اهداف اردوغان از حمله به سوریه؛ از چشمه صلح تا دریای تنش

نزدیک به بیست روز از حمله نیروهای ارتش ترکیه به همراه گروه های شبه نظامی متحد آنان به شمال سوریه و منطقه شرق فرات می گذرد. این حمله البته  پس از چند روز و با میانجی گری روسیه و توافقی ده ماده ای که میان آنکارا و مسکو به امضا رسید متوقف شد.

اخبار بین‌الملل- با توجه به نگرانی های عمیق ترکیه نسبت به سرنوشت شمال سوریه و آینده گروه های تروریستی مستقر در این منطقه و همچنین ادعاهای سرزمینی دیرینه ای که آنکارا نسبت به شهرهای شمالی سوریه دارد، به نظر می رسد که این تعلیق عملیات نظامی و توافق بر سر عقب نشینی نیروهای دموکراتیک سوریه به عمق سی کیلومتری داخل خاک سوریه چندان پایدار نخواهد ماند.

ترکیه که خود از ارکان اصلی پدیداری و ادامه بحران و جنگ داخلی در سوریه بوده است بر اساس برخی روایت ها تاکنون بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار در این رابطه هزینه کرده و چشم اندازی هم درباره پایان این وضعیت به نظر نمی رسد. ترس گسترده از احتمال شکل گیری یک اقلیم خودمختار کردی در شمال سوریه به مانند عراق بر تمام حرکت ها و محاسبات سردمداران ترکیه سایه افکنده و آنان به هر دری می زنند تا چنین رخدادی پیش نیاید.

درست به همین دلیل سازمان اطلاعات ترکیه از چند ماه گذشته همه تلاش خود را به خرج داد تا تمام گروه های پراکنده و گوناگون تروریستی حاضر در منطقه را یکپارچه کرده و تحت فرماندهی افسران فراری ارتش سوریه وارد عملیات نظامی علیه شبه نظامیان کرد کند که در نهایت هم این عملیات به وقوع پیوست. آمارها از وجود بیش از ۸۰ هزار تروریست مسلح از گروه هایی مانند تیپ سلطان مراد، تیپ توحید، فیلق الرحمن، جیش الاحرار، جیش الوطنی و ده ها گروهک ریز و درشت دیگر در شمال سوریه حکایت دارد.

هر چند که رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه و دیگر مقامات ارشد این کشور مبارزه با تروریسم و انتقال سه میلیون پناهنده سوری مستقر در ترکیه به سوریه و ساخت خانه برای آنها را دلیل اصلی عملیات چشمه صلح عنوان می کنند اما به نظر می رسد علت اصلی این عملیات نه در خارج از مرزهای ترکیه که از قضا در درون این کشور و کنش و واکنش های سیاست داخلی آن جریان دارد.

شکست سنگین حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداری ها زنگ خطر جدی را برای رهبران آن و به ویژه شخص اردوغان به صدا درآورد. مشکلات اقتصادی، تنش با غرب و همچنین تنش های شکل گرفته ناشی از حضور میلیون ها پناهنده سوری سبب رویگردانی مردم از حزب عدالت و توسعه شده و نگرانی این حزب را برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو افزایش داده است.

در چنین شرایطی به راه انداختن یک عملیات نظامی محدود هم احساسات ملی گرایانه مردم ترکیه را برانگیخته می کند و هم می تواند سرپوشی هرچند موقت بر مشکلات باشد.  همچنین با تغییر ترکیب جمعیتی شمال سوریه و اسکان پناهندگان سوری عمدتا عرب در این منطقه، تهدیدات امنیتی موجود هم تا اندازه ای مرتفع می شود.

در کنار این امر، عملیات چشمه صلح آزمونی هم برای ارتش ترکیه است که انتظار می رود پس از تصفیه های گسترده و از دست دادن هزاران نفر از نیروهای کادر و افسران زبده خود، حال و روز خوشی نداشته باشد. این عملیات و تحرکات نظامی دیگری از این دست گونه ای تجدید افتخار و غرور نظامیان ترکیه است تا وفاداری خود را به اردوغان نشان داده و از زیر بار تحقیر کودتا بیرون آیند.

