنم همه چیز را از دست می‌دهم. به همین دلیل خیلی مواقع سرزنش می‌شوم که چرا قدر جایگاه خودم را نمی‌دانم. قدر این جایگاه را می‌دانم، اما همیشه خودم هستم. به این موضوع هم افتخار می‌کنم و خدا را شاکرم که مردم نسبت به من لطف دارند. کسب و کار من به شکلی است که راننده و محافظ ندارم. خودم می‌روم و خودم هم می‌آیم. انشالله لایق لطف مردم باشم.

آیا لطف و محبت مردم اکنون که شما در لیگ برتر مربیگری نمی‌کنید بیشتر شده است؟

خیلی بیشتر شده و من به هیچ وجه انتظار چنین چیز‌هایی را نداشتم. وضعیت من خیلی مواقع در زندگی و کارم به نخ رسیده، اما هیچ وقت پاره نشده است. خیلی‌ها خواسته یا ناخواسته می‌خواستند مرا بین مردم خراب کنند که ۹۹ درصد با خواست خودشان بوده است. چیز‌های زیادی درباره من گفتند. نمی‌دانم یک آقایی به نام مددی چگونه و از کجا پیدا می‌شود که به عنوان سخنگوی باشگاه سایپا فکر می‌کند می‌تواند مرا خراب کند؟ از زمانیکه این اتفاق‌ها افتاده است جایگاه من بین مردم خیلی بالاتر رفته است چراکه همیشه حرف حق را زده ام و اگر یک بار ناحق گفته باشم می‌توانستند راحت بروند و شکایت کنند. البته من راحت می‌توانم شکایت کنم چراکه مدرک دارم. روز اولی که به باشگاه سایپا رفتم این آقایان را نمی‌شناختم و با رضا درویش قرارداد بستم. خواسته هایم را هم کتبی به او دادم. سه ماساژور را درویش معرفی کرد و به او گفتم اجازه بدهید با توجه به اینکه آن‌ها پول زیادی نمی‌گیرند و تیم هم نیاز به ماساژور دارد، ۲ نفر از افرادی که هم من می‌شناختم با ما کار کنند. در نهایت مدیرعامل باشگاه تعداد ماساژور‌ها را به ۵ نفر رساند. متاسفانه آنقدر وقیحانه می‌گویند دایی ماساژور شخصی دارد. تمام بازیکنان و عوامل تیم می‌توانند شهادت بدهند شاید در طول فصل و حدود ۱۰ ماه من پنج بار هم ماساژ نگرفتم. این چه حرفی است که می‌زنید؟ می‌گویند علی دایی سر تمرینات نمی‌آمد، اما اگر من سر تمرین نمی‌رفتم چگونه بهترین نتایج را با بودجه محدود باشگاه سایپا گرفتم یا این همه جوان به فوتبال معرفی کردم؟ مردم از این حرف‌ها و کار‌ها خنده شان می‌گیرد. آن‌ها علی دایی را می‌شناسند. همانگونه که آقایان را هم می‌شناسند. متاسفانه برخی مسائل مسخره را مطرح کردند. اگر من سر تمرین نمی‌رفتم چگونه انقدر در سایپا دوام آورده و هزینه‌های این تیم را کاهش دادم؟ چگونه سال اولم حضورم با این تیم سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را گرفته و سال دوم براساس داشته هایمان نتایج خوبی کسب کردم. شما حساب کنید اگر یک تیم در طول فصل چهار تا پنج زمین تمرین عوص کند چه اتفاقی برای آن می‌افتد؟

تیم سایپا در بازی پلی آف لیگ قهرمانان آسیا مقابل الریان قطر هم بدشانسی آورد.

این مسائل در فوتبال طبیعی است. شما امکانات و بازیکنان الریان را با تیم من که یک دلار به جوانانش ندادند تا یک شکلات بخرد مقایسه نکنید. در عمرم چنین چیزی ندیده بودم. به کارمند باشگاه حق ماموریت می‌دادند، اما مگر امکان دارد یک تیم بدون هیچ چیز به سفر خارج از کشور برود؟ در این شرایط از بازیکنانی که هیچ کدام شان با سایر تیم‌های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا بازی نکرده بودند چه انتظاری دارید؟ سال اول سهمیه آسیا گرفتیم، اما بدشانس بودیم که نتوانستیم از مرحله پلی آف به دور گروهی برسیم.