ریشه های تخریب

 ریشه موفقیت جناح پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بر محور نفی استوار شده بود، جریانی که خود را عامل اصلی و تنها کلید موفقیت برای خروج از بحران های مقطعی دامن گیر کشور میدانست با تخریب دیگر نامزدهای ریاست جمهوری و امنیتی کردن فضای ذهنی رای دهندگان با مطرح کردن دوگانه مذاکره دربرابر تقابل و بعدتر تضاد بین حقوق دان بودن و سرهنگ بودن در نحوه مواجهه با امر اجتماعی توانست تا سرمایه اجتماعی بزرگی را مصادره به مطلوب نماید. نکته اصلی درهمین بحث آرمیده است که برخلاف آنچه تئوری پردازان اصلی جریان اصلاحات که از قضا اکثرا اساتید جنگ روانی هم هستند، آنچه توسط کاندیدای پیروز در سال 92 رخ داد نه امنیتی زدایی از شرایط  بلکه امنیتی کردن مضاعف ادراک ذهنی مخاطب با یک جنگ روانی و فضا سازی سنگین بود.

اخبار سیاسی- آن تضاد اصیلی که در سال 92 باید محور رقابت بین جریان های حاضر در صحنه انتخابات قرارمیگرفت نه تضاد بین مذاکره و تقابل و یا سرهنگ بودن و وکیل بودن یک شخص بلکه تضاد فی مابین کارآمدی و ناکارآمدی و خودباوری و دگرباوری بود، یک جریان سیاسی که برای سال ها ، تمام تلاش خود را مصروف ایجاد رسانه های زنجیره ای مکتوب و مجازی کرده بود با یک هجمه سنگین به ادراک رای دهندگان فضای سیاسی را مصادره کرد و ماحصل این شش سال اخیر برافروختن این تضاد های نااصیل و غیر مرتبط با شرایط واقعی کشور بوده است.کیست که امروزه پس از تجربه برجام مدل مذاکره ای بدین شکل را تجویز نماید،چه برسد به پیگیری برای دست یافتن به برجام های 2 و 3 .

چه کنشگر سیاسی و دانشجویی است که امروزه از فضای امنیتی موجود در بطن جامعه مدنی که سردمداران دولت امروز مانند چندسال گذشته درخصوص آن آدرس های اشتباه میدهند راضی باشد ؟ چه کارآفرینی است که بعداز آن همه وعده درخصوص گشایش و بهبود فضای کسب و کار از عملکرد مکانیزیم های اقتصادی فعلی راضی باشد ؟ آن هم در برنامه ریزی که دست یافتن به یک مزیت اقتصادی از یک معاهده ای مانند برجام اولویت دست بالاتری نسبت به مدیریت فضای تولید کشور برای خروج از رکود توسط وزارت خانه متولی آن ( صمت) دارد،انتصاب اشخاصی مانند نعمت زاده و شریعتمداری و در مرحله پایانی رحمانی به عنوان وزرای صمت نشان از دیدگاه شخصی رئیس جمهور و حلقه فکری اطرافش نسبت به امر صنعتی و گسترش اقتصاد مبتنی بر صنعت دارد.

همین خط تخریبی درسال 94 و 96 در دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری مجددا مورد استفاده قرار گرفت، آنچه به روشنی عیان است این نکته است که دولت و طرفدارانش تماما آلوده استراتژی تخریب شده اند. دراین چندسال هیچ نگاه ایجابی از سمت اصلاح طلبان برای حل مشکلات اجرایی پیشنهاد نشده است، بازی با احساسات مخاطبین،دادن آدرس غلط، انداختن مشکلات برعهده دیگران و... تنها آنچیزی است که خط مشی انتخاباتی اصلاح طلبان را به پیش برده و فضای اقتصادی ضعیف،جامعه بی رمق و رانتیرترین مدیران دو دهه گذشته را حادث کرده است.دراین دوره از انتخابات مجلس اما تلاش برای ایجاد دوگانگی کارآمدی و ناکارآمدی و براین اساس روشنگری پیرامون آنچه که میتوان فضا سازی های مسموم عده ای از کنشگران سیاسی است جزو اولویت های اصلی اصولگرایان خواهد بود.ما برای ایران برسر وظیفه ملی و دینی خود عمل خواهیم کرد و نه تخریبی برای کسب صرف قدرت آنهم بدون برنامه و طرح.

سعید همتی