به هر روی با توقف عملیات ارتش ترکیه و توافق میان اردوغان و پوتین بر سر عقب نشینی نیروهای سوریه دموکراتیک به عمق ۳۰ کیلومتری خاک سوریه، بخش اصلی خواسته های ترکیه محقق شده است. به نظر هم نمی رسید که اردوغان تمایلی به ادامه جنگ در شمال سوریه و رویارویی واقعی با ایالات متحده آمریکا داشته باشد.

چرا که اقتصاد ترکیه به دلیل تنیدگی با اقتصاد جهانی و صادرات محور بودن خود توان ایستادگی در برابر تحریم های هر چند جزیی و سبک آمریکا را هم ندارد. اردوغان سیاستمداری عملگراست و به راحتی تغییر رویکرد می دهد و از هر بازیگری امتیاز در خور آن را به دست  آورده و بار دیگر بازی تازه ای به راه می اندازد.

بازندگان اصلی این عملیات اما، نیروهای شبه نظامی سوریه دموکراتیک و گروه تروریستی پ ک ک -به عنوان ستون فقرات این نیروها- بودند که پس از تجربه الباب و عفرین بار دیگر به پشتیبانی آمریکایی ها دلخوش کردند و تا پیش از شروع حمله ترکیه به تمام پیشنهادهای دمشق پاسخ منفی می دانند. اگر آنها با استقرار نیروهای ارتش سوریه در مناطق تحت اختیار خودشان حتی به شکل نمایشی موافقت می کردند، توسل به بهانه های رنگارنگ حمله به شرق فرات برای ترکیه سخت تر می شد. بدین ترتیب این شبه نظامیان، هم از نیروهای تحت حمایت ترکیه شکست خوردند و هم در موضع ضعف و ناتوانی پیشنهاد کمک دمشق را پذیرفتند.

به عکس پیش بینی ها و شرایط میدانی بزرگترین و اصلی ترین برنده تحولات شمال سوریه، دولت و ملت این کشور بودند. با استقرار نیروهای ارتش سوریه در مرز با ترکیه که در نقاطی تا ۳ کیلومتری مرز هم پیش رفتند بار دیگر حاکمیت دولت مرکزی سوریه بر این مناطق اعمال و بهانه از دست رهبران ترکیه نیز خارج شد. با برقراری نظم و امنیت در مرز، هم آوارگان امکان بازگشت به شهر و دیار خود را پیدا می کنند و هم خطر فعالیت گروه های تروریستی کاهش می یابد.

درست است که نیروهای آمریکایی همچنان در پیرامون سرزمین های نفت خیز شرق سوریه و همچنین گذرگاه التنف حضور دارند اما خروج نظامیان ارتش امریکا از شرق قرات و جایگزینی آنها با رزمندگان ارتش سوریه اتفاق بسیار راهبردی و تاثیرگذاری خواهد بود. نباید از یاد برد که در صورت ادامه حضور آمریکا، چشم اندازی برای خروج این نیروها و اعمال حاکمیت دمشق بر این مناطق وجود نداشت و مشخص نبود که سرنوشت آنها چه خواهد شد.

با وجود تحرکات ترکیه در شرق فرات، هدف بعدی ارتش سوریه و نیروهای هم پیمان آن آزادسازی و پاکسازی استان ادلب از وجود ده ها هزار تروریست سوری و غیرسوری است که در سفر اخیر بشار اسد به نزدیکی این مناطق بر آن تاکید شد. بنابراین فصل بعدی نبرد با تروریسم نه در شرق فرات که در شمال حلب و استان ادلب آغاز خواهد شد و تروریست های حاضر در آنجا باید منتظر عملیات بزرگ ارتش سوریه باشند.